فیلم جاذبه(Gravity 2013)
در بین فیلمهای اسکار امسال، فیلم جاذبه با تصاویر شگفتانگیزش همه را مجذوب کرده بود. این مصاحبه با فیلمبردار این فیلم در شبگار، شما را کمی با تکنیکهای فیلمبرداری این فیلم آشنا میکند. همراه شبگار باشید.
Emmanuel ChivoLubezkiیکی از مبتکرترین و مشهورترین فیلمبرداران هالیوود است. او با کسانی مانند Tim Burton, Terrence Malik, Alfonso Cuaron همکاری داشته است و اولین جایزهی اسکارش را امسال برای تصویربرداری فیلم جاذبه دریافت کرده است.
شکلگیری ایدهی فیلم جاذبه به چندین سال قبل بازمیگردد. هدف از آن، به تصویر کشیدن یک مجموعه فیلم از فضایی با نیروی گرانش صفر، با بهکارگیری ترکیبی همسان از CGI و تکنیکهای مرسوم فیلمسازی بود.
ولی حتی تمام ابتکارات تکنیکی دنیا نمیتوانست به جاذبه روح و زندگی ببخشد، و این جایی است که اجماع کارگردانی Alfonso Cuaron، تصویربرداریLubezki و سرپرستی جلوههای بصری توسط Tim Webber، داستان را بر پایهی دیدگاه آنها پی میریزد.
اخیراً Emmanuel Lubezki کار بر روی پروژهی فعلیاش را متوقف کرده است تا به بررسی تصاویر جاذبه و چگونگی دمیدن زندگی در چیزی که میتوانست به سمت فضایی غریب و ناسازگار پیش برود، بپردازد. ما همچنین دربارهی صحنهی مورد علاقهی او در فیلم، سکانس شروع ۱۲دقیقهای و چالشبرانگیز، به بحث نشستیم.
در ادامه چکیدهای از یک مصاحبهی طولانیتر با LightBox را میخوانید.
– شما چگونه نگاه خود را بهعنوان فیلمبردار صیقل دادید؟ آیا هیچوقت به عنوان عکاس فیلم عکس نگرفتید؟
من میخواستم عکاس فیلم باشم، اما زمانی که جوانتر بودم در مکزیک مدرسهی عکاسی مناسبی وجود نداشت. Graciele Iturbide، یکی از بهترین عکاسهای مکزیک، مادر یکی از دوستان من بود. Graciele بسیار مهربان بود و مرا به یکی از سفرهایش به یک شهر کوچک در کوههای مکزیک دعوت کرد. او به من پیشنهاد کرد که دوربینم را با خودم بیاورم تا بتوانیم با هم عکاسی کنیم. در آن زمان من حدودا پانزدهساله بودم. از زمانیکه به شهر رسیدم میدیدم مردم به سرعت از دوربین او خشمگین میشدند، او کاملا از چشمها مخفی میشد تا هر کاری میخواهد انجام دهد، اما من نمیتوانستم.
من انتخابی پر از اضطراب داشتم، نمیخواستم عکاس مد یا جنگ باشم، میخواستم کاری را که او انجام میدهد انجام دهم. Gracieleبه من پیشنهاد کرد تا به یک مدرسهی فیلمسازی بروم برای آموختن مهارتهای اولیه و بعد هر کاری که میخواهم انجام دهم. بعد از سپری شدن یک هفته در مدرسهی فیلمسازی، من همهچیز را دربارهی عکاسی فیلم فراموش کردم و در مسیر فیلمبرداری قرار گرفتم.
ـ برای شروع فیلمبرداری فیلمی مانند جاذبه، شما یک فرآیند شبیهسازی تحقیقاتی در پیش میگیرید؟
من هرگز نمیخواهم کارم را بر پایهی فیلمهای دیگر بنا کنم. از فیلمهای دیگر بهعنوان منابعی که نمیخواهم کارم شبیهشان باشد استفاده میکنم.
ولی کاری که من انجام دادم، یک تحقیق فشرده از عکسهای تهیه شده توسط ناسا و آژانس فضایی روسیه بود.
ما مجموعهی بزرگی از عکسها را کنار هم قرار دادیم و بهترین برای فیلم را از میان آنها انتخاب کردیم. چگونه به نظر رسیدن ستارهها در روز، تنها موردی بود که برای تصویر کردنش نتوانستیم از عکسها کمک بگیریم. در ابتدا تصویر را بر اساس توضیحات فضانوردان بازسازی کردیم و سپس مجبور شدیم برای آن مجوز بگیریم. بدون در نظرگرفتن ستارهها، تنها سیاهی بود و تصویر دو بعدی جلوه میکرد، ما میخواستیم بیشترین عمق ممکن را داشته باشیم. مجبور شدیم بعضیاوقات به نوعی تقلب کنیم تا عمق احساس شود.
– میتوانید ما را به صحنههای مورد علاقهتان در فیلم ببرید؟
صحنهی اول بهطور باورنکردنی چالشبرانگیز است چون نور دائما از یک فریم به فریم دیگر تغییر میکند، زمین در حال حرکت است، ISS در حال حرکت است، خورشید در حال جابهجایی است، و این بهشدت هیجانانگیز بود. طراحی این صحنه و فیلمبرداریاش انگار ماهها و سالها طول کشید.
– آیا لحظهی خاصی در این صحنه وجود دارد که مشخصا شما به آن افتخار کنید؟
صحنهای که دیدنش برای من بسیار هیجانانگیز است، زمانی است که Sandra Bullockکاملاً خارج از کنترل در حال چرخش است. ما تمام این تجهیزات را طوری طراحی کردیم که به ما اجازه دهد تمام محیط و فضا را اطراف Sandra بچرخانیم ولی این حس به بیننده القا شود که انگار خود او در حال چرخش است.
در واقع حرکت او بسیار سریعتر از آنچه در نسخهی نهایی در فیلم میبینید به نظر میرسید، اما هرچه فضا سهبعدیتر میشد، بیشتر غیرقابل دیدن میشد، من دچار حالت تهوع میشدم و مجبور شدم سرعت آن را کم کنیم.
– یکی دیگر از این صحنههای چالش برانگیز کدام است؟
زمانیکه Sandra را برای اولینبار معلق درون ISS میبینید. زمانیکه او به حالت جنینی به نظر میرسد، یکی از دشوارترین صحنهها بود، چون او از لباس CGI بهصورت تقریبا برهنه درمیآید. ایده این است که Sandra درون رحم قرار دارد. جالب است. من و Alfonso برای مدت طولانی با هم کار میکردیم و زیاد نیاز به گفتگو نداشتیم. اگر او چیزی مانند این ایده را به میان بکشد، من ناخودآگاه دربارهی آن آگاهم.
– آیا شما به عکسهای بینظیر علمی از جنین هم فکر میکردید؟
بله، من تمام عکسها را در خاطر داشتم، ممنون از LIFE. من تمام آن عکسهای جنین با نور پسزمینه را دیدهام، شما پراکندگی سطحی را حس میکنید، درحالیکه نور از پوست عبور میکند و در درون پراکنده میشود.
در اولین نسخه از این صحنه، پنجره در پشت Sandra وجود نداشت. در مدل اصلی پنجرهای وجود ندارد و Alfonso میخواست تا میتواند صحنه را نزدیک به واقعیت نگه دارد؛ اما من پیش Tim Webber رفتم و به او گفتم که در آنجا به یک پنجره نیاز دارم. میخواستم شفافیت پوست را ببینم. ما همکاری باورنکردنی با یکدیگر داشتیم. او متوجه شد که پنجره، ایده را بهتر بیان میکند. بهمحض اینکه Alfonso مدل نزدیک به مدل نهایی را دید قبول کرد که از آن استفاده کنیم.
بدون Sandra امکان نداشت بتوانیم آن صحنه را درست از آب دربیاوریم. او واقعا روی صندلی دوچرخه نشسته است و همهچیز دور او حرکت میکند. ولی او نمیتواند هیچ فشاری را بروز دهد چون نیروی گرانش صفر نیست در واقعیت. او مانند یک بالرین متبحر است، او به بدنش آموخته است که در گرانش صفر حرکت کند و در همان حال نقشاش را هم بازی کند.
– چه توصیهای به عکاسان فیلم که به فیلمبرداری روی میآورند میکنید؟
در حال حاضر شما میتوانید با آیفون خود فیلم بسازید. من میگویم این کار را بکنید. منتظر یک استودیو که شما را فرا میخواند نباشید. با دوستان خود جمع شوید و فیلم، فیلم کوتاه، بسازید.
– میتوانید راجع به صحنهی آخر که Sandra از آب بیرون میآید صحبت کنید؟
تقریبا تمام فیلم بهصورت دیجیتال فیلمبرداری شد. ما از دوربین ARRI Alexa استفاده میکنیم. بسیاری از قسمتهای فیلم پیکسل به پیکسل تولید میشدند. ولی زمانیکه در پایان فیلم Sandra از آب بیرون میآید میخواستم زمین را در تولد دوبارهاش با نگاهی متفاوت ببیند. برای همین تصمیم گرفتیم که صحنه را با فیلم ۶۵میلیمتری ثبت کنیم.
نگاتیو امکان ثبت بسیاری از جزییات را که دیجیتال نمیتواند به ما میدهد. این کار مقداری خطرناک بود زیرا نمیخواستیم احساس کنید تا الان یک فیلم دیگر میدیدید بلکه میخواستیم افزایش تمرکز حواس احساس شود. زمانیکه یک نگاتیو بزرگ از تصویر یک درخت میبینید، احساس میکنید درخت روح دارد. این احساس همان چیزی است که من میخواستم شکار کنم.
سپاس