تیم ملی فوتبال ایران با هدایت کارلوس کیروش توانست برای چهارمین بار به جام جهانی برسد. مهمترین واقعه ورزشی جهان (اونایی که میگن المپیکه، بعد از زنگ بیرون کلاس وایسن) چند روز دیگر (23 خرداد)، برای بار دوم در برزیل آغاز خواهد شد، در حال که ما هم سهمی از آن برای خود برداشتهایم. این بیستمین دورهی برگزاری جام جهانی از سال 1930 است. برزیل با 5 قهرمانی پرافتخارترین تیم دوران برگزاری است، تیمی که میزبان این جام هم هست و دندانهایش را برای گرفتن این یکی هم تیز کرده است، هرچند که نباید از آلمان با انضباط، اسپانیای مدافع قهرمانی، ایتالیای همیشه مدعی و آرژانتین مسی به سادگی گذشت.
در میان این غولها، تیم ملی ایران بی ادعا و با قد کوتاه خود ایستاده است. کارلوس کیروش با سابقه دستیاری سرالکس در یونایتد و سرمربیگری رئال مادرید و تیم ملی پرتغال، به زیبایی (نه به راحتی یا با کمک ستارگان) توانست بار دیگر ایران به جام جهانی برساند. شاید سقف آرزوهای یک طرفدار ایرانی صعود تیم کشورش به دور بعدی جام جهانی است (و اوج شادی ما زمانی خواهد بود که بعد از 85 دقیقه تلاش، وقتی مسی توانست، برای اولینبار، توپ را از روی نقطه پنالتی به تور دروازه تیم ما برساند، دیوانهوار به دور زمین بدود و خوشحالی کند) کیروش با آوردن بازیکنانی مانند دژاگه و قوچاننژاد که فوتبال را در مدرسههای اروپا آموخته بودند، خون تازهای به رگهای تیم ملی تزریق کرد، در حالیکه سیستم دفاعی قوی را با همان بازیکنان داخلی پایهریزی میکرد.
چند روز پیش کیروش اسامی 23 بازیکن مسافر برزیل را اعلام کرد هرچه خط خوردن سوشا مکانی، مهدی شریفی و محمدرضا خانزاده محتمل به نظر میرسید، اما کیروش با حذف نام سردار آزمون و محمدرضا خلعتبری همه را متعجب کرد. اما چیزی که بیشتر از همه طرفداران فوتبال را در ایران دل آزرده کرد، مصدومیت نابهنگام هاشم بیگزاده در بازی دوستانه با مونته نگرو بود. شاید تا یک سال پیش هیچکس فکر نمیکرد که هاشم بتواند در ترکیب اصلی تیم ملی قرار بگیرد، حتی مربی محبوبش امیر قلعه نویی که هر از گاهی در استقلال به او بازی می داد. اما کیروش چیزی را دید که از دید همهی منتقدین و مربیان پرمدعای ایرانی پنهان بود، او بیگزاده را به بازیکنی طراز اول در ایران تبدیل کرد که نه تنها برای تیم ملی بلکه برای تیم باشگاهیاش خوش درخشید. شاید این شوخی متداول این روزها بود که “مسی از هاشم میترسه”، اما خود من اعتقاد راسخ دارم که اگر بیگزاده با آمادگی کامل وارد بازیهای جام جهانی شود، با دوندگی بالا، بازی ساده و بدون اضافهکاری و اطاعت کامل از فرامین سرمربی میتواند تاثیر زیادی بر بازی ایران در جام جهانی بگذارد. (حال یار که را خواهد و میلش به که باشد)
ترکیب احتمالی :
از 23 بازیکن مسافر ریو، فقط 11 نفر به عنوان یار اصلی میتوانند وارد زمین شوند، با سه تعویض هنگام بازی. ما سعی میکنیم با توجه به علائق کیروش و احساس خودمان ترکیب نهایی ایران را حدس بزنیم:
در درون دروازه قطعا جنگ اصلی میان رحمان احمدی و دانیال داوری است، هرچند به نظر من داوری نتوانست نمایش خوبی در بازیهای تدارکاتی نشان دهد (یادمون باشه که هر اشتباه دروازه بان یعنی 1 گل)، رحمان احمدی با اینکه سوپرگلر نیست اما به نظر گزینه مطمئنتری است.
در خط دفاعی قطعا گزینه اصلی دفاع وسط و رهبر خط دفاعی سیدجلال حسینی است. گزینه پیشنهادی ما در کنار سیدجلال، پژمان منتظری است، اما به نظر میرسد کیروش برای این پست امیرحسین صادقی را ترجیح می دهد. در دفاع راست گزینه اول کیروش مهرداد بیت آشور بازیکن از خارج آمده است که هنوز محک جدی در بازیهای ملی نخورده است و بعد از او پژمان منتظری و حسین ماهینی. اما مشکل اصلی خط دفاعی، دفاع چپ است که در صورت نبود هاشم بیگ زاده، گزینه ها به مهرداد پولادی و محمدرضا خانزاده و باز هم پژمان منتظری محدود میشود.
ترکیب خط هافبک تیم ملی تا حدودی مشخص است. جواد نکونام کاپیتان کهنهکار و بازیکن مورد علاقه کیروش به همراه آندرانیک تیموریان در مرکز میدان حضور خواهند داشت. من معتقدم (و دوست دارم) که آندو تیموریان به طور حتم یکی از ستارگان ایران در جام جهانی خواهد بود. با نگاهی به گذشته میبینیم که در جام جهانی 2006 در آلمان در حضور ستارگان پیر و پرشمار تیم ملی، تنها مهرهی قابل اتکای تیم آندو بود. شاید قویترین و قابل اتکاترین منطقه بازی تیم ایران هافبکهای وسط باشند که در صورت مصدوم (چون هیچ جور دیگهای نمیشه این دو تا رو کنار گذاشت) این دو بازیکن، جانشینان خوبی مثل رضا حقیقی و قاسم حدادیفر برای آنها وجود دارد.
در سیستم 4-5-1 مورد علاقه کیروش، اشکان دژاگه هافبک آزاد پشت مهاجم خواهد بود و بختیار رحمانی به عنوان جایگزین قابل اطمینان او روی نیمکت خواهد بود. در بال راست خسرو حیدری که در کنار خط بسیار خوب و موثر بازی میکند و علیرضا جهانبخش از گزینههای اصلی هستند. در بال چپ مسعود شجاعی با وجود افت زیادی که در این سالها کرده همچنان گزینه مورد علاقه کیروش است، هرچند که جایگزین خوبی مانند احسان حاج صفی وجود دارد.
بدون هیچ شکی و با اجماع کامل در بین طرفداران، منتقدان و مربیان بهترین گزینه برای تک مهاجم ایران رضا قوچاننژاد خواهد بود. بازیکنی که با 11 بازی در تیم ملی موفق به زدن 9 گل شده است، باهوش ، فرصت طلب و دونده. کریم انصاریفرد تنها گزینه جایگزینی او در نوک حمله است.
و اما بعد :
این روزها حرف و حدیثهای زیادی در اطراف تیم ملی میچرخد، لباسهای تقلبی ال اشپرت که هنوز تکلیفش روشن نشده و با هوشیاری کیروش و مسئولین فدراسیون به حاشیه تبدیل نشد (امیدواریم این هشیاری بعد از جام جهانی هم ادامه پیدا نکند و مسئولین این دزدی کوچولو رسوا شوند)، رفتن کیروش به تیم آفریقای جنوبی (که بعضی از دوستان وطنی ولکن این مسئله نیستند) و حذف شدن خلعتبری که به عکس گرفتن با اون یکی خلعتبری نسبت داده میشود، بیپولی دائمی فدراسیون (که خوشبختانه چند وقتی است صدای نالههای رئیس فدراسیون را نمیشنویم)، اما هنوز تیم در برابر حاشیهها به خوبی مقاوت میکند. حاشیههایی که تیم ایران را در جام جهانی 2006 به زمین زد.
کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی ایران در جام جهانی است و او تعیین کننده سرنوشت تیم ملی است، چه کسانی با تیم باشند و چه کسانی نباشند، چه کسی بازی بکند و چه کسی بازی نکند، با چه تیمهایی بازی تدارکاتی بکنیم و تیم در کجا اردو داشته باشد. در حال حاضر تنها کاری که از دست ما برمی آید این است که به او اعتماد کنیم و الحق که تا به حال به خوبی مزد اعتماد خود را از کیروش گرفتهایم و کلام آخر اینکه دعا را فراموش نکنیم (چه چیزی به غیر از دعا میتونست تو 18 آذر 1376 ما رو از جهنم سیدنی سالم بیرون بیاره!!؟)