این، یکی از احساسیترین مطالب در شبگار است، حتما بخوانید
“مارتینا باکیگالوپو” در ماموریتی برای ملل متحد در “بوروندی” بود که خبر زنی را شنید که برادر شوهرش به علت اینکه به جای پسر، فرزند دختری به دنیا آورده، هر دو دست او را قطع کرده است.
این داستان در ذهن باکیگالوپو ماند. تا اینکه او یک صبح یکشنبه بعد از تجمع گروهی برای حقوق زنان در بوجومبورا، به سراغ زن که “فرانسین” نام داشت، رفت. آنها ملاقاتهای مرتبی را پیش گرفتند، تا سرانجام روزی باکیگالوپو از فرانسین خواست که اگر مایل است در یک مجموعه عکاسی در مورد زندگیاش، همکاری کند.
باکیگالوپو میگوید: “من نمیخواستم داستان دردناک او را نشان دهم بلکه بیشتر قصدم این بود که زندگی معمولی روزانهاش را به تصویر بکشم، که البته شامل اتفاق دردناک او هم میشد. اما فقط به آن محدود نبود.”
خیلی زود باکیگالوپو با دختر فرانسین، “بلا” آشنا شد. این دیدار نقش بسیار مهمی را ایفا کرد: این ملاقات به باکیگالوپو کمک کرد که حین کار روی گرفتن عکس، فرانسین را از چشم دخترش نشان دهد. بلا مادرش را “زنی با دستان متفاوت” میدید، و نه زنی با دستان قطع شده. تفاوتی بنیادی در کار است: در چشم بلا مفهوم “ناقص” یا “قربانی” وجود نداشت.
باکیگالوپو نام مجموعه را “اومومالاییکا” گذاشت. که کلمهای “کروندی” است به معنای “فرشته”. او احساس میکند این کلمه درک هنری تصویر آنها را بیان میکند.
او میگوید: “فرانسین در چشم بلا و بنابراین در چشم ما تغییر شکل میدهد. از یک زن قطع عضو شده، یک قربانی، یک وجود وابسته، به یک زن با بال پرواز، آزاد، توانا به انجام همه چیز و حتی بیشتر…”
“من تلاش کردم که از آن نوع معمول عکاسی که همواره آفریقا را بهعنوان یک سرزمین تاریک از خشونت و بربریت و جنگ و جهل نشان میدهد، فاصله بگیرم. من داستانی را انتخاب کردم که آن انگارهها را تصدیق میکرد و در عین حال آنرا به پرسش میکشیدم. در واقع نهایتا کار من، داستان رابطهی ساده بین یک مادر و فرزند را نشان میداد.”
سپس باکیگالوپو با نقاش موزامبیکی “ماگول وانگو” که آن زمان در بوروندی زندگی میکرد و بخاطر هنر چند رسانهایاش مشهور بود، همکاری کرد. وانگو با استفاده از عکسهای سیاه و سفید باکیگالوپو بهعنوان یک نقطه شروع، تصاویر خیالی و رنگی فوقالعادهای کشید.
باکیگالوپو فضای این آثار را اینطور توصیف میکند: “دنیای ساده و بیریای خیالات کودکانهای که در آن فرانسین فرشته، یک وجود قدرتمند است.”
باکیگالوپو میگوید که او همیشه علاقمند به کاوش چیزها از یک زاویه دید سوبژکتیو بوده است. و اینکه کار او همیشه بیشتر درباره به پرسش کشیدن بوده است تا تقبیح و محکوم کردن.
او ترجیح میدهد با سوژههایش داستان بگوید، تا اینکه داستان سوژههایش را بگوید. کار با فرانسین قدم نخستی در این راه بود. این شروع یک واکنش جامع و ریشهای در مورد عکاسی خبری و کلا عکاسی بود. به خصوص عکاسی غربی در آفریقا که امروزه همچنان ادامه دارد.
1 – فاصله و نیم فاصله ها در ویندوز هفت و سافاری مک بوک به هم ریخته هستند و این برای سایت خوبی مثل شبگار “خیلی” بده. نمی فهمم چرا درستش نمی کنین.
2 – آخه این چه تیتریه واقعن 😐 توصیه می کنم در مواقعی که احساساتی شدید قبل از انتخاب تیتر کمی صبر کنید خب 😐
سپاسگزاریم از دقت نظر شما، مشکل نیم فاصله ها حل برای مطالب آینده حل شده است.