نگاهی به دور و اطرافتان بیندازید. به وسیلهی پیشِ پا افتادهترین چیزها میتوان خلاقانهترین انیمیشنها را ساخت؛ مانند مثالهایی که در مطالب قبلی در همین ستون زدیم: تیشرت، دوربین، فریمهای عکس و یا حتی بیلبوردهای تبلیغاتی و اما حالا نوبت پرینتر است! آن هم اچ پی.
هرچند که من از این وسیله خیلی دل خوشی ندارم و طی این سالها نتوانستم رابطهی خوبی باهاش برقرار کنم؛ اما انگار دو جوان خلاق و پرکار انگلیسی به نامهای متیو رابینسون و تام ریگلثورث تونستن با همکاری هم کارهای جالبی رو بسازند. با آنها میتوانید از طریق این لینکها که آدرس سایتهای خودشان است بیشتر آشنا شوید.
HP – invent
چند سال پیش یعنی در سال 2009 این دو طراح گرافیک در بخش مسابقهی دانشجویی برنده جایزهای برای ویدئویی که ساخته بودند شدند؛ که بیشتر میتوان گفت یک ویدئو پرفورمنس جذاب بود. این ویدئو در مرکز تجاری هیولت پاکارد اجرا شد و در اینجا قابل مشاهده است.
بعد از استقبال فراوانی که از این اجرا شد؛ 1 سال بعد شرکت اچ پی بر آن شد تا انیمیشن کوتاه و کاملی را به آنها سفارش دهد. منظور از کامل در اینجا انیمیشنی است که روایتگر داستانی کوتاه است. در واقع چیزی است فراتر از یک اجرای موسیقی و تصویر.
HP – Hit print
استاپ موشنی کوتاه با مدت زمانی نزدیک به دو دقیقه. این انیمیشن بسیار ساده است. از هیچگونه تیتراژی که بخواهد با تکنیک دیگری به آن بچسبد خبری نیست. هرچه هست در دوربین دیده میشود. تنها پرینتر، جوهر، کاغذ و … . در واقع انیمیت کردن این کار مرحلهای جداگانه بوده که قبلا انجام شده و از پرینتر و دوربین تنها در جهت ظهور این فریمها استفاده شده است.
دستگاه پرینتر روشن میشود شروع به پرینت گرفتن میکند و بعد از مدتی از دنیای واقعی جدا شده و با همراهی موزیک مناسبی شروع به زندگی میکند. همانطور که در ابتدای انیمیشن نیز میخوانید این روند مروری بر سیر تغییرات زندگی آدمی در طول زمان است. تغییراتی که به سادگی با جدول و عدد و نشانههای گرافیکی روایت میشود.
همانطور که گفته شد این دو نفر، در اصل طراحان گرافیک هستند. پس همانطور که انتظار میرود از طراحی کاراکترهای پیچیده و یا فانتزی خبری نیست. مفاهیم بصری در این انیمیشن به شدت ساده و گرافیکی است. کاراکترها همان مرد و زن و بچهی استاندارد شناخته شدهی پیکتوگرامها هستند. و همچنین خبری از پس زمینههای پرکار نیست. تنها کافی است که بگذارید پرینترتان تستهای اولیهی جوهر را بگیرد و خواهید دید که در این انیمیشن چیزی فراتر از اینها وجود ندارد.
در این انیمیشن سعی شده تا از تمام قابلیتهای موجود در پرینتر تا جای ممکن استفاده شود. حتی از مرحلهی ورود تا خروج کاغذ از دستگاه هم عکسبرداری شده و جزء فریمهای کار استفاده شده است. و اگر در جایی لازم بوده از چند دستگاه در تعامل با یکدیگر جهت پیشبرد روند داستان و گسترش آن استفاده شده است.
در این موارد وقتی سازندهی انیمیشن؛ وسیلهای را به خدمت میگیرد که پیش از اینها از آن برای ساخت این چنین کارهایی استفاده نشده، تمام تلاشش را میکند تا از حداکثر پتانسیلهای موجود در این وسیله برای جذابیت هرچه بیشتر کار استفاده کند.
و اما این انیمیشن علاوه بر تکنیک و خلاقیتی که باعث شگفتی تماشاگران شده از یک نظر دیگر هم توجهها به خود جلب کرده و باعث طرح سوالاتی هم شده است: آیا حجم زیاد کاغذ و جوهری که احتمالا در این کار استفاده شده است توجیه منطقی و اقتصادی دارد؟
سازندگان این کار استفاده از کاغذهای باطله و استفاده مجدد از فریمهای اولیه را برای توجیه استفاده از کاغذ مطرح کردند. اما جوهر؛ که من هیچ توجیهی از طرف سازندگان برای هزینهی جوهر نتوانستم پیدا کنم. ولی خب جوابش خیلی سخت نیست. این آقایان محترم بیل هیولت و دیوید پاکارد که من پول قابل توجهی را برای خرید پرینترم به کمپانیشان پرداخت کردهام تنها سوالی که برایشان پیش نمیآید قیمت جوهر است؛ پس سخت نگیرید. فقط از تماشای این انیمیشن جذاب لذت ببرید .
و اما به عنوان یه زنگ تفریح ویدئوی بسیار کوتاهی نیز از آنها را در سایتشان دیدم که پیشنهاد میکنم تماشا کنید. این 47 ثانیه ارزش دیدن دارد .
لینک 3
ایده ی جالبی بود ولی لزومن دلیلی نداره که برای اجراش بخواهیم ختمن پرینت بگیریم با یه تروکاژ ساده ی افترافکتی هم میشه بدون صرف هیچ کاغذ و جوهری این ایده رو اجرا کرد..نمیشه؟!
خب الان سر همینم که کل کار استاپ موشن بحثه! هیچ بعید نیست که فریم های اولیه رو استاپ موشن گرفته باشه و بقیشو تروکاژ . اصولا تو خیلی از کارهای استاپ موشن این قضیه زحمت کار زیر سوال میره من نظرم اینه که کار انقدر باید دلایل و ویژگی های خاص داشته باشه که تکنیکی که به خدمت گرفته قابل توجیه باشه.