پیش از این در مورد موسیقی کلاسیک، پاپ، و انواع و اقسام سبکها در شبگار مطالبی را از ارشک عزیزی خواندهاید، حالا با شبگار و ارشک همراه شوید با مروری کوتاه بر تاریخ موسیقی.
قبل از حضور تکنولوژی در زندگی ما، امکان ضبط، بازپخش صدا و تصویر وجود نداشت. سالنهای کنسرت و پیانوهای شخصی در هر خانهای، تنها موقعیتهای ممکن برای شنیدن موسیقی بودند.
قبل از حضور سینما، تلویزیون و اینترنت، سالن موسیقی بزرگترین تفریح و اپرا بدون شک پرطرفدارترین تفریح برای تمام اقشار جامعه بود.
شاید برای ما در این دوران غیر قابل تصور باشد، ولی در گذشتهای نه چندان دور، هر فردی در کل دوران زندگی اش حداکثر میتوانست هفت یا هشت بار سمفونی یا اپرای مورد علاقهاش را گوش کند.
به همان اندازه که امروزه هر فردی برای خرید تبلت یا لپ تاپ تحقیق کرده و زمان صرف میکند، در قرنهای ۱۷، ۱۸ و ۱۹ میلادی، مردم برای انتخاب کنسرت مناسب تحقیق کرده و زمان صرف میکردند. و همانگونه که امروزه بحثهای اساسی میان هر جمعی، مباحث اقتصادی، سیاسی و تفاوت آخرین تکنولوژی محصولات شرکتهایی همچون اپل سامسونگ و… است، در قرون ذکر شده مباحث اصلی در کافهها و در میان عموم مردم، تحولات فرهنگی روز و تفاوت آخرین سمفونیها و اپراهای افرادی چون بتهوفن، موتزارت، واگنر، برامس و … بوده است.
موسیقی پاپ (به معنای عام موسیقی مردمی) در این دوران تنها در خیابانها و توسط دوره گردان و کولیها اجرا میشد. بعضی از این ترانههای عامی هم توسط کارگران در مزرعهها و کارگاهها خوانده میشد. این در حالی است که موسیقی کلاسیک در این دوران آینهی تمام نمای جامعهاش میباشد. فضای موسیقیهای کلاسیک این دوران، موضوع اپراها و قطعات بیکلام برنامهدار( مانند سمفونی فانتاستیک، اوورتور رومئو و ژولیت، پوئم سمفونی چنین گفت زرتشت و …)، هارمونیها، ملودیها و همهی عوامل دیگر دخیل در موسیقی مجلسی، برگرفته از جامعهی همان روزگار بوده. تا جایی که در قرن نوزدهم با جنبش ناسیونالیسم ، موسیقی فولکلور هر کشور نیز به سالنهای کنسرت و موسیقیهای کاملا جدی آهنگسازان بزرگ این کشورها راه یافت. نظیر موسیقی آهنگسازانی چون: اسمتانا، پروکوفیف، فرانتس لیست و … .
(توجه داشته باشید که منظور از موسیقی مردمی در اینجا، تنها موسیقی پاپ است نه فولکلور و موسیقی کلاسیک و مجلسی نیز به معنای موسیقی دقیق به کار رفته که همهی این اصطلاحات در مقالههای قبلی بررسی شدهاند).
اما داستان تاریخ موسیقی به همین روند خود ادامه نداد، در پایان قرن نوزدهم با اختراع سینما، اولین ضربه به محبوبیت موسیقی، مخصوصا موسیقی مجلسی و اپرا زده شد. همچنین اختراع گرامافون و قابلیت ضبط و بازپخش موسیقی تا حدودی مردم را از سالنهای کنسرت دور کرد.
و قرن بیستم آغاز شد…