اگر مثل ما خیلی از سریالها و فیلمهای آمریکایی را میبینید، لابد با عید شکرگزاری(Thanksgiving) و منویِ غذای آن آشنا هستید. اما واقعا در اولین عید شکرگزاری هم همین غذاها سرو شده بود؟ همراه شبگار سفری به اولین عید شکرگزاری داشته باشید و غذاهایی که در آن ایام خورده میشد.
امروزه شام سنتی مراسم عید شکرگزاری شامل غذاهایی میشود مثل: بوقلمون، مخلفات درون آن، پوره سیب زمینی، سیب زمینی شیرین، سس توت وحشی، پای کدو و…
اما اگر کسی بخواهد یک غذای کاملا سنتی و تاریخی درست کند، که فقط شامل آن چیزهایی شود که تاریخدانان مطمئن هستند که در به اصطلاح “اولین عید شکرگزاری” سرو شده است، نتیجهی آن چیز خیلی زیادی نخواهد بود!
“کاتلین وال” میگوید: «در آن عید، غاز وحشی، ذرت (برای پختن نان یا نوعی حلیم) و گوشت گوزن وجود داشت. اینها تنها غذاهایی هستند که در موردشان اطمینان وجود دارد.»
دو منبع اصلی (تنها اسناد باقیمانده در مورد غذا) تایید میکنند که در سال 1621، این مواد اصلی بخشی از جشن برداشت محصول بودند که توسط زائران و سرخپوستان آمریکایی بین همه پخش میشدند.
یک مرد انگلیسی به نام «ادوارد وینسلو» که در آن جشن شرکت کرده بود، برای دوستش در نامهای مینویسد:
«بعد از جمعآوری محصول، فرماندار چهار مرد را برای شکار پرنده فرستاد. قرار بود پس از آنکه میوه زحمتمان را جمع کردیم، دور هم جشن گرفته و شادی کنیم. آن چهار مرد در آن روز تا جایی که میتوانستند پرنده کشتند. طوریکه برای یک هفته آن جمعیت غذا تهیه شد. هنگام استراحت و تفریح، خیلی از بومیها بین ما میآمدند. بزرگترین پادشاهشان “ماساسوتی” و چند مرد دیگر که ما سه روز سرگرمشان کرده و از آنها پذیرایی کرده بودیم، رفتند و پنج آهو کشتند و به مزرعه آوردند و آنها را به فرماندار و ناخدا و دیگران بخشیدند.»
«ویلیام برادفورد» فرمانداری که وینسلو به او اشاره میکند، نیز در مورد پاییز 1621 شرحی داده و میگوید: و در کنار پرندگان آبزی انباری از بوقلمون وحشی نیز بود. که مقدار زیادی از آن را در کنار گوشت گوزن، پخته و قرار میدادند.”
اما تعیین دقیق آنچه مردم و سرخپوستان آمریکایی در عید شکرگزاری قرن 17 خوردهاند، احتیاج به کاوش و جستجوی بیشتری دارد.
برای گردآوری یک سری حدسیات مستند، کاتلین وال کتابهای آشپزی و تشریح باغهای آن دوران را مطالعه میکند. بقایای باستان شناسی مانند نمونه دانهها و ذرتهایی که ممکن است نشانهای باشند برای او که کشف کند جوامع آن زمان چه چیزهایی را در باغها و مزارع پرورش میدادند.
بحث ما با «پرنده» شروع شد. وال میگوید: «بوقلمون آنطور که امروزه غذای مهم و اصلی عید است در آن زمان نبود. اگرچه ممکن است که بومیان آمریکایی بوقلمون وحشی هم پخته باشند، اما این شک وجود دارد که غاز و اردک پرندههای اصلی غذا بوده باشند. او در تحقیقاش عنوان میکند که قو و کبوتران مهاجر هم به اندازه غاز و اردک در دسترس بودهاند.»
کبوتران مهاجر (که اکنون بیش از یک قرن از انقراضشان میگذرد) در آن زمان خیلی زیاد بودند. به گفته وال: میتوانستی یک ربع قبل از دیدنشان صدای آنها را بشنوی. گفته شده که شکارچیان به آنها تیراندازی کرده و میتوانستند دویستتای آنها را یکباره شکار کنند.
معمولا پرندگان کوچک را کباب کرده و پرندگان بزرگ را میپختند. وال میگوید: من همچنین فکر میکنم که بعضی پرندگان را (همانطور که در بسیاری از دستورات غذایی آن زمان ذکر شده) ابتدا پخته و بعد کباب میکردند یا برعکس. اما گویا اگر ابتدا کباب میشدند مزه بهتری میدادند. پس آنها را کباب کرده و کمی میسوزاندند و آبگوشت تیرهتری هم درست میکردند.
شاید هم داخل پرندهها را پر میکردند. اما نه با نان.(نانی که از ذرت تهیه میشد و نه گندم. و بخشی از غذا بود. اما روش تهیه آن نامعلوم است.) زائران داخل پرنده را با تکههای پیاز و سبزی پر میکردند.
وال میگوید: «یک روش پر کردن فوقالعاده در قرن 17 وجود داشت و آن استفاده از بلوط پوست کنده شده بود. به نظر خیلی خوب میآید!»
او ادامه میدهد: «من شک ندارم که در اولین عید شکرگزاری که سه روز به طول انجامید، هر آنچه از پرندگان کباب شده باقی میماند را داخل یک دیگ بزرگ ریخته و روز بعد، از آن آبگوشتی تهیه میکردند. چنانکه آنرا با حبوبات غلیظ کرده و یک آبگوشت درست و حسابی میساختند.»
وال در پایان عنوان میکند: «علاوه بر غاز وحشی و آهو، آن جوامع چیزهای دیگری مثل مارماهی، ماهیهای صدف دار، خرچنگ، حلزون و صدف نیز میخوردند. آنها ماهیهای صدفدار را خشک کرده و بقیه را دودی میکردند.»