فیلم “حدس بزن . . . “ در سال 1967 توسط استنلی کریمر(Stanley Kramer)ساخته شد. این فیلم در دههی 1960 در اوج مبارزات سیاهان آمریکا برای کسب حقوق مدنی به نمایش درآمد و میتوان گفت که به خوبی بر موج ایجاد شده سوار شد.
دختر جوان یک روزنامهنگار آزادیخواه، در پی یک آشنایی کوتاه مدت قصد ازدواج با پزشکی سیاهپوست و مسنتر از خود را دارد. مبارز پیر و همسرش در میان تفکرات گذشته و آنچه برای دخترشان میخواهند؛ دچار تردید میشوند. فیلمنامه بسیار هوشمندانه و منطقی نوشته شده و به جایی ضربه میزند که اغلب ما از آن غافلیم. اکثر ما انسانها مانند پدر عروس، مت درایتون (Matt Drayton) با بازی اسپنسر تریسی (Spencer Tracy) و مادر عروس، کریستینا درایتون(Christina Drayton) با نقش آفرینی کاترین هپبورن(Katharine Hepburn) دارای عقاید آزادیخواهانهای هستیم؛ البته تا زمانی که نخواهیم این عقاید را در زندگی واقعی خود اجرا کنیم. شاید تعداد کمی بتوانند واقعا در زندگی آزاد بیندیشند و آزاد عمل کنند. همانطور که پدر روحانی در فیلم به مت درایتون میگوید: “من همیشه میدونستم که پشت این نقاب آزادیخواه مبارز، حتما شخص متعصب و مرتجعی کمین کرده.” نقابی که اکثر ما (مخصوصا در دنیای مجازی) بر چهره میزنیم.
با اینکه سینمای ضد تبعیض نژادی هالیوود کمکهای شایانی به جنبشهای مدنی سیاهان آمریکا کرد؛ اما میتوان رویکردهای مختلفی را در این سینما مشاهده کرد. در فیلم “کشتن مرغ مقلد” (To Kill A Monkingbird) 1964؛ سیاهان منفعلند و سرنوشت آنان به دست قهرمان سفید است. در “حدس بزن . . . “؛ سیاهان برای سرنوشت خود میجنگند؛ اما هنوز تصمیم گیرندهی نهایی سفید است. در “گرمای شب” (In The Heat Of Night) 1967، قهرمان سیاه به کمک قهرمان سفید بر مصائب غالب میشود و در شفت (Shaft) 1971، قهرمان سیاه به تنهایی در برابر نظام نابرابر سفیدپوستان میایستد.
در زمان ساخت فیلم “حدس بزن . . .” ازدواج بین نژادهای مختلف در 17 ایالت آمریکا ممنوع بود که در زمانی کوتاه پس از اکران فیلم لغو شد. (هرچند که نمیتوان لغو این قانون را تنها به نمایش این فیلم نسبت دهیم) اما نمیتوان نقش این فیلم و فیلمهایی از این دست را در حرکت جامعهی آمریکا به سمت دموکراسی و آزادیهای فردی، انکار کرد.
یکی از امتیازات عمدهی این فیلم بازی سه بازیگر بزرگ سینمای جهان در کنار هم است؛ هپبورن؛ تریسی و پواتیه. هرچند که سیدنی پواتیه(Sidney Poitier) جوان در نقش دکتر جان پرنتیس (John Prentice) عاشقپیشه؛ حرفی در مقابل دو غول بازیگری ندارد. در اصل، این فیلم میدان مبارزهای است برای بازی این دو عاشق قدیمی. شاید یکی از دلایلی که اسپنسر تریسی نیز در لحظاتی بازی را به هپبورن واگذار میکند؛ بیماری او باشد که به گفتهی هپبورن بسیاری از صحنهها را با درد بازی میکرد. این فیلم آخرین نقش آفرینی استاد بازیگری؛ برندهی 2 جایزه اسکار و کاندیدای دریافت 8 جایزه دیگر، اسپنسر تریسی بود. او 2 هفته بعد از اتمام فیلمبرداری در سن 67 سالگی زندگی را بدرود گفت و به همین علت کاترین هپبورن هرگز این فیلم را تماشا نکرد.
استنلی کریمر پیش از اینکه کارگردانی قابل باشد؛ تهیهکنندهای بزرگ بود. او برای تهیه فیلمی همچون ماجرای نیمروز(High Noon) 1952، کاندید اسکار شده بود. اما با کارگردانی آثاری مانند دادگاه نورنبرگ (Judgment At Nuremburg) 1961 و حدس بزن چه کسی برای شام میآید؟، نام خودش را درمیان کارگردانان خوب تاریخ سینما ثبت کرد. هرچند که او 9 بار کاندید دریافت جایزه اسکار شد؛ هیچگاه موفق نشد آن را به خانه ببرد؛ مگر اسکار یادبود ایروین تالبرگ در سال 1961.
فیلم “حدس بزن . . .” در 10 رشته نامزد اسکار شد. اما از آنجایی در سال 1967 رقابت برای بردن جایزه اسکار میان فیلمهایی در گرفته بود که هر کدام به نوبهی خود شاهکاری به حساب میآیند؛ تنها موفق به بردن 2 جایزهی بهترین هنرپیشه نقش اول زن توسط کاترین هپبورن و بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی توسط ویلیام رز (William Rose) شد.