چرا باید امسال لیگ برتر را تماشا کرد؟
سال گذشته در مطلبی همینجا سعی کردیم درباره لیگ برتر صحبت کنیم و حتی آن را پیشبینی کردیم. اما چه کنیم که فوتبال قابل پیشبینی نیست. تیمهای سپاهان و فولاد و نفت محاسبات ما را به هم ریختند. اما امسال هم به روال هر سال از اشتباه کردن نمیترسیم و یک سال آینده را پیشبینی میکنیم.
مثل سال گذشته، امسال هم در انتظار لیگی قدرتمند و زیبا هستیم و علاوه بر آن انتظار داریم که این قدرت به نتایج خوبی در آسیا منجر شود. استقلال خوزستان و ذوبآهن قهرمانان لیگ برتر و جام حذفی سال گذشته به طور مستقیم و پرسپولیس و استقلال بعد از پلیآف، نمایندگان ما در لیگ باشگاههای آسیا هستند که ما امیدواریم حسرت چندین سالهی ما را خاموش کنند.
با توجه به اینکه ستارههای لیگ بین تیمهای بزرگ و پولدار تقسیم شدهاند، منتظر لیگ پرهیجانی در بالای جدول هستیم. در مورد مدعیان قهرمانی که صحبت میشود چند اسم به طور همیشگی در میان آنها هستند، حتی اگر سال قبل نتایج چندان درخشانی نداشته باشند، سپاهان با جذب مربی قهرمان و پشت سر گذاشتن حاشیهها از حالا به سمت جام هجوم برده است. آشتی دادن نویدکیا با مجموعهی سپاهان و یارگیری بی سر و صدای ویسی، نشان میدهد که ویسی و سپاهان از بردن جام سیر نشدهاند. فولاد خوزستان هم بالاخره با تدبیر مدیران از دست مربی خوبش، اسکوچیچ خلاص شد و به جای او نعیم سعداوی (یکی از خاطرهسازان ملبورن) را روی نیمکت نشاند، باید دید سعداوی با جوانان بومی از بحران کارتهای پایان خدمت عبور کرده است و فولاد را به اوج برمیگرداند یا دوباره باید شاهد دست و پا زدن آنها در انتهای جدول باشیم.
استقلال خوزستان و ذوبآهن دو قهرمان سال گذشته دو وضعیت مخالف را دنبال میکنند، استقلال خوزستان مربی جوان و اکثر بازیکنان خوبش را از دست داده است، در حالیکه ذوبآهن به همراه مربی جوانش، یحیی گلمحمدی، شاکلهی اصلی تیم را حفظ کرده است، با وجود اینکه بدشانسی قبل از فصل یقهشان را گرفته و قاسم حدادیفر ستون اصلی تیم مصدوم شده است اما همچنان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی به شمار میرود. شخصا استقلال خوزستان را از کورس قهرمانی دور میبینم، ولی شاید امسال هم جوانان خوزستانی اشتباه ما مفسرین تازهکار را در چشممان فرو کردند.
و اما استقلال و پرسپولیس که با شکار ستارهها بیشتر از بقیه تیمها مدعی قهرمانی هستند، همانطور که پرسپولیس سال گذشته تا یک قدمی آن رفت. علیرضا منصوریان مربی جوان و با دانش آبیها بالاخره به آرزویش رسید (یا طرفداران به آرزوشون رسیدن) و مربی استقلال شد و تعداد زیادی از ماهیهای بزرگ فصل نقل و انتقال را شکار کرد. استقلال با یاران جدیدش، وریا غفوری و بختیار رحمانی و کاوه رضایی قطعا مدعی شماره یک قهرمانی این فصل است. طرفداران پرسپولیس هم که سال گذشته یکی از عجیبترین و بهترین فصلهای تاریخ باشگاه را با برانکو سپری کرد، میخواهند امسال با گرفتن بیرانوند و امیری و انصاری مشکلات اول فصل گذشته رو پشت سر بگذارند و به کمتر از قهرمانی راضی نیستند. سال گذشته قطعا سال آشتی تماشاگران پرسپولیس با تیمشان بود که بعد از دست دادن قهرمانی در بازی آخر، 10 دقیقه ایستاده تیمشان را تشویق کردند. اما چیزی که ممکن است قهرمانی را از دست این دو تیم دور کند، فقط و فقط حاشیههای پیرامون آنهاست که قبل از آغاز فصل شروع شدهاند، از جدایی مسخرهی رضائیان و طارمی و بازگشت مسخرهتر طارمی گرفته تا دعوای شهباززاده برای رفتن و ناز امید ابراهیمی برای گرفتن پول.
اما امسال باید منتظر اتفاقهای عجیب در تبریز باشیم. تراکتورسازی که با قلعهنویی در انتهای فصل خیز بلندی برای رسیدن به بالای جدول برداشته بود، نتوانست نتایج بد اول فصل را جبران کند و به رده چهارم قناعت کرد، اما با یارگیری امسال به نظر میرسد میخواهند انتقام دو سال گذشته را بگیرند. ادینهو، بنگر، محمد ابراهیمی، جاسم کرار به همراه سروش رفیعی و اخباری میتوانند از تراکتور تیم ترسناکی برای همهی رقبا بسازند. آیا قلعهنویی میتواند بدون رئیسجمهور احمدینژاد، قهرمان شود؟ دومین مدعی تبریزی خیلی بیصدا و آرام خودش را برای فصل جدید مسلح کرده است، فراز کمالوند که تیمش طرفدار آنچنانی در تبریز ندارد، دو سه تا ماهی بزرگ شکار کرده است، خلعتبری، فرناندو خسوس، لوسیانو پریرا و کوروش ملکی. باید صبر کنیم و ببینیم کمالوند تیم کمطرفدار تبریزی را برای میانهی جدول بسته یا آرزوهای بزرگتری در سر دارد. قطعا شگفتی اصلی تبریز را رسول خطیبی تازه از دست دو آمده رقم خواهد زد. در سالهای گذشته ماشینسازی تنها تیمی بود که میتوانست در مقابل طرفداران تراکتور در تبریز قد علم کند، این دو تیم سالهاست که در تبریز رقیب هم بوده و هستند. خطیبی با به خدمت گرفتن آندارنیک تیموریان همه را شگفتزده کرد. باید دید او میتواند با پیام صادقیان و سامان نریمان جهان و رافخایی و حبیب گردانی در حالیکه ششمین تیم گران قیمت لیگ را در اختیار دارد، شگفتی این فصل را رقم بزند.
مدیران سایپا و پیکان هم سالهاست که برای میانهی جدول تیم میبندند. فرکی و جلالی، دو مربی از یک نسل، با دو کلاس کاری متفاوت، سکان هدایت خودروسازان را که روزگاری پولهای بیحساب در فوتبال خرج میکردند، در دست دارند. البته شاید با حضور دوبارهی پژو و رنو پس از برجام، باز هم شاهد تُرکتازیهای ماشینسازان باشیم. سایپا با کمترین تغییر در لیست بازیکنانش و با اضافه کردن یک شِبه ستاره، مسعود حسنزادهی ذوبآهنی به ترکیبش پا به فصل جدید گذاشته است، فرکی که به مدت 8 سال شاگرد برانکو بوده، باید نشان دهد که چیزی از استاد کم ندارد. مدیران پیکان تازه لیگ برتری شده، جلالی را به مرزبان ترجیح دادند، هرچند که بودجهی زیادی برای ریخت و پاش در اختیارش نذاشتند. آرش برهانی، رحمان احمدی، امیرحسین صادقی و کرملا چعب (ستارهی تیم ملی جوانان) تنها شکارهای جلالی از بازار پر ترافیک نقل و انتقالات بود. با وجود پراید و پژو 206، جایگاهی بهتر از میانهی جدول برای آنها نمیشود، پیشبینی کرد.
نفت تهران که تا آستانهی انحلال رفت و برگشت، دیگر شبیه تیمهای مدعی نیست، تقریبا همهی ستارگانش را از دست داده و تنها ستاره درخشانش علی دائی پا به سن گذاشته است که با شکم برآمده، دیگر نمیتواند در زمین گل بزند. پدیده هم که سال پیش با پشت سر گذاشتن بحران اقتصادی صاحبانش، به سختی خودش را سر پا نگه داشته، به شدت در حال مقاومت است و امسال به طور حتم یکی از کاندیدهای سقوط است. صبای قم هم که هر لحظه منتظر شنیدن خبر انحلالش هستیم با صمد مرفاوی ارزانترین تیم فصل را بسته است. جوانان جویای نام کشف شدهی علی دائی مانند فرید بهزادی کریمی و جلالالدین علیمحمدی و محمد آرامطبع از این تیم رفتهاند و پیرمردانی مثل عنایتی و بیکزاده و دهنوی به تیم اضافه شدهاند. مدیران صبا به صورتی تیم را بستهاند که به محض سقوط به دسته پائینتر هرچه سریعتر بتوانند آن را منحل کنند.
دو اتفاق جالب این فصل حضور تیم قدیمی و ریشهدار صنعت نفت آبادان با مربی شمالیاش، نادر دستنشان در لیگ است و دیگری تغییر اسم مضحک “باشگاه سیاهجامگان ابومسلم مشهد” به “باشگاه مشهد” است. باشگاههای ریشهداری مانند نفت آبادان و ملوان انزلی و برق شیراز، تیمهایی هستند که در صورت میزبانی مقابل پرسپولیس و استقلال، تماشاگر بیشتری از دو تیم تهرانی خواهند داشت، اما همیشه به خاطر عدم حمایت مسئولان استان و درگیریهای داخلی، مثل یویو به لیگ پائینتر میروند و دوباره به لیگ برتر برمیگردند. نفت با به خدمت گرفتن اولین لژیونر کرهای در لیگ برتر به نظر میرسد که قصد بازگشت به لیگ دسته اول را ندارد. باید دید و تماشا کرد. واقعا خیلی سعی میکنم در مورد باشگاه مشهد و مربیاش فرهاد کاظمی بنویسم، اما هروقت یاد اسم جدید باشگاه میافتم از خنده قلم از دستم میافتد (با عرض معذرت از دوستان مشهدی) ولی با این رویکرد شک نکنید این تیم برای سقوط بسته شده است. (چه معنی داره کسی تو مشهد فوتبال بازی کنه)
به گفتهی سایت Transfermarket مانند سال گذشته امید ابراهیمی با یک و نیم میلیون یورو ارزشمندترین بازیکن لیگ برتر است. پرسپولیس با 12.23 میلیون یورو ارزشمندترین تیم و به دنبال آن استقلال، تراکتورسازی، استقلال خوزستان و ذوب آهن هستند. به ترتیب در انتهای جدول از پائین صبای قم و اف سی مشهد و صنعت نفت آبادان حضور دارند.
سبک نوشته ها زیبا و دلنشین بود فقط خبرها دیر به دیر به روز رسانی می شن. دوست دارم خبر نوشتن رو شروع کنم اما احساس می کنم هنوز مهارت لازم رو ندارم . نمی دونم می تونم یه نمونه براتون بفرستم و نظرتون رو بدونم یا نه ؟ ممنون از مطالب پربار و تاثیرگذراتون