والتر وایت، معلم شیمی، وارد ساختمان مرکز فرماندهی فروشندگان مواد مخدر در شهر آلبوکرکی میشود. ساختمانی که دهها گانگستر تا بن دندان مسلح از آن محافظت میکنند. او به اینجا آمده تا با رئیس دلالان مواد مخدر (Drug Dealers) در مورد کارش که فروش خالصترین شیشهی تولید شده در نیومکزیکو است؛ صحبت کند. سلاح او فقط مایعی است که در ظرفی به کوچکی یک شیشهی عطر ریخته است؛ مادهای که خودش آن را در آزمایشگاه مدرسه ساخته است. زمانی که والتر وایت از ساختمان خارج میشود؛ نیمی از ساختمان به همراه تعداد زیادی از گانگسترهای مسلح منفجر شدهاند و اینگونه اسطورهی هایزنبرگ متولد میشود و الماریاچیها (خوانندگان دوره گرد) در آنسوی مرز آمریکا، در مکزیک، حماسهی مردی را میسرایند که به تنهایی با دهها گانگستر جنگید و آنها را شکست داد.
داستان سریال برکینگ بد درباره والتر وایت (Walter White) معلم شیمی سادهی است که میفهمد سرطان ریه گرفته و به زودی خواهد مرد. او که با شغل فعلیاش هم به سختی روزگار میگذراند، تصمیم میگیرد برای کمک به تامین خانوادهاش بعد از مرگ، شغل جدیدی را در پیش بگیرد. شغل جدید او براساس قابلیتها و تحصیلات گذشتهاش، تولید مادهی مخدر شیشه یا متامفتامین است. او به کمک شاگرد قدیمی خود جسی پینکمن (Jesse Pinkman) به تولیدکنندهی خالصترین شیشهی ایالت نیومکزیکو تبدیل میشود و با انتخاب نام مستعار هایزنبرگ پا به دنیای سیاه تبهکاران میگذارد.
تعداد شخصیتهای سریال برکینگ بد زیاد نیست و همین باعث شده که شخصیتپردازی به یکی از اصلیترین نقاط قوت سریال تبدیل شود. هیچ شخصیتی در سریال کاملا سیاه یا سفید نیست، با اینکه والتر با ورود به عرصهی تولید مواد مخدر وارد نیمهی تاریک زندگی میشود، اما هیچگاه اجازه نمیدهد، سیاهی بر او غلبه پیدا کند. حتی زمانی که شخصیت گاس، بزرگترین تولیدکننده و توزیعکنندهی مواد و بعدها بزرگترین دشمن والتر، وارد داستان میشود؛ ما نمیتوانیم کاملا از او متنفر باشیم. او یک شرور دوست داشتنی است، گاهی خوب و گاهی بد.
شاید یکی از نکات مهم و خوب داستان این سریال، ساده و روان بودن آن است. گیلیگان ترجیح داده به جای ایجاد حوادث و اتفاقات متعدد در داستان بیشتر بر وضعیت موجود تاکید کند؛ و باتلاقی که هر لحظه بیشتر والتر را، بدون اینکه ما یا خودش بفهمیم، در خود فرو میبرد. همین امر شاید کمی بر ریتم کار اثر میگذارد و آن را اندکی کُند میکند؛ اما بعد از دیدن فصل اول شما مشتری همین ریتم کند خواهید بود.
بعد از داستان، مهمترین اتکای سریال بر بازیگرانش است. برایان کرانکستون (bryan Cranston) بازیگر نقش والتر وایت یکی از بهترین نقش آفرینیهای تاریخ تلویزیون را انجام داده است. او برای این سریال 4 بار نامزد گلدن گلاب و 3 بار برندهی جایزهی امی شده است. آرون پال (Aaron Pual) بازیگر نقش جسی پینکمن نیز تا به حال 4 بار نامزد دریافت جایزه امی شده که توانسته 2 بار آن را برای بازی در این سریال به خانه ببرد. از بازی این دو بازیگر اصلی که بگذریم بازی جیانکارلو اسپوزیتو (Giancarlo Esposito) به نقش گاس که از فصل 4 به سریال اضافه میشود و همچنین دین نوریس (Dean Norris) به نقش هنک شریدر، باجناق والتر که در بخش مواد مخدر پلیس کار میکند؛ غیرقابل چشمپوشی است.
خالق سریال شر به پا کردن (یا همون برکینگ بد خودمون) وینس گیلیگان (Vince Gilligan) است که در سال 2007 طرح این سریال را به مسئولان شرکت amc (American Movie Classic ) ارائه داد و اولین قسمت این سریال در روز 20 ژانویه سال 2008 بر روی آنتن رفت و در سال 2013 بعد از پخش 5 فصل به پایان رسید. شرکت amc تولید کنندهی سریالهایی مانند Mad Men ،The Walking Dead ،Hell On Wheels است. در کارنامهی گیلیگان قبل از خلق این سریال تنها کارگردانی و تهیهکنندگی تعدادی از قسمتهای مجموعهی پروندههای ایکس(X-files) دیده میشود.
معمولا صحبت کردن از کارگردانی و فیلمبرداری در یک سریال آمریکایی کار درستی نیست(نه اینکه بیهوده باشد)؛ چون مثل ایران یک سریال را یک کارگردان و یا فیلمبردار کار نمیکند. سریال برکینگ بد 11 کارگردان داشته که برایان کرانکستون (والتر) 3 قسمت آن را شخصا کارگردانی کرده است. اما در مورد این سریال نمیتوان از سبک کارگردانی خوب آن (که حتما حاصل کار خالق اثر گیلگان است) صحبتی به میان نیاورد و همچنین فیلمبرداری خوب کار که 44 اپیزود آن کار مایکل اسلویس (Michael Slovis) است. رنگ مایه قهوهای که تمام سریال را در برگرفته، انتخاب زوایای عجیب و خوب و نماهای باز در دشتهای پهناور نیومکزیکو از کارهای خوب اسلویس است.
درست است که داستان این سریال براساس قاچاق مواد مخدر میگذرد اما ژانر آن حادثهای نیست؛ بلکه تلفیقی از درام، معمایی و کمی هم کمدی است. گیلیگان از کمدی بهره گرفته تا بتواند ذرهای از خشونت و سختی اثر کم کند که به خوبی در این کار موفق نشان داده است. به عنوان مثال، استفاده از اسم هایزنبرگ که ما را یاد “اصل عدم قطعیت” هایزنبرگ، دانشمند فیزیک کوانتوم میاندازد.
حاصل این سریال برای سازندگان آن 44 جایزه و 111 نامزدی از جشنوارهها و مراسمهای مختلف در آمریکاست. به نوشتهی نشریهی هالیوود ریپورتر این سریال به دلیل داشتن 99 درصد نقد مثبت در سایت متاکریتیک؛ وارد لیست رکوردهای گینس شده است.
کاربران سایت IMDB به این سریال امتیاز 9.4 دادهاند که آن را در رتبهی چهارم بهترین سریالهای تاریخ قرار داده است. درجهی سنی این سریال برای تماشاچیان آن TV-14 است، یعنی برای تماشاگران بالای 14 سال مجاز است.
پانوشت: یکی از مشکلات اصلی ما برای نوشتن این معرفینامه، ترجمهی نام سریال بود. دوستان عزیز مترجم حرفهای و غیرحرفهای عبارات زیادی را به عنوان ترجمهی نام این سریال ارائه داده بودند: یاغی گری، منحرف شدن، شرور شدن، گمراه شدن و دوستان مجلهی وزین دنیای تصویر افسارگسیختگی. گیلیگان در مصاحبهای که در مورد اسم از او میپرسند، میگوید این اصطلاحی است در ویرجینیا به معنای شر به پا کردن.
ممنون.به این ترتیب باید این سریال را حتمادید
حتما ببینید و مطمئن باشید که ازش لذت می برید
بهتر است نام این سریال به “سیم آخر” ترجمه شود. شاهد آن هم آنجایی است که در قسمت های ابتدایی جسی از والتر می پرسد تو همه چیز داری پس باید برای به سیم آخر زدن دلیل خوبی داشته باشی.
می شه اون جمله ی مورد نظر شما رو اینجوری هم ترجمه کرد : تو همه چیز داری پس باید برای شکستن قانون (شر به پا کردن) دلیل خوبی داشته باشی
لینک صحبتهای گیلیگان در مورد اسم فیلم در انتهای مطلب هست می تونید اون فیلم رو ببینید