این چند روز گذشته مردم همیشه در صحنهی ایران کم مونده خودشون رو به خاطر لباسای ترانه علیدوستی در مراسم فرش قرمز جشنواره کن، حلقآویز کنن. رفقای ما که اصلا نمیدونن کن کجاست (البته بعضیهاشون برای قلیون کشیدن رفتن کن و سلقون) و از سینما “من سالوادور نیستم” رو میشناسن و به اصغر فرهادی میگن اون یارو ریش بزیه، دارن در مورد “حضور باشکوهِ هنرپیشهی زن طراز اول ایرانی در جشنوارههای درجه یک جهانی” نظر کارشناسانه میدن و یه رقابت مجازی بین لباس علیدوستی و سحر دولتشاهی که با فیلم “وارونگی” در کن هست، ترتیب دادن. از اینا که بگذریم آنقدر حجم نظرات دربارهی لباس زیاد شده که من استرس گرفتم که اگه یه روزی رفتم کن، چی بپوشم که مردم همیشه در صحنه مسخرهام نکنن. (البته تهش به این نتیجه رسیدم که مثل اون داستان پدر و پسر و خر، هرچی بپوشی یه عدهای هستن که با زیرشلواری تو خونهشون نشستن و مسخرهات میکنن)
در هفتهی گذشته افتخاراتی هم نصیب کشور آریاییمون شده، اول اینکه آقای عظیم قیچیساز بدون اکسیژن به قله اورست صعود کردن و به این ترتیب توانست سیزدهمین قله از چهارده قلهی بالای 8000 متر را فتح کند. من میخواستم تو این متن در مورد این ماجرای بدون اکسیژن صعود کردن، شوخی بینمکی بکنم که اگه راست میگه بدون اکسیژن به تهران صعود کنه که یادم اومد، خدا رو شکر از اول سال تا حالا به کمک باد و بارون، هوای تهران خیلی هم خوب و سالم بوده و اگه چشمش نزنم به امید خدا تا آخر سال همینجوری بمونه. افتخار دیگه اینکه یه سایت خارجی اعلام کرده دانشمندان و دانشجویان غیورمون بیشترین آمار دزدی مقالات علمی رو در دنیا کسب کردن. دروغ و راستش گردن اونایی که گفتن، اما همین الان شما که داری مثل بنز مطالب دیگران رو در تلگرامت کپی و پیست میکنی از دلایل اثبات این آماری، خسته نباشی پهلوون.
از ماجرای تاثیر اسافل کیم کارداشیان بر جوانان ایران (منفی و مثبتش بماند) و حملهی اینستاگرامی طرفداران تیم پرسولیس به اینستاگرام رونالدینیو (ما بهش میگیم حملهی هفته) و قطع رابطهی سیاسی مالدیو با ایران (خدائیش نباید اون همه گل میزدیم، مالدیویا آدمای کینهای هستن) که بگذریم، داستان حضور رئیسجمهور کرواسی هم جالب بود. حجابش رو خیلی خوب حفظ کرده بود و به نظر خانم نجیبه و وجیههای میاومدن، خوش به حال آقای روحانی که توفیق این همصحبتی نصیبشون شد. ما که ندیدیم اما دوستان میگن فضای مجازی پر بود از عکسهای خداپسندانهی خانم رئیس جمهور در سواحل وطنشون. خدا انشاالله توفیق روزافزون نصیبشون کنه.
جالبترین و غمانگیزترین اتفاق هفته کنسل شدن چند کنسرت در نیشابور به دستور دادستان بود. اگه شما فکر میکنید کنسرت ساسی مانکن و تتلو بود، باید خدمتتون عرض کنم که در اشتباه هستید. کنسرت کیهان کلهر بود و شهرام ناظری . . . بله بله کیهان کلهر همونه که سرشو میندازه پائین و کمونچه میزنه و شهرام ناظری هم که معرف حضور همه هست. اولش دادستان فرمودند که به خاطر اعتراض خانوادهی شهدا کنسرتها لغو شده، چند روز بعد “کانون همبستگی فرزندان شاهد نیشابور” که قشنگ معلوم بود، دو سه روز بود همه به هم زنگ میزدن و از هم میپرسیدن: تو اعتراض کردی !!؟، بیانیه دادن که آقا به خدا “ما فرزندان شهدا با اجرای برنامههایی كه موجب شادی و نشاط مردم عزیز در چارچوب قانون و اصول فقهی مقام معظم رهبری باشد مخالفتی نداشته و . . .” دادستان که دید اینجوری نمیشه دوباره مصاحبه کرد و گفت: “با توجه به غیرضروری بودن برگزاری چنین مجالسی برای شرکتکنندگان که اکثر آنها از شهرهای اطراف و مرکز کشور هستند و موجب اخلال در نظم عمومی شهرستان میشوند و همچنین برای جلوگیری از جرم و معصیت، ترجیح به لغو این کنسرتهاست.” یکی نیست بگه آقا نمیخوای مشهدیها بیان کنسرت، چرا نیشابوریها رو اذیت میکنی، روز کنسرت راه مشهد- نیشابور رو ببندین که باعث اخلال در نظم عمومی نشه. یه دادستان خداترسی هم داریم تو بوشهر که علیه تشکیلات پارس جنوبی به خاطر آلوده کردن هوای کشور طرح دعوا کرده، خدائیش من همین الان نگران این دوست بوشهریمون هستم. آقا چیکار داری به آلودگی و شرکتهای بزرگ، کنسرت لغو کن، هم بیشتر میآی تو خبرها، هم طرف حسابت مردم هستن که کاری از دستشون برنمیاد.
هفته پیش یه مراسمی هم برگزار شد به نام “دکتر سلام” که بیشتر به نظر میرسید مراسمی بود که دوستانی که به دلواپس معروف شدن و انتخابات گذشته رو هم باختن دور هم جمع میشن و به مخالفاشون فحش و به خودشون کادو میدن. البته ما که کلا طرفدار آزادی بیان هستیم، اما حقیقتا من خودم با همین دو خط شوخی که با دادستان نیشابور کردم حداقل تا 10 سال دیگه جرات ندارم برم نیشابور، نکنه به جرم حمل موبایل دستگیرم کنن. اون وقت یه عدهای هرچی فحش دلشون میخواد به هرکی دلشون میخواد میدن و آب هم از آب تکون نمیخوره، به این میگن برابری و عدالت.