درخت زیبای من، نوشته ژوزه مائورو ده واسکونسلوس، و ترجمه قاسم صنعوی است که توسط نشر راه مانا، در 256 صفحه منتشر شده است. با شبگار همراه و با این کتاب کمی بیشتر آشنا شوید.
اگر شروع به خواندن این کتاب میکنید توقع نداشته باشید یک داستان سراسر ملوس بخوانید با خندهها و آبنباتها و قلبهای صورتی که اطراف سرتان منفجر شوند. «درخت زیبای من» داستان یک زندگی است، و واقعیت این است که زندگی برای بچهها هم مثل آدم بزرگها، تلخ و شیرین است. راوی و قهرمان کتاب زه زه، یک کودک شش سالهی برزیلی است که اصلا زندگی سادهای ندارد. پیچیدگیها و سختی بیحد زندگی او را به حساسیت فوقالعادهاش اضافه کنید تا یک راوی منحصر به فرد داشته باشید. زه زه با افکار کودکانهاش و با نگاه پر از تخیلش به دنیا شما را حیرت زده خواهد کرد.
زه زه، تمام رازهایش را با درخت پرتقال شیرینش در میان میگذارد، درختی که مثل خودش کوچک است و با زه زه حرف میزند و همهی اینها تا وقتی است که با آقای پرتقالی برخورد میکند. بقیهی ماجرای کتاب را با شما در میان نمیگذارم. فقط بگویم که کتاب ناامیدتان نخواهد کرد، مخصوصا اگر از احساساتی بازی خوشتان میآید و کمی بغض و اشک باعث نمیشود به زمین و زمان فحش بدهید، حتما «درخت زیبای من» را بخوانید. این کتاب در سال 1968 در برزیل منتشر شد و تا به حال به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده، چندین بار چاپ شده و دو بار از رویش فیلم ساخته شده است.
نویسندهی کتاب ژوزه مائورو ده واسکونسلوس، نویسنده برزیلی است که در سال 1920 متولد شد و سال 1984 از دنیا رفت. از او چند کتاب دیگر هم به فارسی ترجمه و چاپ شده است. موز وحشی، روزینیا قایق من(که اولین کتاب موفق این نویسنده بود)، کاخ ژاپنی، و خورشید را بیدار کنیم. حال و هوای آثار ژوزه مشابه هستند و اگر از یکی از کتابها خوشتان بیاید، احتمال قوی بقیه را هم دوست خواهید داشت. مترجم تمام کتابها قاسم صنعوی است و ترجمه کتاب «درخت زیبای من» در مجموع روان و دلنشین است. نسخهای که من خواندم چاپ یازدهم کتاب بود و مطمئن نیستم که باز هم تجدید چاپ شده است یا نه. بخشی از کتاب را بخوانید:
«با صدایی که هنوز پرهیجان بود بریده بریده گفتم:
ـ میدانید پدر، وقتی بخواهید مرا بزنید دیگر ابدا اعتراض نمیکنم… هرقدر دلتان بخواهد میتوانید کتکم بزنید…
ـ خیلی خب زه زه، خیلی خب.
مرا با آخرین هق هقهایم زمین گذاشت و از قفسه بشقابی برداشت.
ـ گلوریا کمی سالاد میوه برایت نگه داشته است.
موفق نمیشدم چیزی فرو بدهم. پدرم نشست و سالاد را کم کم با قاشق به دهانم میگذاشت.
ـ پسرم، حالا دیگر تمام شد، تمام شد؟
با سر اشاره کردم که بله، اما اولین قاشقها طعمی شور داشتند. آخرین قطرههای اشکم بند نمیآمد.»
البته این رمان هرچقدر از نظر احساسی قوی است، از نظر طرح ضعیف است. داستان تقریبا سرانجام مشخصی ندارد و پر از حوادث غیرمترقبه و عجیب است. شاید برخی قسمتهای کتاب برای خوانندهی سختگیر چندان قابل قبول نباشد، حتی شخصیت خود زه زه که شش ساله است اما ماشاا… اندازه بچه ده ساله سر و زبان دارد. اما در هر حال ما که قرار نیست به کتابها نمرهی ادبی بدهیم، قرار است از کتاب لذت ببریم که میبریم. در جستجویم اشاراتی به رمان درخت زیبای من در وبلاگهای فارسی دیدم، ولی کسی متن کاملی در مورد کتاب ننوشته بود که پیوندش را اینجا شریک شویم. امیدوارم از کتاب لذت ببرید.
سلام
مطلب شما را با ذکر منبع در وبلاگ و کانال تلگرامم نقل کرده ام؛
در صورتی که مخالفتی دارید اطلاع دهید تا حذف نمایم.
https://t.me/Dopram
http://www.dopram.blogfa.com
سلام
ممنون از اطلاع رسانی شما
طبیعتا نقل مطلب با ذکر منبع نه تنها اشکال ندارد
که باعث خوشحالی است
تشکر
سلام
کتابو هنوز موفق نشدم بخونم
ولی فیلمی که بر اساس کتاب ساخته شده بود عالی بود
اونقد که سه بار این فیلمو دیدم و هر سه بار بقدر زیادی لذت بردم.
موافقم
فیلم اش فوق العاده اس
سلام
من هم این کتاب را دوبار خوانده ام و از اینکه با این کتا آشنا شدم بسیار خوشحالم. به نظرم همه باید این کتاب را بخوانند.
دوستش نداشتم ولی پایانش بسیار زیبا بود و تحت تاثیرم قرار داد .
نمیتوانستم زه زه را درک کنم فقط دلم برایش میسوخت.
و حالا من د
دلیل دارم که زندکی این نویسنده رو و کتابی که درمورد زندگیش نوشته نمیپسندم
1_داستان ها باید در طول خودشون یک اتفاق هیجان انگیز بیوفتند این کتاب خیلی ساده درد فقر رو با پیچ و تاب نشون میداد
من حدود ۳۰ و خورده ای رمان خوندم و هیچ وقت هیچ کدوم از آنها از در فقر نبودند بلکه خیلی هاشون ثروتمندان بزرگی بودند
2_ در این رمان بسیاری از شخصیت ها به اعصاب خود مسلط نبودن ، مخصوصا ژاندیرا ، خواهر زه زه و پدر زه زه
این داستان ارزش کودک رو پایین می آورد.کودک رو درد سر ساز و بدجنس نشان میدهد در صورتی که زه زه قلب پر مهری داشته.
خودم ۱۱ سال دارم ولی این کتاب را به تمام کسانی که بالای ۱۳ یا ۱۴ سال هستند پیشنهاد میکنم کع در احساسات میتوانند قو تر ی باشند . این رمان انقدر که اعصاب منو خورد ، رکورد زد.