یک پیشنهاد جدید برای طرفداران Broadchurch که به داستانهای کارآگاهی در شهرهای کوچک علاقمند هستند..
شاید در نگاه اول، طرح داستان سریال گناهکار (The Sinner) مثل هر قصهی جنایی دیگر به نظر برسد. شهر کوچکی که آرامشِ چند سالهاش با یک قتل ناگهانی بهم میریزد و کارآگاهِ کارکشتهای که مسئولیت پرونده را به عهده میگیرد. اما طولی نمیکشد که متوجه میشویم در این سریال “چرایی” یک جُرم است که بیشترین اهمیت را دارد. گناهکار، داستان آدمهای بسیار معمولی است که بدون هیچ توضیح مشخصی دست به کارهایی میزنند که هیچکس انتظارش را ندارد. اما مخاطب همراه با کارآگاهِ داستان به دنبال کشف علت این جرائم و افشای حقایقِ سرکوب شده خواهد بود. تاکنون سه فصل از سریال که هرکدام ماجرای پروندهی متفاوتی را دنبال میکند از شبکهی USA Network پخش شده و فصل چهارم برای سال 2021 پیشبینی میشود.
دِرک سیموندز (Derek Simonds) که خالق این مجموعهی مهیج و روانشناختی میباشد، فصل اول را بر اساس رُمانی به همین نام از پترا هَمِسفر (Petra Hammesfahr) نویسندهی آلمانی، ساخته است. دو فصل بعدی داستانهایی کاملا غیراقتباسی دارند و به جز کارآگاه هَری آمبروز (Harry Ambrose) که شخصیت مرکزی سریال به حساب میآید، در هر فصل با شخصیتهای جدیدی روبرو میشویم. ایفای نقش این کارآگاه مُسن با شخصیت پیچیدهاش، بر عهدهی بیل پولمن (Bill Pullman) بوده است. به همان اندازه که تماشای مبارزهی کارآگاه آمبروز برای رسیدن به حقیقت هیجانانگیز است، دیدن زندگی شخصی او میتواند ناراحت کننده باشد. او مردی تنها با گذشتهای تلخ است که در ارتباط برقرارکردن با آدمهای دیگر، همکاران و حتی خانوادهی از هم پاشیدهاش مشکل دارد. او پشت یک چهرهی آرام و موقـر، عادتهای نامتعارف و تاریکترین افکارش را پنهان کرده است و از آن جایی که نمیتواند دردهای خود را التیام دهد، تمام وقتش را صرف فهمیدنِ زندگی دیگران میکند. با این حال، از اشتباه هم در امان نیست و همیشه بهترین راه حل را در سر ندارد.
فصل اول سریال، پروندهی زنی خانهدار را دنبال میکند که مرد غریبهای را به ضرب چاقـو میکشد. این حادثهی مُحرک پس از پانزده دقیقه تماشای زندگی عادی و کسل کنندهی کورا (Cora) و خانوادهاش، اتفاق میافتد. چگونگی قتل به وضوح مشخص است و در اینکه کارِ چه کسی بوده هم جای سوال باقی نمیماند. همانطور که گفته شد، از اینجا به بعد تنها “چرایی” ماجراست که اهمیت پیدا میکند. با وجود اینکه کورا تقریبا هیچ تلاشی برای دفاع از خود نکرده و خیلی زود مجازات قتل را میپذیرد، کارآگاه آمبروز هنوز به بستن پرونده راضی نشده است. به نظر میرسد که سازندگان سریال در طرح داستان و شخصیت پردازی برای فصل دوم جرات بیشتری به خرج دادهاند. این بار متهم، پسر بچهای سیزده ساله به نام جولیان (Julian) است که یک زوج جوان را مسموم کرده و به قتل میرساند. کارآگاه آمبروز مجبور میشود برای کار روی این پرونده پس از سالها به شهر زادگاهش برگردد، بنابراین این فصل مخاطب را به شخصیت و پیش داستانِ او نزدیکتر میکند. بازیِ تحسین برانگیز کری کوون (Carrie Coon) در نقشِ وِرا (Vera)، سرپرست جولیان و رهبر فرقهای محلی که یکی از مرموزترین شخصیتهای این فصل است، از دیگر نقاط قوت سریال به شمار میآید.
فصل سوم سریال گناهکار، به گونهای داستان ((جکیل و هاید)) را در دنیای مدرن روایت میکند. مت بومـِر (Matt Bomer) که ممکن است او را به عنوان نقش اول سریال معروف یقه سفید (White Collar) نیز بشناسید، در اینجا به اسم جیمی بِرنـز (Jamie Burns) شناخته میشود. معلم تاریخ جوانی که به زبان ساده یک شهروند نمونه است و ظاهرا زندگی بیعیب و نقصی دارد اما سالهاست که میل عمیق خود به خطر و نابودی را از دیگران پنهان کرده است. پس از یک تصادف مرگبار، کارآگاه آمبروز به او مشکوک میشود و جیمی به تدریج آن ماسک جامعهپسند را از صورت برمیدارد تا به هویت و احساسات سرکوب شدهاش بازگردد.
از مهمترین کارگردانهای سریال گناهکار میتوان به آنتونیو کمپوس (Antonio Campos) اشاره کرد که فیلمهایی چون Christine (2016) و Simon Killer (2012) را در کارنامهی خود دارد. همچنین آدام برنشتاین (Adam Bernstein) که او را با سریالهای بسیار موفقِ Breaking Bad و Fargo میشناسیم، دو قسمت ابتدایی این مجموعه را کارگردانی کرده است.
مهمترین ویژگی شیوهی روایت در این سریال که هر سه فصل از آن بهره میبرد، میزان اطلاعاتی است که در هر مرحله از داستان در اختیار مخاطب قرار میگیرد. گناهکار، بخاطر تمرکزش بر روانشناسی شخصیتها زمان زیادی را صرف بازگشت به گذشته و پرداختن به لایههای پنهان زندگی آنها میکند. در چنین شرایطی، ریتم درونی داستان که به واسطهی تدوینِ درست قابل مشاهده است، باعث میشود مخاطب هیجان خود را برای کشف ادامهی ماجرا از دست ندهد. در پاسخ به چراهای مطرح شده، مخاطب هر بار با توضیحی روبرو میشود که به نظر منطقی میآید اما طولی نمیکشد که به اشتباه بودنِ آن پی برده و مجبور میشود از جهت دیگری به مسئله نگاه کند. البته ممکن است پاسخهای نهایی به اندازهی حوادث اولیه جذاب و رضایتبخش به نظر نرسند، اما میتوان گفت که لذت واقعی تماشای سریال در فرآیند و چگونگی رسیدن به این پاسخهاست.