آن روز ما همه ناامید بودیم. خیره شده بودیم به تلویزیونهایمان؛ با پشتهای خم و امیدوار بودیم کرهایها خیلی گل نزنند. اما یک نفر ناامید نبود. همان یک نفر توپ را وسط زمین گرفت. دو قدم برداشت، و از چند متر جلوتر از دایره وسط زمین، توپ را به تور دروازه کره دوخت. او شماره شش بود. کریم باقری بود. نه ما باورمان میشد، نه بازیکنان کره، و نه حتی جلال طالبی سر مربی خسته تیم ملی در جام ملتهای 2000 در لبنان. فقط خود کریم باور داشت که شوتش گل میشود. گرچه ما دقیقه 88 روی اشتباه عجیب و غریب دایی؛ که یکبار در تمام طول عمرش تصمیم گرفته بود قیچی برگردان بزند و آن یکبار هم در هجده قدم ما بود؛ گل مساوی را خوردیم و بعد هم با گل طلایی باختیم؛ ولی گل کریم ارزش یک برد را داشت.
از 1372 تا 1388 کریم باقری 87 بار برای ایران بازی کرد و پنجاه گل زد. گلهایی تاثیرگذار و مهم. بازی را با کویت در دقایق آخر مساوی کرد. بازی را با عربستان در آزادی مساوی کرد. و مطمئنا وقتی ما در آن روز نحس در ورزشگاه آزادی به عربستان باختیم، علی دایی با خودش فکر میکرد؛ شاید اگر کریم بود کاری میکرد. همانطوری که سلسله جبال مساویهای یک بر یک دربی را با یک شوت سنگین در هم شکست. همانطوری که پس از شش سال که به تیم ملی برگشت، نتیجه بازی را در امارات عوض کرد. کریم باقری افت و خیز زیاد داشت. روزهایی بود که خوب نباشد؛ قبول. ولی حضورش در زمین برای من مساوی بود با این خیال راحت که کسی هست که کار لازم را انجام دهد. اگر دفاع لازم بود، کریم بهترین مدافع بود. وقتی گل لازم بود، کریم بهترین گلزن بود، و پاسهای بلندش اگر به مقصد نمیرسید، تیم ملی ایران فرو میریخت.
جواد نکونام برای تیم ملی بد بازی نکرده است. گلهای حساس هم زیاد زده است. آخرین گلش را در ورزشگاه آزادی به کره جنوبی زد و ما ده نفره کره را در آزادی بردیم. جواد نکونام بد پاس نمیدهد؛ ولی پاسهای قطری ویران کنندهاش را ندیدهایم. او مدت زیادی است که مقابل خط دفاعی ایران بازی میکند و اینکار را خوب انجام میدهد. اما اقلا برای من، نکونام هیچوقت کریم باقری نشد. شاید چون وجه حماسی کریم را ندارد. شاید چون هیچوقت ندیدم که از چهلمتری شوت بزند و توپ از دست دروازه بان تیم ملی آلمان بیرون بپرد. شاید چون کریم بعد از بازی بدش مقابل ایرلند در ورزشگاه آزادی و نرفتن به جام جهانی از تیم ملی خداحافظی کرد؛ ولی نکونام همیشه در ذهن خودش خوب بازی میکند. شاید چون جنگجو نیست؛ فوتبالیست است.
وقتی آندو با یک چرخش هافبکهای بوریرام را محو کرد و توپ را به کنج دروازه تیم تایلندی دوخت، یاد گل کریم به کره افتادم و به جام جهانی برزیل امیدوار شدم. خط هافبک تیم ملی جنگجوی رئوفش را پیدا کرده است؟ آیا آندرانیک تیموریان، سامورایی، جانشین کریم باقری هست؟ اگرچه کریم در 27 سالگی از تیم ملی خداحافظی کرد و آندو تازه در سن سی و یک سالگی به اوجش رسیده است؛ اما میتوان به درخشش او در برزیل امیدوار بود.