یک نکته ظریف؛ کار را به کاردان باید سپرد
در گذشتهای نه چندان دور (و حتی دور) و یا حتی نزدیک (همین دو سه سال پیش) تصور این پیروزیها برای ورزش ایران محال بود. ما که هرچه با دوستان فکر کردیم به نتیجهای نرسیدیم، تا به حال تیم ملی فوتبال ایران در هیچ رشتهای مقام قهرمانی جهان را به دست نیاورده بود، چه در ردههای سنی مختلف و چه در انواع و اقسام فوتبال از فوتبال دستی گرفته تا چمنی و سالنی و ساحلی. برای اولین بار تیم فوتبال ساحلی ایران در جامی به نام جام بین قارهای که در آنسوی آبهای خلیج فارس در کشور همسایه و نه چندان دوست امارات برگزار میشد، با شکست تیمهای روسیه، برزیل، ایتالیا، امارات و باز هم روسیه در فینال، توانست جام قهرمانی را بالای سر ببرد. به جمله توجه فرمودید: «برای اولین بار در تاریخ».
شاید عدهای از دوستان ـ که تخصصشان ضد حال بودن است ـ بگویند که «ای بابا قهرمانی تو این جام الکیا خوشحالی نداره»، اما من خدمت این دوستان عرض میکنم که این جام (نه دقیقا)، اما مشابه همان جامی است که چندین ماه پیش تیم فوتبال برزیل با شکست دادن اسپانیا با نتیجه 3 بر صفر به دست آورد. مطمئن باشید که تیمهای فوتبال ساحلی برزیل و روسیه و ایتالیا با تمام توان در این جام شرکت کرده بودند و قطعا پیروزی در این جام برای همه تیمها مهم بود. اگر مهم هم نبود، قطعا برزیلی ها از باختن به ایران خوشحال نشدند؛ برزیلی ها به کنار، روس ها که دو بار باختند! نکته قابل تامل در این مسئله اظهار نظر رئیس فدراسیون فوتبال بود که گفت پولی برای پاداش به ساحلیبازان نداریم. در جواب باید گفت، دست شما درد نکند. برخی چیزها را بلند بلند هم نگویید کسی ناراحت نمیشود! بالاخره فدراسیون فوتبال اقلا چند تا تردمیل که میتوانست جفت و جور کند و کادو بدهد!
اما در حال حاضر موضوع صحبت ما فقط فوتبال ساحلی نیست، با کمی دقت میتوان نشانههای پیروزی را نه فقط در فوتبال ساحلی بلکه فوتبال روی چمن و مخصوصا والیبال دنبال کرد. پس از سالها تیم فوتبال ایران با دو پیروزی پی در پی مقابل تیمی که روزگاری چهارم جهان شده بود و بدون حضور در هیچ بازی پلیآفی به جام جهانی راه پیدا کرد. دوباره به روزگاری بازگشتیم که نه تنها تیمهایی مانند لبنان و تایلند به زنگ تفریحی برای ما تبدیل شدهاند، بلکه خودمان هم کم کم باورمان میشود که میتوانیم در جام جهانی از گروهمان صعود کنیم (رویاپردازی بیشتر از این فعلا به صلاح نیست). آخرین باری که تیم ملی فوتبال ایران پنج شش بازی پشت سر هم را برده باشد یادتان می آید؟!
و اما از والیبال هرچه بگوییم کم گفتیم، پیروزیهای تیم ملی والیبال ایران در مقابل تیمهایی مانند آمریکا، ایتالیا و کوبا که روزگاری برایشان زنگ تفریح بودیم، غرور ملیمان را قلقلک که نه، با مشت به تحرک وا میدارد. ساعتی پیش تیم والیبال ایران با پیروزی مقابل ژاپن(پیروزی که چه عرض کنم، له و لورده کردن ژاپن)، میزبان بازیهای جام بین قارهای به مقام چهارم جهان دست پیدا کرد و اکنون در والیبال به لحظهای رسیدهایم که قهرمانی جهان نقطهای دست نیافتنی نیست، کسی چه میداند شاید سال آینده در لیگ جهانی. بالاخره با بردن برزیل تنها دو ست دیگر فاصله داشتیم.
خبرهای خوب از جنوب و شرق و غرب به طرف ما سرازیر است، از ژنو خبر رسیده که بعد از سالها تلاش بالاخره توافقنامهای در زمینه فعالیت هستهای میان ایران و کشورهای صاحب قدرت در جهان (موسوم به 1+5) امضا شد، توافقنامهای که در آن حق غنیسازی ایران به رسمیت شناخته شده است(دروغ و راستش گردن اونایی که گفتن) که نتیجه آن برداشته شدن حداقل قسمتی از تحریمهای جامعه جهانی علیه ایران است که باعث رونق اقتصادی و بهبود شرایط معیشتی مردم خواهد شد و شاید این دلیلی شود تا سال آینده وقتی تیمملی فوتبال ایران در جامجهانی خوش درخشید، کفاشیان از کمبود پول صحبتی نکند.
این نکته که در فوتبال ساحلی اکتاویو مربی برزیلی بعد از دو سال، کیروش در فوتبال بعد از سه سال، ولاسکو در والیبال بعد از سه سال و جواد ظریف تنها در 3 ماه به این موفقیتها رسیدند ، ثابت میکند که کار را باید به کاردان سپرد. ظاهرا شکست های ما نه ذاتی بوده اند، نه حق ما بوده اند، نه سرنوشت ما، تنها نتیجه انتخاب های غلط ما بوده اند. انتخاب هایی که اقلا در حوزه ورزش اصلاحشان چندان سخت نیست. امیدواریم آقای خاص کشتی فرنگی به تیمش برگردد، مربیان زبده و به روز برای تیم ملی بوکس انتخاب شوند، شنا و دو میدانی ایران دگرگون شوند و … . امیدوار بودن حس خوبی است، حتی اگر به قول دوستان ضد حال ساده انگارانه باشد.
امیدواریم :)))))