شکار تیغ ماهی توسط دکتر
از آن شبهایی بود که پشه میپراندیم. بد هم نمیگذشت؛ دندانپزشک شیفت آن شب، تازه به کلینیک آمده بود. نه اینکه تازه کار باشد، نخیر! به قول خودش در مطب شخصیاش غاز میچراند حالا آمده به این کلینیک تا اینجا هم پشه بپراند. جوان بذلهگو و بامزهای بود. بیچاره شانس نداشت؛ هر وقت شیفت او […]