روانشناسی نه چندان پاپ
ریتالین (ritalin) نام تجاری داروی متیل فنیدیت (Methylphenidate) است که در خط مقدم درمان دارویی برای اختلال بیشفعالی و نقص توجه کودکان به کار میرود. این دارو یک محرک شمرده میشود. به این معنا که موجب افزایش سرعت عملکرد مغز میگردد. البته مصرف خودسرانهی آن برای بیدار ماندن در شب امتحان و یا حفظ تمرکز به مدت طولانی به جای قهوه و چای رو به افزایش است؛ و از این جهت ممکن است برای شما نیز آشنا باشد.
اما بیش فعالی و نقص توجه (ADHD[1]) چیست؟ حتما کودکانی را مشاهده کردهاید که نمیتوانند تکالیفشان را تا آخر انجام دهند، در طول اتاق میدوند و مزاحم دیگران میشوند. نمیتوانند سرجای خود بنشینند و همسن و سالهایشان اغلب به دلیل همین رفتارهایشان با آنها دوست نمیشوند. این کودکان اغلب حس میکنند کسی آنها را دوست ندارد و احساس تنهایی میکنند.
در مورد علت این اختلال، از عوامل ژنتیکی، عفونتهای جنینی، مزاج کودک و … نام میبرند. اما عملکرد خانواده و جامعه از جمله عوامل بسیار مهم در این زمینه است. میپرسید چرا؟ چرا در آمریکا میزان شیوع این اختلال در سنین مدرسه حدود 10 تا 11 درصد کودکان است اما در انگلستان این رقم بسیار کمتر و حدود 1 درصد و درفرانسه نیز حدود 5 درصد گزارش شده است؟ در ایران در متون پژوهشی رقمی حدود 6 درصد گزارش شده است؛ اما کافی است کودک خود را با شکایت پرحرکتی و کم تمرکزی نزد متخصص ببرید تا با داروی ریتالین و یا مشابههای آن از مطب بیرون بیایید.
آیا بیشفعالی یک اختلال عصبی زیستی است؟ پاسخ این سؤال بستگی به این دارد که شما در آمریکا زندگی میکنید؛ در انگلستان، فرانسه یا ایران. در امریکا روانپزشکان کودک، بیشفعالی را یک بیماری عصبی زیستی میدانند و برای درمان آن نیز داروهایی مانند ریتالین را تجویز میکنند. اما روانپزشکان مثلا در فرانسه این مشکل را برخاسته از شرایط روانی اجتماعی میبینند، علت را بیش از آنکه در عصبهای کودک بجویند در بافت اجتماعی او جستجو میکنند و رواندرمانی و مشاوره خانواده را برای درمان این عوامل زیربنایی بکار میبرند.
در ایران به نظر میرسد با رشد روند شهرنشینی و حرکت به سوی تجدد؛ بیشتر گرایش به سمت مدل آمریکایی باشد تا به ریشههای روانی و اجتماعی پرداخته شود. علت این گرایش این است که متخصصان در ایران و در آمریکا برای طبقهبندی و تشخیص بیماریها از یک منبع (معروف به DSM[2]) استفاده میکنند. درحالیکه در اروپا و فرانسه منابع متفاوتی برای تشخیصگذاری استفاده میشود (مثلا CFTMEA[3] یا ICD[4]). مثلا منبع فرانسوی بیش از آنکه در تلاش برای یافتن علل زیستی و عصب شناختی سازندهی یک اختلال باشد به ریشههای روانی و اجتماعی آن نگاه میکند.
سیستم تشخیصی امریکایی که در ایران نیز غلبه دارد، همچنین شمار بیشتری از رفتارهای بعضا معمولی کودکان (مثل شیطنت و حواسپرتی) را مریض و غیرمعمولی به حساب میآورد. از این رو تعداد بسیار بیشتری از کودکان با برخی رفتارهای پرحرکت را بیمار تلقی کرده و آنها را برای درمان دارویی تشویق میکند. اما در سیستم فرانسوی، مثلا به نقش رژیم غذایی (رنگهای مصنوعی، مواد نگهدارنده یا آلرژیزا) و روشهای تربیتی والدین نیز بسیار بها داده میشود.
روشهای تربیتی والدین در آمریکا و فرانسه نیز بسیار متفاوت است. این مطلب خود میتواند منجر به بروز رفتارهای بیشفعالانهی بیشتر در آمریکا نسبت به فرانسه شود. در فرانسه از کودکی حدود و مرزهای مشخصی برای رفتار کودک در نظر میگیرند. مثلا کودک اجازه ندارد هرجا و هرچیز را که خواست بخورد. وعدههای غذایی در ساعتهای خاصی به کودک داده میشود. او اجازه ندارد هر تنقلاتی که خواست را بخورد حتی اگر به خاطر آن تنقلات ساعتها گریه کند. از این رو کودک به مرور کنترل خود را میآموزد و برای مهار خود و تمرکز نیازی به دارو نخواهد داشت.
در مورد رفتارهای تربیتی والدین در ایران، به نظر میرسد عامل تعیین کننده، سنتی و متجدد بودن والدین است. یعنی در سیستم سنتی(هرچند همراه با اشتباهات وافر)، حدود مشخصتری برای رفتار کودک در نظر گرفته میشد و تمایل کمتری برای مریضی پنداشتن رفتارهای ناسازگار کودکان وجود داشت. اما در سیستمهای جدید، والدین در پی اصلاح سیستم تربیتی سنتی هستند که خود تجربه کرده بودند. سیستمی که احتمالا بسیار از آن رنجور و آسیب دیدهاند. اما به دلیل اینکه هنوز در حال تمرین روشهای تربیت متجددتر هستند؛ و غالبا نیز اطلاعات کافی در این زمینه ندارند؛ از تعریف حدود مشخص برای فرزندان ناتوانند. اینجاست که داروی ریتالین به کمک میآید و بار این نظم دادن به رفتار کودک و حوصله کردن برای تربیت او از روی دوش مادران خسته و تنها، و پدران خستهتر و تنهاتر از آنان (پر از مشغلهی اقتصادی و غیر اقتصادی) برداشته میشود.
مطلب ارزشمندی بود. استفاده کردم. سپاس.
ممنون فرهاد
ممنون از مطالب نگارنده محترم.
دوست خوب دغدغه شما رو كافي نبودن دارو و همراه شدن آن با كاربرد ساير مداخلات براي درمان اختلال بيش فعالي و كمبود توجه استنباط كردم. نكته اي كه خيلي از والديني كه با اين مشكل مواجه هستند هم بهش واقفن، به نظر مي رسه در حال حاضر كه اين مشكل شناخته شده آرائه راه كارها مؤثر تر باشه.
ممنون
موضوع کافی نبودن دارو نیست. اتفاقا به یک کودک با این نشانه های رفتاری این دارو رو بدید میشینه سر جاش. موضوع نوع نگاه به این مسئله است. حتی نگاهی که راهکار برای یک رفتار کودک می خواهد هم برآمده از سرآسیمگی و نگاه نسخه ای به موضوعات رفتاری انسانه. راهکار و یا پاسخ این سوال که (چه بکنم؟) حتما کمک کننده است اما قبلش شاید مفیدتر باشه ببینیم که (چه بکنم که به بشود)د
ممنون از تامل شما
دوستم بسيار فيض بردم.خسته نباشي دكتر جون
شما لطف دارین دوست خوبم