ابو ایتام ، ابوعطا

۲ مهر ۱۳۹۲ | ۱۹:۱۶
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 6 دقیقه

در مطلب قبل که می‌­توانید در اینجا بخوانید، به معرفی موسیقی اصیل و تشریح ردیف آوازی شور، پرداختیم. در این مطلب، به ادامه‌ی معرفی دستگاه شور، و آواز ابوعطا که در همین دستگاه است؛ خواهیم پرداخت.

گستره ردیف‌­های آوازی، در دستگاه شور به نسبت 6 دستگاه دیگر موسیقی اصیل بیشتر است. از میان 4 آواز شناخته شده‌ی این دستگاه، در این مطلب ردیف آوازی ابوعطا را مورد بررسی قرار می­‌دهیم. اما قبل از آن، توضیح کوتاه و مختصری از تئوری­‌های مورد نیاز برای تفهیم بیشتر مطلب می­‌پردازیم؛ که اگر از تئوری موسیقی آگاهید این بخش شاید برای‌تان تکراری باشد.

گام، در موسیقی غربی معادل دستگاه در موسیقی ایرانی است. گام­‌ها در حقیقت همان ماژورها و مینورها هستند و متشکلند از هشت نت پشت سر هم؛ از هر نت که شروع کنیم هفت نت بعد دوباره به همان نت می­‌رسیم اما با صدایی زیرتر.

حال اگر نتی را در نظر بگیریم‌، مثلا، نت “دو”  را به عنوان نت پایه یا تُنیک در نظر بگیریم و نت‌های پس از آن را یکی یکی و به ترتیب جلو برویم؛ وقتی به نت “دو” بعدی با صدایی زیرتر برسیم، فاصله طی شده بین آن‌ها، یک اکتاو نامیده می‌­شود. اگر بخواهیم نت­‌های یک دستگاه را با درجه بیان کنیم، نت پایه، همان نت درجه 1 ماست که در این مثال همان نت “دو” است و نت بعدی قطعا درجه دوم خواهد بود و . . .

حتما شنیده‌­اید که می‌گویند ” فلانی صدای شش دانگی دارد.” دانگ در حقیقت از تقسیم این هشت نت به دو قسمت تشکیل می‌­شود، این‌گونه که چهار نت اول و چهار نت دوم هر کدام تشکیل یک دانگ یا تتراکورد می‌­دهند. پس هر کس که بتواند 24 نت یا 3 اکتاو را پشت هم و با تسلط، بخواند صدای شش دانگی خواهد داشت.

نت شاهد، نقش تعیین کننده‌­ای در تفکیک آوازها در یک دستگاه دارد. نتی است که در یک قطعه مورد تأکید قرار می­‌گیرد و تکرار آن است که در بیان حال و هوا و شناختِ دستگاهی که قطعه در آن اجرا می‌­شود، نقش اساسی را ایفا می‌­کند. با این‌که در اکثر اوقات نت شاهد با نت پایه یکی است ولی در اصل ماهیت‌شان از هم جداست.

نت ایست، نتی است که نشان دهنده‌ی پایان آواز و فرود است آن و معمولا با نت پایه دستگاه یا درآمد، مطابق است. این نت نیز نقش مؤثری در تفکیک آوازها از یکدیگر، دارد.

با توضیح این الفبا، حال می‌توان گفت که آواز ابوعطا با گام شور یکی است اما تفاوتی که آن‌ها را از هم تمیز می‌دهد، نت شاهد ابوعطاست که “درجه چهارم”و نت ایست آن که”درجه دوم” گام شور است.

ابوعطا آوازی حزین است و درون‌گرا؛ البته شدت حزن آن در مقایسه با دشتی کمتر است، چنان‌چه در گوشه‌ی حجاز که اوج آواز ابوعطاست این حزن در جایی به دلیل نزدیک شدن به آواز دشتی به اوج خود می‌رسد.  احساسی که این آواز به شنونده­‌اش منتقل می­‌کند، باعث می­‌شود که او از جهان بیرون به جهان درون خود پناه برد و به واقع جایگاه زمانیِ مناسب برای شنیدن این آواز هنگام غروب خورشید یا در انتهای شب است.

ابوعطا با نام‌­های دیگری چون ابوایتام (پدر یتیمان)، دستان العرب، دستار العرب نیز شناخته می‌­شود.

یکی از معانی واژه “دستان”، نغمه و سرود است؛ در آواز ابوعطا، شباهت­‌های لحنی و آوازی بسیاری را می‌توان با فواصل و مقام­‌های موسیقی عربی یافت کرد، به این دلیل است که نام دستان العرب نیز برای این آواز استفاده شده است.

گوشه­‌های آواز ابوعطا در ردیف آوازی استاد کریمی بدین شرح است :

1-    درآمد

2-    سیخی

3-    رامکلی

4-    رامکلی نوع دیگر

5-    خسرو شیرین

6-    خسروشیرین نوعی دیگر

7-    گوری

8-    حجاز

9-    چهار پاره یا چهار باغ

فایل صوتی که در این پیوند قرار دارد ردیف آوازی ابوعطای استاد کریمی است که این 9 گوشه را سر مشق می­‌کند.

درآمد اولین گوشه‌ای است که برای معرفی حال و هوای کلی از یک دستگاه اصلی یا فرعی (آواز)، استفاده می­‌شود. گوشه سیخی ادامه و نوعی دیگر از درآمد ابوعطا می‌­باشد که به روایتی منسوب است به موسیقی قومی مذهبی به نام سیخ در هندوستان؛ با رامکلی یا راک کلیمی، ورود به آواز می­‌کنیم و در گوشه‌ی خسرو و شیرین که نام یکی از سی لحن باربد است؛ آواز ادامه می­‌گیرد. به روایتی باربد این گوشه را به درخواست شیرین برای خسرو پرویز که عهدی را فراموش کرده بوده است ساخته؛ تا بلکه پرویز با شنیدن آن به یاد آورد عهدش را. آواز ابوعطا در گوشه گـَوری یا گبری (لهجه زردشتیان) سیر می‌کند و در حجاز به اوج می­‌رسد و در چهار باغ فرود می‌­آید.

گوری

بررسی وزن عروضی: “مَـفاعیلن مَـفاعیلن فَـعولن” بحر “هزج مُسدَّس مَحذوف”

نه از غیرت توان با غیر دیدش                         نه از حیرت به روی او نظر کرد

مسلمانان مرا وقتی دلی بود                          که با وی گفتمی گر مشکلی بود

……..

چهار پاره

بررسی وزن عروضی : مُتِفاعِلُن مُتِفاعِلُن مُتِفاعِلُن مُتِفاعِلُن بحر “کامل متثمّن سالم”

چه شود به چهره زرد من نظری برای خدا کنی        که اگر کنی همه درد من به یکی نظاره دوا کنی

به حریم خلوت خود شبی بودم نهفته بخوانیم             به کنار من بنشینی و به کنار خود بنشانیم

برای مطالعه بیشتر :

“دستگاه ها و آوازها” جلد دوم نوشتۀ سلمان سالک

مقاله “تاریخچه و مبانی موسیقی ایرانی”به نگارش  هنری جورج فارمر، ترجمه هومن اسعدی؛ فصلنامه ماهور شماره 50

“سرگذشت موسیقی ایران” روح الله خالقی

خاطره حکیمی
0 0 رای‌ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback)‌های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه‌ها
رضا
10 سال قبل

با سلام
تئوری ارائه شده در مقاله از اولین تلاش های موسیقی شناسان ایرانی برای تبیین یک سیستم مدون بر اساس تئوری موسیقی اروپایی نشات می گیرد. متاسفانه این تبیین با مشکلات زیادی همراه بوده است که در مقالات متعددی به آن اشاره شده است. ضمن تشکر از شما توجه شما را به تئو.ری ارائه شده توسط آقای داریوش طلایی جلب می کنم که بخشی از این مشکلات را رفع کرده اند.