چه به هراس شبانه در آثار ادوارد مونش Edvard Munch نگاه کنیم یا نور سایهگون مقدس در نقاشیهای هلندی از تولد مسیح، هنرمندان اروپای شمالی از دیرباز صدای خود را در “تاریکی” یافتهاند.
نیمه دوم سال شبها بلندتر میشوند. عصرهای پاییز تیرهتر، مهآلودتر و سردتر میشوند. صبحهای زود تاریکترند. بخش بزرگی از زندگیمان را زیر شولایی از شب میگذرانیم.
تاریکی همانطور که عمیقتر میشود، خیالات و داستانهای ارواح و جادوگران را از بند رها میکند. رویاها و کابوسها شب را پر میکنند. پاییز، زمانی است که آنها از دل سایههای دراز به بیرون میخزند. هرچه جهان تاریکتر میشود، جذابتر میشود. به هر حال این چیزی است که بسیاری از هنرمندان درمییابند.
یک نمایشگاه به نام “به سوی شب” در گالری Towner Art شهر ایستبورن انگلستان، “شبانگاه” را در هنر بررسی کرده است. از شبهای رمانتیک آثار کاسپار دیوید فردریک Caspar David Friedrich و جِی.اِم.دبلیو ترنر JMW Turner و شبهای رویاگونه ادوارد مونش و مارک شاگال Marc Chagall تا صحنههای شب در آثار لوئیز بورژوا Louise Bourgeois و پیتر دویگ Peter Doig.
دریاچه پژواک، 1998، اثر پیتر دویگ.
در تابلوی پیتر دویگ به نام “دریاچه پژواک”، عکس یک جنگل نیمهتاریک و سایهگون در آب تیره افتاده است و خط نورانی ساحل به شکل یک نوار باریک افقی تصویر را به دو قسمت کرده. تاریکی قلمرو امکان و خطر، افسانه، ترس و میل است. پلیسی کنار لبه دریاچه ایستاده و توی آب تیره را نگاه میکند.
این اتفاقی نیست که خیلی از هنرمندانی که بالاتر برشمردیم اهل نواحی شمالی هستند، جایی که شبهای زمستان بلند و تاریکاند. خود دویگ در اسکاتلند به دنیا آمده و بخش زیادی از عمرش را در کانادا گذرانده است. فردریک از آلمان شمالی و مونش از نروژ، هنرمندانی هستند که تخیلاتشان حول شمال جذاب و گیرا میچرخد، حتی حول قطب شمال – و حول شب. مثلا مونش در تابلوی “خونآشام” در سال 1893 یکی از تاریکترین هراسهای شبانه را به تصویر میکشد.
خونآشام، 1893، اثر ادوارد مونش.
شب و غرابتش، هدیه بزرگ و پُربهای شمال به هنر اروپایی است. هنر مدیترانهای آفتابی است، عاشق نور است. از آسمانهای آبی خالص نقاشیهای رنسانس ایتالیایی گرفته تا طلوعهای پل سزان Paul Cezanne ، نور و روشنایی درخشان چشم هنر مدیترانهای را پر کرده است.
این کار هنرمندان اروپای شمالی بود که عظمت تاریکی را آشکار کنند. نقاشی “تولد مسیح” اثر گیرتگن تُت سنت جان Geertgen tot sint jans ، یک شاهکار خیلی قدیمی است که مربوط به سال 1490 میشود. او در این تابلو دور تا دور مریم و فرزندش را با تاریکی سیاهی میپوشاند تا تقدس نورانی آنها را برجستهتر کند. این ایده تکاندهنده، تولد مسیح در تاریکی بعنوان لحظه درخشانی از انسانیت شکننده در برابر سایهها، در عصر رامبراند Rembrandt هم همچنان یک تم هلندی قدرتمند بود.
اما باز هم هنرمندان شمالی به سمت و سویی فراتر از این فضاهای روحانی کشیده شدند. به سویی که فراتر از اینها را ببینند. به سوی وحشتناکترین اعماق شب. هنرمند آلمانی دوره رنسانس، هانس بالدونگ Hans Baldung شدیدا شیفته جادوگران و مراسم شبانگاهیشان بود. قرنها بعد اکسپرسیونیست آلمانی ماکس بکمان Max Beckmann در تابلوی خود به نام “شب” از شبی آکنده از جنون و شرارت در ویمار برلین پرده بر میدارد.
طویله سیاه، 1997، اثر آماندا وسی Amanda Vesey
ونسان ونگوگ Vincent Van Gogh نقاش اهل شمال اروپا که در جنوب فرانسه زندگی میکرد، بعد از دعوایی که با یک کافهدار کرد یکی از موحشترین و غریبترین صحنههای زندگی شبانه را خلق کرد. او به صاحب کافه گفت که میخواهد سهپایهاش را در کافه او بگذارد و با کشیدن فضای کثیف و زشت و سطح پایین آنجا انتقام بگیرد. مشروبخورهای شبگرد کافه و فاحشهها از تصویری که ونگوگ از پاتوقشان و حالاتشان میکشید که مثل یک پرفورمنس آرت او را در حال نقاشی نگاه میکردند، حسابی کیف کرده بودند. نتیجهاش شد “کافه در شب”، با رنگهای سبز و قرمز مُرده و حس پوچی و ویرانی. ادوارد هوپر Edward Hopper دقیقا همان حس پوچی و خلا شبانه را در تابلویش “شب زندهداران” به تصویر می کشد.
شبزندهداران، 1942، اثر ادوارد هوپر.
شب مملو از دهشت است، از جادوگران تا تنهایی، اما همچنان لابیرنتی است از رازآلودگی و زیبایی. در اعماق زمین بود که هنرمندان عصر یخبندان، 13000 سال پیش، با زغال گاو و بز کشیدند. چرا هنرمندان عصر یخبندان چنان جاهای عمیق و تاریکی را جستجو میکردند؟ چرا قدیمیترین آثار هنری تاریخ بشر پوشیده در شبی ابدی است؟ شاید به این دلیل که تخیل ما تاریکی را میطلبد و میجوید. تنها در تاریکی است که میتوانیم هیاهو و سردرگمی مبتذل واقعیت روزانه را فراموش کرده و به قلمرو خیالی رویاها وارد شویم. هنر مخلوق شب است.
عالی بود ولی متن همچنان مشگل ارایه منابع رادارد.
با سلام و سپاس از حسن توجه شما
منبع متن در پایین با لینک اصلی مشخص شده که روزنامه گاردین است.
با نویسنده مشخص.