محل تولد، سال تولد، فرهنگ، قومیت، طبقهی اجتماعی و بسیاری عوامل دیگر، تاثیر بسیار زیادی بر روی تصمیمات و نوع زندگی هر فردی در طول زندگی او میگذارند. آهنگسازان نیز شامل همین قاعده میشوند. اما یکی از مهمترین عواملی که بر نوع موسیقی هر آهنگسازی تاثیر میگذارد، زبان مادری او است.
موسیقی خود نوعی زبان است، و برای هر انسانی که حرفهی آهنگسازی را بر میگزیند، موسیقی زبان دوم او حساب میشود، و همانگونه که مثلا یک فرد هندی همواره در زبانهای غیر مادریاش، مثل انگلیسی، لهجهدار صحبت میکند، موسیقیاش هم دارای لهجهای خاص است که بیش از همه تحت تاثیر زبان مادریاش قرار دارد.
خصوصیات زبانی هر ملتی در موسیقی رسمی آن کشور هم شهود پیدا میکند، مثلا موسیقی فرانسوی، همچون زبان فرانسوی دارای ضربهای ضعیف و ریتمی روان و بدون سنکوپ است؛ در حالی که موسیقی ژاپنی ریتم قویتری دارد و موسیقی روسیه دارای ریتمهای لنگ (ریتمی که قابل تقسیم بر دو یا سه نت) است. از طرفی موسیقی ایتالیا دارای ملودیهای ظریف، جذاب و گیرا میباشد. همهی این خصوصیات در موسیقی کشورهای مختلف تا حدود زیادی تحتتاثیر تفاوت در زبان گفتاری آنهاست.
زبان آلمانی یکی از پیچیدهترین زبانهای دنیاست و همانطور که در تاریخ ثابت شده، آلمانی زبانها جزو بزرگترین آهنگسازان تاریخ هستند، برای مثال بزرگانی همچون: باخ، بتهوفن، موتزارت، هندل، واگنر، برامس، شوئنبرگ و … همگی آلمانی زبان بودهاند. (اتریشیها هم آلمانی زبان محسوب میشوند)
زبان پارسی، از نظر ریتمیک، کمی پیچیدهتر از آلمانی و انگلیسی و کمی سادهتر از روسی و بسیار سادهتر از آفریقایی است.
بر روی کلمات تاکید خاصی مانند زبان آلمانی صورت نمیگیرد، و تا حدودی روان است. از این نظر پارسی را میتوان با انگلیسی مقایسه کرد. عوامل موسیقایی زبان پارسی موجب میشود تا همهی ما به راحتی بتوانیم موسیقی آهنگسازان ایرانی را تشخیص دهیم. مثلا حتی اگر برای اولینبار، موسیقی شهرداد روحانی یا مجید انتظامی را بشنویم، میتوانیم ایرانی بودن آن را حدس بزنیم. موسیقی خوانندگان ایرانی، حتی اگر بدون کلام هم باشند برای ما آشنا و ایرانی هستند.
ضعیفترین آهنگسازان در هر ملتی و کشوری و در هر زمانی، آهنگسازانی هستند که قصد تقلید از فرهنگهای دیگر را دارند. فرض کنید باخ، تمام عمرش به جای ساخت موسیقی خودش سعی میکرد موسیقی شبیه به کلودیو مونته وردی (آهنگساز ایتالیایی) بسازد. در این صورت مطمئنا نام باخ برای همهی ما ناآشنا بود.
احتمالا این جمله را زیاد شنیدهاید که:«موسیقی پاپهای قدیمی ایرانی، خیلی قویتر و بهتر از این بچهپاپهای جدیدن!!!!»
این حرف تا حدودی (نه به طور کامل) درست است. دلیل آن هم هارمونی قویتر، ریتمهای پیچیدهتر، و ملودیهای جذابتر در موسیقی پاپ قدیمی نسبت به امروز نیست. خیر، دلیل اصلی آن به ایرانی بودن یا نبودن موسیقی بر میگردد. البته به هیچ وجه نوستالژیک بودن موسیقیهای قدیمی را فراموش نکردهام، ولی نوستالژی به تنهایی دلیل کل این اتفاقات نیست.
متاسفانه موسیقی پاپ ایرانی را، به خصوص در داخل ایران، خیلی کم میتوان یافت. اکثر موسیقیهای پاپ امروزی تقلیدی از موسیقیهای ترکی، عربی و اروپایی هستند. طبیعی است که با وجود جذاببودن نسبی، اکثرا نمیتوانند جای خالی موسیقی هایده را برای ما پر کنند. زیرا نه تنها طبع ما به طور ذاتی موسیقی ایرانی را بیشتر میپسندد، بلکه یک آهنگساز ایرانی هیچ گاه نمیتواند موسیقی ترکی را بهتر از خود ترکها بیافریند، و ما اگر خواهان شنیدن این موسیقی باشیم، به سراغ آهنگسازان و خوانندگان ترکی میرویم.
در پایان چند نکتهی کوتاه را متذکر میشوم:
بخش انتهایی مقاله صرفا مربوط به موسیقی پاپ ایرانی بود، نه موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی.
امروزه هم موسیقی پاپ ایرانی درست و خوب ساخته میشود، ولی میزان آن نسبت به موسیقیهای کم کیفیت و تقلیدی بسیار کمتر است.