نیم‌نگاه؛ مقاومت اقتصادی، ترامپ و باقی قضایا

۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ | ۱۵:۲۶
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه

قرار است بهزاد طالبی در نیم نگاه با لحنی طنز هر هفته مروری بر وقایع مهم هفته داشته باشد. این هفته موضوعاتی مثل مقاومت اقتصادی و دونالد ترامپ و چند تا مورد دیگر موضوع صحبت هستند. با شبگار همراه باشید.

تا اون‌جایی که یادم میاد “هفته” به غیر از تعطیلات آخرش، هیچ‌وقت واحد زمانی برای ما ایرانی‌ها به حساب نمی‌اومد. شاید یه روزگاری هفته‌نامه‌هایی مثل “گل آقا” مهم بودن اما باز هرچی فکر می‌کنم می‌بینم ما با “روز” و “ماه” و “سال” بیشتر حال می‌کنیم تا هفته. الان هم برای خودم عجیبه که چرا باید برای یه سایت تقریبا علمی و جدی مطلب هفتگی بی‌نمک نوشت، ولی چه می‌شه کرد به همین بهانه شنبه‌ها رو مرخصی گرفتم و چاره‌ای به غیر از نوشتن مطلب هفتگی ندارم. از اون‌جایی که معمولا ما حافظه‌ی تاریخی خوبی نداریم یه جوری مطلب رو می‌نویسیم که بعد از یک ساعت همه‌اش از یادتون بره، مثل اون پیام‌ها در سریال “کارآگاه گجت” که خودبه‌خود نابود می‌شد (قول نمی‌دم اما سعی‌ام رو می‌کنم) در واقع برای ما که مریض تلگرامیم، خیلی هم اهمیت خاصی نداره که تو هفته‌ی گذشته چه اتفاقاتی افتاده. البته این نمایشگاه کتاب شبگار shabgarفقط یه “نیم‌نگاه” است و نه یه چیز پرمغز.

از داستان پر آب چشم اسطوره‌ی هنر آواز، استاد ساسی مانکن و عشق‌هاش و کتاب‌های معنوی پهلوان عباس جدیدی در مورد نماز و کسب آخرین سهمیه کشتی‌فرنگی توسط حمید سوریان و نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران (ببخشید قم) که بگذریم، جایزه‌ی حمله بزرگ هفته رو باید بدیم به هموطنان غیورمون که با حدود 100 هزار کامنت و با لطف فراوان لئوناردو دی‌کاپریو رو به چیز خوردن انداختن، چون در اینستاگرامش یه پست در مورد دریاچه‌ ارومیه نوشته بود. البته بیشتر حمله‌کنندگان از لئو برای این ابراز محبتش تشکر کردن، هرچند اگه خوب کامنت‌ها رو بخونید، یه چندتایی دلواپس و تبلیغ قالی‌شویی شربت اوغلی رو هم می‌بینید.

هفته‌ی گذشته در شهر تهران معروف شد به “مقاومت اقتصادی”، چون کرایه تاکسی‌ها به طور هماهنگ افزایش پیدا کردن. حالا ما به عنوان مسافرین این تاکسی‌ها یک هفته در برابر این پدیده‌ی مقاومت می‌کنیم و با گفتن جمله‌هایی مثل “من هر روز این مسیر رو میام” یا “همیشه همین قدر کرایه می‌دم” با این پدیده‌ی شوم مبارزه کنیم که البته مثل هر سال، این رانندگان زحمت‌کش تاکسی هستن که با قدرت، مسافران رو شکست می‌دن و مقاومت‌شون رو می‌شکنن، هرچند در این بین به در چند تاکسی خسارت جبران‌پذیری وارد می‌شه.

اینستاگرام لئوناردو دی کاپریو شبگار shabgar

 

لیگ فوتبال‌مون هم به طرز مرگباری حساس شده و سه تیم مدعی قهرمانی استقلال و استقلال خوزستان و پرسپولیس، تنها با تفاضل گل در جدول جابه‌جا می شن و یه لغزش کوچیک از هرکدوم کافیه که جام از کف‌شون بپره. این وسط راه استقلال از دو‌تای دیگه سخت‌تره چون باید با تراکتورسازی در روزهای خوبش و صبای علی دایی بازی کنه. برانکو هم که به همه‌ی طرفداران تیمش ثابت کرده که جزو بهترین مربیان خارجی تاریخ لیگ ایرانه، در حالی‌که اول فصل، کسی فکر نمی‌کرد که با این بازیکنان، این‌جوری اوج بگیره و استقلال خوزستان که به لسترسیتی ایران معروف شده و با بازیکنان بومی و جوون خیلی آروم و بی‌حاشیه، دو دستی به صدر چسبیده و ول کن قهرمانی نیست.

گذشته از اون لباس جالب جدید تیم‌ملی که تن آدمک کرده بودن (معلومه که هیچ ملی‌پوشی حاضر نشده تو مراسم شرکت کنه)، انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال باحال‌ترین خبر ورزشی این روزای ورزش ایرانه. وقتی براساس اساسنامه‌ی جدید کفاشیان نتونست کاندید بشه، خیلی راحت تاج رفیق 8 ساله‌اش رو کاندید کرد که خودش بشه نائب رئیس اول و به سبک پوتین و مدودوف هنوز در قدرت بمونه. طبق گفته‌ی یه منبع غیرموثق بعد از انتخابات کفاشیان، گودرزی وزیر ورزش رو کشیده کنار و گفته: “محمود که اون‌جوری بود، نتونست منو از فدراسیون بندازه بیرون، شما که . . .” و مثل همیشه زده زیر خنده.

محمدعلی حسین‌زاده منتخب مردم مراغه و عجب‌شیر در مجلس دهم که با انتشار فیلمی معلوم شده بود که قصد پائین کشیدن شلوار مسئولان و سرمایه‌داران را دارد، قبل از این‌که موفق به اتمام کار بشه، در اتوبان قزوین-تهران به علت تصادف، کشته شد. (احتمالا خدا نمی‌خواد شلوار کسی پائین بیاد و با تذکر آئین‌نامه‌ای موافق‌تره)

یک دقیقه به احترام این مرحوم سکوت می‌کنیم . . .

اون ور دنیا هم یه وضعیت خر تو خری شده، یک مسلمون پاکستانی به اسم صادق امان خان (یه چیزی تو مایه‌های شاهرخ خان) با رای مردم به عنوان شهردار لندن انتخاب شد، داریم سنگر به سنگر فتح می‌کنیم و می‌ریم جلو. از اون طرف دونالد ترامپ موقشنگ از طرف حزب جمهوری‌خواه به عنوان کاندیدای پنجاه و هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد. الان تو آمریکا یه وضعی شده که بوشِ پدر و پسر که سردسته‌ی آدم‌خوارا هستن، گفتن از ترامپ پشتیبانی نمی‌کنن. ما هم که تو ایران کشته و مرده‌ی هیجانات انتخاباتی هستیم، مثل چی داریم این قضیه رو پیگیری می‌کنیم. یه عده از روشنفکرای وطنی به قدری تو نقش‌شون فرو رفتن که می‌گن ترامپ از هیلاری و سندرز بهتره. یکی نیست بگه عموجون تو قهوه‌ات رو بخور، کمتر مزخرف بگی کسی نمی‌گه لال بود.

و جایزه‌ی بهترین شوخی هفته می‌رسه به اونی که گفت: “در راه نمایشگاه کتاب بیابان‌نشین‌ها به یکی از دوستانم حمله کردند و آذوقه و همیان زرش را با خود به غارت بردند.”

بهزاد طالبی
0 0 رای‌ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback)‌های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه‌ها