تهران/ خارجی/ نوروز /
امید، خیالی است خوشایند در چارچوبِ عقلِ سلیم. امید یعنی اقلا رویِ کاغذ بتوانی حریفت را ببری. امیدواریم بالاخره تیمِ فوتبالمان در جامِ ملتهای آسیا قهرمان شود؛ آرزومندیم تیممان قهرمانِ جامِ جهانی شود. آرزوها گاهی برآورده میشوند، مثلا در زمینِ والیبال؛ و برآورده شدن آرزوها کمک میکند امیدوار بمانیم و کمی مرزهایِ سرزمینِ ممکن را گسترش دهیم. باور کنیم ممکن است سالِ 94 سالِ بهتری باشد.
بسیاری از ساختمانهای چهل پنجاه سالهی تهران ویژگی مشترکی دارند: بالکنهایِ بزرگ رو به خیابان. این روزها دیگر خبری از این بالکنها نیست، تراسها روز به روز کوچکتر شدند، دیگر جایی برایِ تماشایِ شهر نیستند. دلیلش آلودگی است یا قهرِ تهرانیها با تهران؟ مطمئن نیستم، اما گمانم مردمی که از شهرِ خودشان نترسند، خوشحالتر باشند. امیدوارم امسال کمتر از شهرم بترسم.
سالِ تازه دیگر حال و هوایی که باید را ندارد، تعیلاتِ نوروز برای کسانی که یک سال را با آخرین سرعت رویِ چرخشان دویدهاند با اینکه میدانستهاند چرخی که رویش میدوند چراغِ خانهی دیگری را روشن میکند؛ صرفا استراحتی کوتاه است نه آغازی بر آیندهای بهتر. فاصلهی درآمدی کم کم زیاد میشود و خیلیها که امیدوار بودند پرایدشان را پرشیا کنند، حالا نقشه میکشند که چطور پرایدشان را پراید نگه دارند. از خیلیها که بپرسی امیدی به بهتر شدن ندارند، بهتر شدنِ اوضاع برایشان آرزویی است دورتر از سراب در کویر.
ما در شبگار دلمان میخواهد امیدوار باشیم به بهتر شدنِ اوضاع. میخواهیم محاسباتمان رویِ کاغذ خوشبینانه باشد و امیدوار باشیم تیمِ ما بهترین بازی را بکند. توافق انجام شود، تورم مهار شود، رشدِ اقتصادی بیشتر شود. تبعیضِ نظاممند اگر هیچجا کم نمیشود در نظامِ آموزشی کم شود. تحریمهایِ هیچ چیز حذف نمیشود تحریمهای خودروسازان برداشته شود، تلفاتِ جادهای ما کمتر شود و شبگار هم بهتر باشد.
کبوتری که سالِ تازهاش را در تهران شروع میکند، احتمالا امیدوار است گندمهای تازهی بیشتری را سادهتر بیابد و کرمهای چاقتری. من شخصا دوست دارم کمی بیشتر از کبوتر امید داشته باشم.
سال تازه شاد.
تصویر از: مینو ندافیان