آدن و الفها؛ رابطهی منتقد و شاعر معروف با ارباب حلقهها
ERIN OVERBEY / امین حسینیون
آدن، W.H.Auden ، شاعر مشهور انگلیسی ـ آمریکایی، و از دوستان تالکین و معدود منتقدینی بود که از ابتدا اثرِ تالکین را جدی گرفتند. این یادداشت از مجلهی نیویورکر که با ترجمه امین حسینیون در شبگار منتشر شده به ارتباط او با ارباب حلقهها میپردازد.
سالِ 1926، آدن W.H.Auden جوان در سخنرانیای در دانشگاه آکسفورد شرکت کرد. تالکینِ سخنران، فرازی از «Beowulf» را چنان زیبا قرائت کرد که او در همان لحظه و همانجا تصمیم گرفت ادبیات آنگلوساکسون[1] رشتهی تحصیلی مناسبی است. آدن دوست نزدیک تالکین شد و مدافین پرشور آثارش، که در برابر خیل عظیمی از منفینگرها، در محافل عمومی و خصوصی از کار تالکین دفاع کرد. او از اولین نویسندگان جدی بود(در کنار سی.اس. لویس[2]) که پرسیدند روایات تالکین از جستجوهای قهرمانانه و جهانهای خیالی را میتوان چیزی بیش از سرگرمیِ صرف دانست یا نه. این آخر هفته که خیلیها به سینما میروند تا اقتباس پیتر جکسون از هابیت را ببینند، خیلی ساده میتوان فراموش کرد که روزگاری کار تالکین با قاطعیت محدود به ادبیات کودکان میشد و آدن و کسان دیگری مثل او بودند که به آثار تالکین، برای خوانندگان عمومی ادبیات مشروعیت بخشیدند.
اواخر دههی 1960، کتابهای تالکین تازه با رنسانس جدیدی بین دانشجویان آمریکا روبرو شدند. «هابیت» سال 1937 منتشر شده بود و یاران حلقه در 1954؛ بعد در 1965، یک نسخهی کاهی از سه گانهی ارباب حلقهها بدون اجازه توسط Ace books منتشر شد که این داستان را دوباره زنده کرد. در دانشگاههای سراسر آمریکا، هابیتها خیلی زود از سلینجر و هلر[3] و ونه گات محبوبتر شدند(احتمالا مواد مخدر هم بیتاثیر نبودند: در یک مصاحبه با تایمز در 1967، یکی از مسئولین دانشگاه برکلی گفت که پدیدهی تالکین فراتر از یک جوگیری دانشگاهی و شبیه توهمِ مواد مخدر است.)
برخی منتقدین اولیه تالکین را به خاطر دانش جامعش از آنگلوساکسون و به روز کردن تمهای کهن ژرمانی تحسین کردند. ولی بیشتر مردم کتابش را پرگویی و فانتزی نوجوانانه میدانستند. معروف است که ادموند ویلسونِ منتقد، ارباب حلقه ها را «کتاب کودکی که از دست نویسنده خارج شده» خواند، او در یادداشتی که در 1954 در نیویورکر بر «یاران حلقه[4]» نوشته بود نتیجه گرفت که این رمان «انگار نوشتنش سرگرمی مردی با تخیلی پرجوش بوده است و بازاری بودن اجازه نمیداده نوشتن را قطع کند، حتی بعد از گفتن تمام حرفها و کامل شدنِ تصویرش.» کتابهای ارباب حلقهها، بر اساس نظر منتقدان، نیروی محرکهشان میلی کودکانه بود برای نوشتن داستانی بیپایان.
آدن مکررا با این ایده که اثر تالکین فقط برای کودکان مناسب است مخالفت کرد. در یادداشتی که در 1956 بر ارباب حلقهها نوشت، گفت گرچه دنیای تالکین دنیای ما نیست اما دنیایی است «بر اساس قوانین مشخص، نه آرزویِ صرف» که بازنمایی واقعیت ماست. آدن علاوه بر این نوشت که حساسیت اخلاقی تالکین عمیقا بالغانه است، مخصوصا وقتی به مسائل الهیات میرسد. او نوشت «ارباب حلقهها» هدفش «یکی کردن دو مفهوم غیرقابل انطباق است» که ما از خدا داریم. از یک طرف تصور میکنیم «خدایی را که عاشق است و موجودات آزادی میآفریند که میتوانند عشقش را انکار کنند»، از طرف درگیر «خدایی را که قادر مطلق است و هیچکس برابرش نمیتواند بایستد.» ارباب حلقهها داستان این است که چطور افزایش قدرت باعث از دست رفتن آزادی میشود. آدن نتیجه میگیرد «آقای تالکین نویسندهای به بزرگی میلتون نیست ولی در این مورد خاص که میلتون شکست خورده، او پیروز شده.»
ده سال پس از آنکه آدن این یادداشت را نوشت، یک دانشآموز دبیرستانی در بروکلین به نام ریچارد پلاتز گروهی را تاسیس کرد، انجامنِ تالکینِ آمریکا. پلاتز 17 ساله سال آخر دبیرستان اراسموس بود، و گروهش اولین نشستشان را در فوریه برگزار کنند، نزدیک مجسمه آلما ماتر در دانشگاه کلبمیا. در عرض یک سال، بعضی اعضای این انجمن حتی دبیرستانی هم نبودند: دکترها، وکلا، تجار، و افسران ارتش. گروه جلسات منظمی در تمام محلات نیویورک برگزار میکرد و به تمام موضوعات دنیای تالکین میپرداخت.
در 1966، پلاتز، آدن را که زمستانها به نیویورک میآمد دعوت کرد تا بیاید و در جلسهی انجمن تالکین صحبت کند، و نویسندهی نیویورکر جرالد جونز از این جلسه گزارشی تهیه کرد. این جلسهی پنجاه نفره در خانهی خانوادگی پلاتز در بروکلین برگزار شد، جمع هواداران تالکین جمع بود، بچههای دبیرستانی، اساتید دانشگاه، دو برادر کوچکتر پلاتز، و نویسندهی «1 سپتامبر، 1939[5]». از آدن و دیگر مهمانان با اگناگ[6] و آب سیب غیرالکلی و قارچ تازه پذیرایی شد: خوراک محبوب هابیتها. بحث حول چندین موضوع مربوط به تالکین میچرخید: روش درست نوشتن به زبان الفی، بهترین روش برای ساختن ماکت زمینِ میانه. بحثی بسیار جدی بین یک دانشآموز دبیرستانی که میگفت زمین میانه لزوما باید کروی باشد و یک استاد کالج کویینز که میگفت زمین میانه «بی تردید مسطح است» در گرفت.
بعد نوبت به آدن رسید. او با صحبت از رابطه شخصیاش با تالکین شروع کرد و تاثیر عمدهی استاد سابقش بر زندگیاش. گفت که تالکین اصلا عاشق زبان فنلاندی شده بود که بیشباهت به زبان الفی نیست. آدن برای حضار توضیح داد که تالکین وقتی تازه سهگانه را شروع کرده بوده، چندین بار اعتراف کرده که واقعا ایدهای ندارد «ارباب حلقهها» به چه سمتی میرود، آدن گفت که تالکین مطمئن نبوده شخصیت کانونیِ استرایدر در طول روایت چگونه رشد خواهد کرد. آدن همچنین مخاطبین مجذوبش را در جریان علاقهی وافر تالکین به تمام چیزهای شمالی گذاشت. آدن گفت برای تالکین شمال «جهتی مقدس است.» (منظور شمال به معنی اسکاندیناوی است، نه ریوردیل([7]Riverdale). پس از سخنرانیاش، آدن ماند و با دیگر هوادران گفتگو کرد. جونز نوشته است او واقعا شبیه یک جادوگر تالکینی بود که هابیتهای جوان و مشتاق دورش حلقه زده باشند.
پس از اینکه آدن رفت، یکی از همکلاسیهای دبیرستان پلاتز برای جونز توضیح داد که چرا طرفدار تالکین شده. «من وقتی خوندمش که بعضی بچهها رو دیوار مدرسه شعارهایی مینوشتن شبیه فرودو نمیمیرد.» یک همکلاسی دیگرش موافق بود و گفت بعد از کشف تالکین، یادداشتهایش را به الفی مینوشته. «حتی الان هم به الفی مینویسم. روش بیان من شده.» (تالکین یک بار گفت اگر به خودش بود تمام کتابهایش را به الفی مینوشت.) بعد از پایان این جلسه، جونز شاهد نمونهای از رومانس تالکینی بود، دختر و پسری کنار هم نشسته بودند، دختر قلم را گرفته بود و پسر دست دختر را، و یکدست، خوش نویسی الفی را تجربه میکردند.
در یادداشتهایش آدن ادعا کرد کار تالکین پرگویی نوجوانانه نیست، بلکه بخشی است از سنتی ادبی برای بازتعبیر کهن الگوهای باستانی برای ساختن اساطیری مدرن. ولی پرگویی دنیای تالکین یکی از چیزهایی است که آن بچههای بروکلینی را به سمت اثرش جذب کرده بود. ما عاشق جزییاتِ غریب آثارش هستیم: چطور هابیتها هنر پیپ کشیدن را اختراع کردند، چرا ترولها لهجه کاکنی دارند، آیا زمین میانه کروی است. این عناصر انحرافی نیستند، جزییاتی جادویی هستند که کار تالکین را اعتلا میدهند. شاید مردم به خاطر تقابل خیر و شیر میلتونی سراغ تالکین بیایند، ولی به خاطر قارچهای تازه و زبان الفی است که میمانند.
[1] اصطلاح آنگلوساکسون در بررسی تاریخی و ادبیات کلاسیک به مجموعه اقوام آلمانی تباری گفته میشود که حدود قرن پنجم میلادی به انگلستان مهاجرت و در بخشهای بزرگی از انگلستان ساکن شدند و زبان و فرهنگ و حکومت انگلستان را بنیان نهادند.
[2] سی.اس.لویس (C.S.Lewis) نویسنده سری کتابهای نارنیا و استاد دانشگاههای کمبریج و آکسفورد در رشتهی الهیات و محقق ادبیات قرون وسطی.
[3] اشاره به ژوزف هلر، نویسندهی رمان مشهور تبصره 22 است؛ رمانی بسی مشهور که اخیرا توسط نشر چشمه و با ترجمه احسان نوروزی وارد بازار شده است.
[4] Fellowship of the ring
[5] شعر مشهور آدن است در مورد آغاز جنگ جهانی دوم
[6] Eggnog نوشیدنی که مبنایش شیر و تخم مرغ است و هرکس به سلیقه چیزی به آن می افزاید
[7] ریور دل محلهای است در نیویورک که با شهرِ الفها در ارباب حلقهها ریوندل(Rivendell) تشابه اسمی دارد.