والیبال یعنی پیشرفت

۱۵ مهر ۱۳۹۲ | ۱:۱۱
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه

امروز ایران را به چند چیز می‌­شناسند؛ رییس‌­جمهور سابقش، پسته‌­اش، فرشش، سینمایش و والیبال. موفقیت والیبال ایران انکار نشدنی است. اگر باور نمی­‌کنید به صفحه فیسبوک امیرغفور بروید و طرفدارانش را ببینید. تیم ملی والیبال ایران در هفت مسابقه تنها یک ست را در مراحل قبلی به کره واگذار کرد. کره‌­ای که همین چند دقیقه پیش حریف دست و پا بسته­‌ای برابر ایران بود. اواسط ست سوم پس از آبشار محکمِ فکر می­‌کنم حمزه زرینی؛ بازیکن آزاد کره که نتوانسته بود توپ را بگیرد روی زمین افتاد و همان‌جا تاق‌باز دراز کشید.

بازی فینال در همان لحظه تمام شده بود. همه می­‌دانستند. خوابیدن بازیکن آزاد کره معنایش تسلیم بود. کره‌­ای­‌ها محض تشریفات ست سوم را تمام کردند؛ وگرنه احتمالا از اواسط ست دوم مطمئن شده بودند کاری از دست‌شان ساخته نیست. موسوی وقتی برای گرفتن امتیاز بیست و چندم به هوا پرید؛ همان‌جا بین زمین و آسمان هم لبخند به لب داشت. خیلی ساده بگوییم. در این دوره از مسابقات ما قدرت مطلق آسیا بودیم. می­‌گویم مطلق منظورم مطلق است. یعنی ژاپنی­‌ها وقتی سرویس می­‌زدند در نگاه‌شان استیصال موج می­‌زد چون می­‌دانستند در برابر خط حمله­ ایران عاجزند؛ این یعنی پیشرفت. والیبال یعنی پیشرفت.

در ایران معمولا اصل بر نشدن بوده است. همیشه ناله و شکست قهرمانانه محبوب‌­تر از برد بوده است. اصلا ما ـ من که این‌طورم ـ ناله بازیم؛ یعنی در شرایط ایده‌­آل هم اعتیاد به ناله کار خودش را می­‌کند. شاید بی‌راه نباشد اگر بگوییم ما مدت­‌هاست عادت به بردن نداریم. اما با تیم ملی والیبال ایران کم‌کم به بردن عادت می­‌کنیم. امیر غفور؛ عادل غلامی؛ سعید معروف؛ موسوی؛ ظریف؛ مهدوی و …. و مهم‌تر از همه خولیو ولاسکو؛ بدجور به بردن عادت کرده‌­اند.

وقتی در ست دوم توپ از بین دست­‌های غفور رد شد و کره‌­ای‌ها یک امتیاز گرفتند ولاسکو چنان تذکری به غفور داد که انگار ایران شش امتیاز عقب است. بله؛ ولاسکو چنین آدمی است. آنقدر برده که بردن برایش مثل صبحانه خوردن ضروری و روزمره است. با این حال وقتی با یک تک دفاع، امیر غفور ایران را چهار امتیاز از کره جلو انداخت ولاسکو با دو مشت گره کرده فریاد پیروزی کشید. او مرد دنیا دیده‌­ای است که هنوز از یک صبحانه­ خوب لذت زیادی می‌­برد. مرد بزرگی است که تیمی ایرانی با خصوصیاتی غیر ایرانی ساخته است. تیم ولاسکو تا آخرین لحظه می­‌جنگد؛ چه وقتی در اوج قدرت است؛ چه وقتی از ایتالیا در ایتالیا چند امتیاز عقب است. تیم ولاسکو با دیسیپلین است. همیشه منطقی است. همیشه شجاع است و همیشه به سمت جلو حرکت می­‌کند. تیمی که ولاسکو ساخته با تمام این حرف‌ها ایرانی هم هست. بازیکنانش عاطفی و سرخوش و پرهیجان بازی می­‌کنند. گویی جدا از سالنی که در آن بازی می­‌کنند نیستند. یعنی به حد کافی جوگیر هم هستند. یک مشت جوگیر با دیسیپلین و قوی که همه را در آسیا به ترتیب له کردند و آماده‌­اند یک‌بار دیگر از اول همه را له کنند. نتیجه تغییری نخواهد کرد فقط شاید همان یک ست را هم به کره ندهیم. تیم والیبال ولاسکو مانند تیم کشتی فرنگی محمد بناست. برنده است.

valleyball-ولاسکو والیبال ایران

ما که تخصصی در والیبال نداریم؛ فقط می‌­بینیم که بازیکنان ما بالاتر از دفاع کره به توپ ضربه می­‌زنند. تک دفاع­‌هایمان بیشتر است. گاهی عقب هم می­‌افتیم ولی بالاخره می­‌رسیم. سرویس‌­هایمان از همه بهتر است. برتری ما آن‌قدر عینی و واضح است که همه تشخیص می‌­دهند. پس تماشاچیان ایرانی با لذت و خیال راحت در دوبی ایران را تشویق می­‌کردند.

در این چند ماه تیم کشتی آزاد هم قهرمان شد. تیم فوتبال به جام جهانی صعود کرد. تیم قایق‌رانی هم با کلی مدال(حسابش از دستم خارج شد؛ بیست و یک طلا یا چیزی در این حدود) به ایران برگشت. ولی انصافا تمام این­‌ها به بردی که در برابر ایتالیا؛ در خاک ایتالیا به دست آوردیم نمی‌­ارزید. مسئله این است که ما در والیبال هیچ‌وقت شاخ نبوده‌­ایم؛ الان هستیم. یعنی در این یک رشته خاص، برخلاف کشتی آزاد و فوتبال الان در بهترین فرم و حالت خودمان هستیم. تیم والیبال ایران در آسیا؛ همان اقتداری را دارد که حامد حدادی در زیر سبد بسکتبال؛ یک سر و گردن بالاتر؛ بدون رقیب. وقتی می­‌گویم پیشرفت منظورم این است. پیشرفتی که به نظر می­‌رسد در همه چیز ممکن باشد. اگر در والیبال شدنی است؛ در همه چیز شدنی است. ما که یک روزی ـ نه خیلی قبل؛ من قشنگ یادم هست ـ آرزو داشتیم سه هیچ به کره نبازیم. الان یک ست که به کره می‌­بازیم اخم و تخم می­‌کنیم. این یعنی پیشرفت.

حالا تیم ملی والیبال ایران به مسابقات بین قاره­‌ای می­‌رود. ما باز هم با بزرگان والیبال جهان خواهیم جنگید برای این‌که جایی در میان این بزرگان دست و پا کنیم. لذت بخش است وقت گپ زدن با رفقا در مورد این بحث کنیم که این‌بار ایتالیا را می‌­بریم یا نه؟ روسیه حریف هست یا نیست؟ و من این قهرمانی را به نوبه خودم؛ پس از مردم ایران و مخاطبین شبگار به نتانیاهوی عزیز تبریک می­‌گویم که این روزها اصلا چشم دیدن ما را ندارد.

گزارش بازی را این‌جا بخوانید.

کارشناس فیلمنامه نویسی و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر و دانشجوی دکترای پژوهش هنر در دانشگاه تربیت مدرس. فیلمنامه نویس، و نویسنده رمان های سیاسیا در شهرمارمولک ها، ماجرای خونزاد و ماجرای کفترکش و منتقد و نویسنده در مجله شبگار
امین حسینیون
0 0 رای‌ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback)‌های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه‌ها
امیر
10 سال قبل

آقا دمت گرم:)))