در چند روز گذشته مدیران باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس لیست بلندبالایی از بدهیهای این باشگاه (که حتی شامل پرداخت دستمزد بازیکنان امسال باشگاه هم میشود) منتشر کردند (15 میلیارد تومان) و از هواداران درخواست کردند که با واریز پول به شماره حساب باشگاه به پرداخت این بدهیها کمک کنند. تعدادی از پیشکسوتان تیم هم با پیامهایی در فضای مجازی از این حرکت حمایت کردهاند.
شکی نیست که مدیران پرسپولیس بهترین زمان ممکن را برای درخواست پول از طرفداران انتخاب کردهاند، در حال حاضر تیم فوتبال پرسپولیس با سرمربیگری برانکو ایوانکوویچ در حال سپری کردن یکی از بهترین دوران خود است، با فاصلهای زیاد (تقریبا غیرقابل جبران برای تیمهای رقیب) در صدر جدول لیگ برتر قرار دارد و امکان قهرمانیاش بسیار زیاد است و با بازیهای خوب در لیگ قهرمانان آسیا صدر جدول گروه را از آن خود کرده است. برای هر بازی خانگی حداقل 50 هزار تماشاگر به ورزشگاه آزادی میآیند و تیم محبوبشان را تشویق میکنند. در تمام نظرسنجیهای تلویزیونی و اینترنتی هر چیزی که کمترین ارتباطی با پرسپولیس داشته باشد با اختلاف زیاد، اول میشود. در چنین شرایطی جمعآوری 15 میلیارد تومان از تیمی که مدعی است 30 میلیون هوادار دارد، کار سادهای به نظر میرسد، اما دریغ . . .
براساس تجربههای گذشته، بعید به نظر میرسد هواداران میلیونی پرسپولیس، بدهیهای میلیاردی این باشگاه را تقبل نمایند، اما چرا؟ شاید اولین و مهمترین دلیل آن، عدم شفافیت در امور مالی باشگاههای ایران علیالخصوص دو بزرگ استقلال و پرسپولیس است، مردم و هواداران براساس سالها زیر نظر گرفتن رفتار مدیران و مسئولین این باشگاهها (که دست نشاندهی مدیران دولتی بودند و هستند) مطمئن نیستند، پولی که به حساب باشگاه واریز میکنند واقعا برای باشگاه هزینه شود. شاید در حال حاضر مدیران باشگاه انسانهای صادق و امانتداری باشند، اما اگر هواداران برای اعتماد کردن یک دلیل داشته باشند، برای اعتماد نکردن صد دلیل دارند.
چندین دهه است (از بدو تاسیس دو باشگاه) که مسئولین دولتی با دست به دست کردن این دو باشگاه پرطرفدار و مردمی بین مدیران ناکارآمد و ناسالم و با تخصیص بودجههایی ناکافی که به صدقه بیشتر شبیه است تا بودجه، نه تنها کاری در کمک به این باشگاهها نکردند، بلکه به نظر میرسد هدف تضعیف آنها را داشتند، اما از آنجا که هر چیزی که در دل مردم جای بگیرد به این سادگیها بیرون نمیرود، با هر نتیجهای و هر عملکردی مردم همچنان تیمهای محبوب خود را دوست دارند.
شاید خصوصیسازی و تشکیل یک مجمع کارآمد و غیرسیاسی، یکی از راههای درست برای پیشرفت همهجانبهی این دو باشگاه و در نتیجهی آن فوتبال کشور، باشد اما تاکنون به دلایل صرفا سیاسی، امکانپذیر نشده است. شاید برای شما باورپذیر نباشد اما این دو باشگاه پرطرفدار به راحتی میتوانند به جای گدایی کردن گاه و بیگاه از هوادار، با ایجاد باشگاه هواداری سالم و تعیین حق عضویت ناچیز، هواداران را در تعیین خطمشی و سرنوشت خود شریک کند. به صورتی که تک تک هواداران بتوانند هر سال در انتخاباتی سالم، اعضای مجمع باشگاه را تعیین کنند و برای کم شدن نگرانیهای سیاسی دولت نمایندهای هم از طرف وزارت ورزش در این مجمع حضور یابد و این مجمع مانند تمام شرکتهای بزرگ دنیا و ایران، مدیرعامل باشگاه را تعیین کند. اگر مجمع از هدف خود منحرف شود یا نتواند درست عمل نماید، با رای مردم عزل خواهد شد. کدام هوادار است که مثلا با پرداخت سالیانه 20هزار تومان، نخواهد در سرنوشت تیم محبوبش شریک باشد. به غیر از این همراه بودن، باشگاه دهها خدمت دیگر را هم میتواند برای هواداران خود فراهم کند، مثل تماشای رایگان بازیها یا دیدار هفتگی هواداران با بازیکنان. خدمت کسانی که در دنیای دیجیتال امروز میگویند جمعآوری رای مردم، سخت یا غیرممکن است باید عرض کنم، به نظرسنجی هر هفتهی برنامه نود رجوع فرمایید.
لطفا به این اعداد توجه کنید: میگویند تیمهای پرسپولیس و استقلال هر کدام 30 میلیون هوادار در سراسر دنیا دارند. در بدترین حالت ممکن و با تبلیغات درست، به سادگی 1 میلیون نفر را میتوان عضو کانون هواداران کرد. هر هوادار در سال مبلغ 20هزار تومان (یعنی ماهیانه 1500 تومان) برای باشگاه محبوبش پرداخت میکند. سالیانه 20میلیارد تومان پول در حساب باشگاه خواهد بود. دیگر لازم نیست سرنوشت باشگاه را به درگیری با صدا و سیما برای حق پخش تلویزیونی گره زد. با خیال راحت وارد دعوای دائمی برای حق امتیاز محصولات باشگاه و جنگ با سازمان لیگ برای نحوه بلیطفروشی خواهند شد و یا نگران باجگیری لحظه به لحظهی اسپانسرهای رنگ و وارنگ نیستند. هرچند که هنوز هم لازم است مدیران باشگاه برای به دست آوردن این حقوق بجنگند و نتیجه را به مجمع یا هواداران گزارش کنند وگرنه با 20 میلیارد در سال، من هم میتوانم مدیرعامل باشگاه شوم.
اما چرا امکان اجرای پیشنهادی به این سادگی تاکنون وجود نداشته است!!؟ شاید با خودتان فکر کنید که چرا این فکر ساده به ذهن مدیران باشگاه نمیرسد. یکی از دوستان که دستی در دنیای دیجیتال دارد، به دلیل علاقهی شخصی به فوتبال و براساس تجربیات عملی شده در فضای دیجیتال، پیشنهاد بسیار ساده و عملی و پردرآمدی طراحی کرده بود و تصمیم داشت این طرحش را به دو باشگاه پرطرفدار پایتخت ارائه کند. باید خدمتتان عرض کنم، تمام تصوراتی که از ارائهی پیشنهاد در ذهن دارید اشتباه است، ایمیل، فکس، پست، دیدار رو در رو. مسئول اقتصادی باشگاه استقلال حتی حاضر نشد، پیشنهاد را بخواند و یا ده دقیقه زمان برای دیدار حضوری بگذارد. مسئول مورد نظر در باشگاه پرسپولیس (که به گفتهی دوستمان در آخر معلوم نشد، مسئول کدام بخش بود) بعد از مدتی دفعالوقت، کلا ارتباط را قطع فرمودند. اگر فرض را بر این بگذاریم که مدیران ارشد آدمهایی سالم و آگاه هستند، مثل تمام ادارات دولتی ایران، دسترسی به آنها تقریبا غیرممکن است، حدس میزنیم کارمندان پائینتر نالایق هستند یا از تجارتهای دیگر آنقدر درآمد جانبی دارند که اجازهی رسیدن به حوزهی ریاست باشگاه را به غریبهها نمیدهند. در شبکههای اینچنین، شفافسازی درآمدها و مخارج، قطعا برای عدهای مثل سم است. البته لازم به ذکر نیست که براساس تجربهی ما معمولا در این مجموعهها آدمها و روابط مثل زنجیر به هم متصل هستند. برای اثبات این گفتهها فقط کافی است فسادی را که در نحوه بلیط فروشی اینترنتی بازیهای لیگ برتر در برنامه نود بررسی شد، به یاد بیاوردید. با کمی پرس و جو در فضای کسب و کار ایران میفهمید که اسپانسر فعلی استقلال و پرسپولیس با اینکه درآمد قابل ملاحظه برای آنها به ارمغان آورده اما با پنجهی آهنین دست بر گلوی دو باشگاه گذاشته و تقریبا تمام مناسبات مالی آنها را به نفع خودش بلوکه کرده است، فقط شما گزینه 6 یا 4 رو بفرست به به همون شمارهای که میدونی.
به قول مرحوم مدرس “همه چیزمان به همه چیزمان باید بیاید”، راههای درست مدیریت در سیستم ورزشی چیزی نیست که در کتابهای ممنوعه پنهان شده باشد، فقط کافی است کمی سرمان را به اطراف بچرخانیم، اگر چیزی درست نمیشود، باید آنقدر آن را بخواهیم تا محقق شود. ایجاد کانون هواداران و پرداخت حق عضویت فقط یکی از صدها راه ایجاد درآمد برای باشگاههای به بزرگی استقلال و پرسپولیس است. اگر چشمها و گوشهایمان را بیشتر باز کنیم و جیبها را کمی (نه کاملا) ببندیم، حتما راههای بهتری هم هست.
پانوشت: نظر مهدی مهدویکیا عزیز را هم میتوانید از اینجا در صفحه اینستاگرامش بخوانید، نظرش به ما نزدیک است اما در لفافه بیانش کرده است.