آدا نگری(Ada Negri)، شاعرِ فروتنِ ایتالیا

۳ تیر ۱۳۹۳ | ۱۲:۰۹
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 2 دقیقه

« آدا نگری » شاعر و نویسنده‌ی پراحساس و فروتنِ ایتالیا، در ١٨٧٠ به دنیا آمد و در ١٩٤٤ چشم از جهان فرو بست. اشعار وی ریشه در عشق او به طبیعت، اجتماع و مذهب دارد .

« نگری » در میان عمیق‌ترین صداهای بشری، طنین شعر ایتالیا در تمامی دوران است .

اشعاری از «آدا نگری» را در این مطلب بخوانید؛ به سادگی نخواهید توانست اشعاری از این شاعر را به فارسی بیابید، لذت ببرید:

من از گسستن

با آفتاب سخن گفته‌ام،

پرتوهایی زرین که در آغوشِ ستاره‌گان ، آهسته آهسته جان می‌سپارند .

چونان سیمایی که در گذشته‌ای محو رنگ می‌بازد

و بامدادان از هجرتی غریب باز می‌گردد

به اعماق ارواح جاودانی من ،

همچنان که بر جنون زندگی می‌تازند .

ارواحی اندوهگین و پاک باخته ،

 که میعادگاهِ جاودانی‌اشان عشق و امید است …

بهار جوانی را پاس دار

و اندوه را به فرشته‌ی زمان بسپار

پیش از آن که آوای مرگ‌، طنین افکند .

—————————————————-

کودکان بر روی چمن سرگرم بازی،

روزی آرام و سرشار از شور و نشاط،
بهار‌، این‌جاست .
آسمان و مرغزار بر شاخه‌های عریان و پاک می‌خندند‌،
درنگی،

درختانِ بادام‌، سیب، گل‌هایی نوشکفته،

بنگر …
روزنه‌هایی گشوده بر بهار و آفتاب،
نسیمی که عطر بنفشه و پونه‌های جنگلی را با خود می‌آورد .
غوغای پرستوهایی که عشق
رهبرشان است،
با سرودی تازه به نور و روشنی درود می‌فرستند،
به آشیانه‌، پسرک‌، گل.
کودکانی که زیبا هستند،
کودکِ من نیز … آن‌جاست !
هنوز تردید، در قدم‌هایش ،
اشتیاقی فزون‌تر برای همه‌ی خوبی‌ها،
شرمی که نخستین گنجینه‌ها را می‌چیند،
چشمانی خندان‌، به رنگِ قهوه‌ای،
و شورانگیز. شگفتی‌های ساده

——————————————————————–

امسال نیز خواهم رفت

آن جا که بوته‌های بنفشه می‌رویند،
این بوته‌های نحیف که در سرمایی این چنین،
از دلِ خاک سر برمی‌آورند.
آن زمان که آخرین دانه‌های برف ببارد،
میانِ پرتوِ آفتاب و رگبار،
و به تو می‌گویند :
فردا بهار خواهد آمد،
آوایی تو را به دشت می‌خواند :
رهسپاری؛
گام‌هایی سبک‌بال،
آری !

 اینک عهدی تازه خواهم بست …
پیمانی دیگر بر محرابِ او.

بهاره نیکفرجام
0 0 رای‌ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback)‌های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه‌ها