تالکین میخواست هر سه کتاب ارباب حلقهها را به همراه سیلماریلیون در یک جلد منتشر کند. ولی ناشر موافقت نکرد و کتاب به شکل یک سهگانه منتشر شد. نقدهای متفاوتی بر کتاب در زمان انتشارش در دههی 1950 وجود داشت، نقد آدن یکی از نقدهای مثبت است که در 1954 در نیویورک تایمز منتشر شد. در مورد ارتباط آدن و تالکین قبلا در شبگار مطلب آدن و الفها منتشر شده بود. در این نقد آدن یک تفاوت بنیادین ارباب حلقهها را با داستانهای قهرمانی پیش از خودش برجسته میکند.
هفده سال پیش، به دور از هیاهو، کتابی به دنیا آمد به نام «هابیت» که از نظر من، یکی از بهترین داستانهای کودکان این قرن است. در «یاران حلقه» که جلد اول از یک سهگانه است. تالکین تاریخ تخیلیِ همان سرزمین خیالی را ادامه میدهد، اما با شیوهای که مناسب بزرگسالان باشد، برای کسانی که سنشان بین 12 تا 70 سال است. برای هرکسی که از این ژانر لذت میبرد، ژانر ماموریتِ قهرمانی، من نمیتوانم هدیه بهتری برای کریسمس تصور کنم. هر ماموریت قهرمانی حول یک شیی روحانی شکل میگیرد، آب حیات، جام مقدس، گنجی پنهان و …. . معمولا این یک شیی مثبت است و قهرمان وظیفه دارد آن را بیابد، یا از دست دشمن نجات دهد، ولی حلقهی داستان آقای تالکین را دشمن ساخته است، و آنقدر خطرناک است که حتی خوبها هم نمیتوانند از آن استفاده کنند و فاسد نشوند.
دشمن تصور میکرده حلقه برای همیشه گم شده است، ولی ناگهان کشف میکند که حلقه در واقع به دست قهرمان داستان افتاده و تمام نیروی اهریمنیاش را برای بازیافتن حلقه جمع میکند، داشتن حلقه او را سرور تمام جهان میکند. تنها راه کسب اطمینان از شکست دشمن، نابود کردن حلقه است، ولی حلقه را فقط به یک طریق و فقط در یک مکان که در قلب سرزمین دشمن است میتواند نابود کرد. پس ماموریت قهرمان، رساندن حلقه به مکان نابودی آن است.
قهرمان، فردو بگینز، به نژادی تعلق دارد به نام هابیتها، که شاید فقط یک متر قدشان باشد، پای پرمو داشته باشند و زندگی در خانههای زیرزمینی را ترجیح دهند، ولی در تفکر و احساسات بسیار شبیه آدمهای ساده و صمیمی و روستایی هستند که شبیهشان در داستانهای کارآگاهی انگلیسی زیاد است. گمان میکنم بسیاری از خوانندن فصل اول را کمی کسل کننده بدانند، ولی نباید از کتاب دست بکشند، زیرا همینکه داستان راه میافتد، این کسالت کاملا ناپدید میشود.
هابیتها بیش از هزار سال در سرزمینی حاصلخیز به نام شایر زندگی آرامی داشتهاند، بدون کنجکاوی در مورد بقیهی دنیا. در واقع مورد دوم کمی هم قابل درک است، شهرها ویرانه شدهاند، جادهها خرابند، زمینهای حاصلخیز بایر شدهاند، هیولا و موجودات شیطانی آزاد هستند و سفر کردن سخت و خطرناک است. علاوه بر هابیتها، الفها هم هستند که خردمند و خوبند، کوتولهها که متخصص هستند و در مجموع خوب، و آدمها، برخی جنگجو، برخی جادوگر، که خوب و بد بینشان هست. در این داستان، تجسدِ دشمن، سارون است، سالار بارادـ دور، برجِ تاریک در سرزمین موردور. یاران او اورکها هستند، گرگها و جمعی از موجودات ترسناک دیگر، و البته، انسانهایی که جذب یا مسخ قدرت او میشوند. زمینهی داستان، آب و هوا و فضای کلی آن شمالی است و یادآور حماسههای ایسلندی است.
اولین خواستهی هرکسی مهیج بودن و متنوع بودن ماجراست، در این زمینه اختراع آقای تالکین خستگی ناپذیر است، و در مرحلهی بدویتر داستان یعنی میل به دانستن اینکه بعد چه خواهد شد «یاران حلقه » حداقل به خوبی «سی و نه پله[1]» است. توقع خواننده از یک جهان خیالی این است که واقعی به نظر برسد، و استاندارد واقع گرایی امروز خیلی سخت تر از زمان مثلا مالوری[2] است. آقای تالکین خوشبختانه استعدادی شگفت در نامگذاری دارد و چشمی دقیق برای توصیف؛ وقتی آدم این کتاب را تمام میکند تاریخ هابیتها، الفها، کوتولهها را و سرزمینی که در آن زندگی میکنند را به خوبی کودکی خودش میشناسد.
نکتهی آخر، اگر کسی بخواهد این چنین داستانی را جدی بگیرد، باید درک کند که هرچقدر جهان داستان نسبت به شخصیتها و رویدادهای دنیای ما مصنوعی باشد، آینه را در برابر تنها طبیعتی که ما میشناسیم میگیرد، طبیعت خودمان، در این کار نیز آقای تالکین بسی موفق است، و آنچه در سال 1418 از دوران سوم زمین میانه در شایر رخ میدهد، نه فقط در 1954 بعد از میلاد جذاب است، بلکه الهامبخش و آگاهیدهنده هم هست. هیچ داستانی در پنج سال اخیر نخواندهام که به اندازه یاران حلقه برایم لذت بخش باشد.
[1] رمان معروف ماجرایی که در سال 1915 توسط نویسنده ی اسکاتلندی John Buchan منتشر شد. چند بار از این داستان اقتباس شده که مهمترینش فیلمِ آلفرد هیچکاک است، سی و نه پله را آقای آدن به عنوان نمونهی موفق داستانِ بسیار پرتعلیق و هیجان مثال می زند.
[2]توماس مالوری (Thomas Malory)، نویسنده و نماینده ی مجلس و اشراف زادهی انگلیسی قرن 15؛ که در مورد هویتش تردیدهایی هست، ولی به هر حال نویسندهی داستانهای آرتور است.