روز دوازدهم آذر ماه، در سالن اجتماعات کانون وکلای دادگستری مرکزی، همایشی برگزار شد که به بررسی آسیبهای قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست میپرداخت. خانمها شیوا دولت آبادی، توران ولی مراد، و مرضیه قاسمپور، سخنرانان این همایش بودند. اما این قانون اصولا چیست؟
در بحبوحه تغییر دولت و مجلس و رای اعتماد قانونی در مجلس تصویب شد. قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست. قانونی که به گفته خانم مرضیه قاسمپور، مشاور حقوقیِ معاون رییسجمهور در امور زنان، در بسیاری از مواد قانون پیشروی است، اما یک تبصره باعث واکنش عمومی شد. تبصرهای که ازدواج پدرخوانده و فرزندخوانده را مجاز و منوط به تایید دادگاه درباره مصلحت کودکان میدانست. یکی از اولین اعتراضات به این قانون توسط توران ولی مراد، از جانب ائتلاف اسلامی زنان، انجام شد. ایشان سخنران همایش آسیب شناسی قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست در کانون وکلای دادگستری مرکز بود.
خانم ندا تیموری از اعضای هیئت برگزارکننده این همایش، بهانه برگزاری همایش را این قانون تازه و هدف از برگزاری را بررسی همه جانبه مسائل، موانع، و چشماندازها، در مورد زنان و کودکان دانست. این همایش توسط کمیته پشتیبانی از زنان و کودکان، که زیر نظر کمیسیون حقوق بشر در کانون وکلای دادگستری مرکز فعالیت میکند، برگزار شده بود. سه سخنران این همایش، هریک از منظری به این قانون پرداختند. متاسفانه در این همایش هیچیک از موافقین قانون حاضر نبودند. انگار این قانون خود به خود تصویب و ابلاغ شده است.
توران ولی مراد، رییس ائتلاف اسلامی زنان، ضمن بیان شرحی از اعتراضات عمومی به قانون مورد بحث، بخشی از ایرادات وارد به این تبصره را برشمرد. مثل اینکه چطور ممکن است طفل، نسبت به سرپرستش استقلال تصمیم گیری داشته باشد؟ یا چطور این تبصره وجه حمایتی دارد؟! یا سوال مهمتر اینکه آیا این تبصره با عرف تناقض ندارد؟ ایشان ضمن تبیین اجماع جامعه در مورد این تبصره از این قانون، به این نکته ظریف اشاره کردند که شاید اگر قانونگذار به بازخوردهای اجتماعی این قانون توجه میکرد، قانون به این شکل تصویب نمیشد.
شیوا دولت آبادی، عضو موسس و رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان، از منظر روانشناختی تبصره ازدواج پدرخوانده و فرزندخوانده را بررسی کرد، و با توجه به اینکه اصولا کودکی از خانواده طبیعیاش دور میشود دچار عدم ایمنی است و خانواده فرزند پذیر، باید تمام تلاشش را برای بازسازی روابط مشابه خانوادگی داشته باشد، چطور ممکن است حتی فکر ازدواج، یا احتمال سوژه ازدواج بودن در آینده، به کودک آرامش بدهد؟ فرض کنید یک دختر بچه هفت ساله وارد خانوادهای میشود و میداند که ممکن است در سن 15 سالگی از طرف پدرخواندهاش پیشنهاد ازدواج داشته باشد. آیا این یک بنبست نیست؟!
سخنران آخر این همایش خانم مرضیه قاسمپور، به وجه عملیاتی قانون اشاره کرد. جنبههای مثبت این قانون، مثلا ساده سازی فرآیند پذیرش فرزند، یا قائل شدن حق پذیرش فرزند برای زنان مجرد است. نکته مثبت دیگر این قانون قائل شدن حق دخالت در خانوادهها به سود کودکان بدسرپرست است. اختیاری که در قانون قبلی وجود نداشت. اما خب این تبصره نیاز به بازنگری دارد، و به گفته ایشان روند مناسب برای این اتفاق در جریان است.
تجمیع آرای این سه سخنران، نشان از همسو بودن طیفهای مختلف جامعه در مورد این قانون است. قانونی که احتمالا از آن شنیدهاید یا در موردش خواندهاید، مخصوصا تحت عنوان قانونی شدن ازدواج پدرخوانده با فرزندخوانده. البته در این بین نباید از زحمات نویسندگان قانون غافل شد. این قانون، منهای این تبصره و یک ماده بحث انگیز (که در سیر تصویب تغییر کردهاند) قانونی است پیشرو نسبت به قوانین قبلی.
در مورد این قانون و وجوه مختلف آن میتوانید این مصاحبه را در سایت قوه قضاییه بخوانید. مصاحبهای است بیطرفانه، و با نگاه به وجوه مثبت و منفی قانون. اگر مایل به خواندن اصل قانون هستید از اینجا میتوانید فایل را باز یا دریافت کنید. متن کامل ابلاغیه این قانون به دولت را میتوانید اینجا بخوانید. متن کامل قانون در ابلاغیه هم ذکر شده است. زحمت عکسهای این مراسم و مطلب را نویسنده خوب شبگار، خانم نیلوفر شاندیز کشیدهاند.
ممنون از اینکه این نشست را پوشش خبری دادید.تنها به ذکر این مطلب کفایت می کنم که این تبصره تحت عنوان ازدواج سرپرست با فرزند خوانده تصویب شده است که اعم است از پدر یا مادر خوانده.با تشکر
ممنون از نظرتون، کار ما انجام وظیفه بوده