چند روز قبل از روزی که قرار بود باتوشیگ میانگانبایار را در خانهاش در مغولستان ملاقات کنم، برای من ایمیلی فرستاد و از من خواست تا دو عدد آنتن باریک ماژول بیسیم برایش ببرم. قطعات الکتریکی در مغولستان کمیاب هستند به طوری که او از قطعات یک آسانسور قدیمی برای عملی کردن پروژههایش استفاده میکرد. به صورت اینترنتی مایحتاج باتوشیگ را سفارش دادم؛ دو هفته طول کشید تا آنها به دستش برسد.
وقتی رسیدم او در حالی که آنتنها در دستش بودند در وسط خانهاش در خاناول(اسم یک محله است) در نزدیکی اولان باتور ایستاده بود. باتوشیگ شانزده ساله مرا در شیب تندی به سمت گاراژ خانهشان راهنمایی کرد تا مشکلی که آنجا وجود دارد را به من نشان بدهد. خیلی از بچههای این شهر در گاراژ خانههایشان بازی میکنند. اما این گاراژ به خاطر پیچی که در اواسط ورودیاش دارد خطرناک است. باتوشیگ نگران خواهر ده ساله و دوستانش بود که مبادا با ماشینهای در رفت و آمد تصادف کنند. پس کنار یکی از دیوارهای بتونی ایستاد و با دست به جعبه سفیدی که بر روی دیوار بود اشاره کرد. او با استفاده از چند سنسور، چراغ خطری درست کرده بود تا بچههایی که در گاراژ بازی میکنند متوجه آمدن ماشینها بشوند و کنار بایستند.
باتوشیگ نقش ماشینها را بازی کرد تا به من نشان بدهد چراغ خطرش چطور کار میکند. اما او خیلی از کار خودش راضی نبود و اعتقاد داشت سیمکشی زیادی که دارد باعث میشود دیگران از این سیستم در گاراژهایشان استفاده نکنند. او آنتنها را برای همین کار میخواست و تلاش میکرد تا بتواند این سیستم را به صورت بیسیم درست کند.
باتوشیگ خیلی با هم سن و سالانش فرق دارد. او هری پاتر نمیخواند یا موزیک گوش نمیدهد. فقط پروژههایش او را خوشحال میکند. او میگوید:«کارهای الکتریکی دنیای نامحدودی دارند و مثل بازی کردن با اسباب بازی است.» طرح چراغ خطر او در آگوست 2012 منتشر شد و او ویدیویی از چگونگی ساخت طرحش در یوتیوب گذاشت. ابتکار او اساتید انیستیتوی تکنولوژی ماساچوست(MIT) – جایی که او میخواست برای ادامه تحصیل در آن اقدام کند ـ را تحت تأثیر قرار داد، هر چند که آنها پیش از این هم از تواناییهای باتوشیگ مطلع بودند. دو ماه پیش باتوشیگ به عنوان یکی از 340 نفری که از میان 150000 دانشآموز از بورسیه کامل در رشته برق و سیالات برخوردار میشوند، انتخاب شد. حالا دیگر او دانشجوی سال دوم و جزو اولین گروه دانشجویان مجازی بود که درسها را به صورت فیلم و کتاب از طریق اینترنت دریافت میکنند.
چگونه یک دانشآموز که در کشوری زندگی میکند که یک سوم جمعیت آن چادرنشین هستند و اصلا چنین درسی در مدرسه به آنها داده نمیشود میتواند به انیستیتوی ماساچوست(MIT) راه یابد؟ جواب این سوال برمیگردد به استعداد درخشان و همچنین بلندپروازی باتوشیگ. انخومونخ زورگانجین، مدیر مدرسه سَنت، اولین مغولی است که از دانشگاه تکنولوژی ماساچوست فارغالتحصیل شده است. او میگوید:«من دوست دارم مهندسین ماهرتری برای توسعه مغولستان پرورش دهیم و برای تحقق این امر باید همه چیز از اول شروع شود.» در دهههای گذشته، مغولستان که کشور کوچکی هم هست؛ سرمایهگذاری زیادی بر روی تکنولوژی خود کرده و اکنون دارای شبکه اینترنتی خوبی است. اکثر خانهها مجهز به اینترنت هستند و چادرنشینان از تلفن همراه استفاده میکنند. حتی در مناطق صحرایی دوردست اینترنت و تلفن همراه در دسترس است.
زورگانجین شاگردهایی مجازی دارد که درسهای برق و سیالات را از طریق اینترنت به آنها درس میدهد اما او میخواهد تا دانشجویانش را به آزمایشگاههای مجهز واقعی ببرد. تونی کیم، دانشجوی دکترای مهندسی برق در استنفورد پذیرفت تا 10 هفته در مغولستان بماند و دانشجویان را با آزمایشگاههای واقعی آشنا کند. کیم با سه چمدانی که آورده بود به سرعت کلاس را تبدیل به یک آزمایشگاه مجهز کرد و چون این واحد از نظر وزارت آموزش مغولستان پذیرفته نبود آنها باید خارج از ساعت درسی خود در آن شرکت میکردند. باتوشیگ مادر و پدرش را متقاعد کرده بود تا اینترنت خود را از یک مگابایت به 3 مگابایت ارتقا بدهند تا بتواند راحتتر سخنرانی استادش را ببیند.
در چند سال گذشته بسیاری از دانشگاهها، از جمله هاروارد، کِلِچ و تگزاس بر روی آموزش مجازی سرمایهگذاری کردهاند. آنها اعتقاد دارند این نوع آموزش ارزانتر و قابل دسترستر برای دانشجویان است.
سرانجام باتوشیگ به عنوان یکی از 88 دانشجوی خارجی در دانشگاه ماساچوست پذیرفته شد. و حالا در خوابگاه زندگی میکند. کلاسهایش شروع شده و او در کلاسهای شیمی، الکترونیک و بیولوژی شرکت میکند. در کنار اینها عضو کلوبهای عکاسی و تنیس هم شده است. او تازه فهمیده که میتواند به خوبی بیلیارد بازی کند. چند ماه پیش پدرش به من گفت:«باتوشیگ همیشه در حال فکرکردن است تا مشکلات را حل کند. او ایدههای زیادی دارد و به من میگوید که میخواهد کارهای بزرگی برای بشریت بکند. اگر کارهای بزرگی برای بشریت بکند در واقع کارهای بزرگی برای ما کرده است.»
سلام-آفرین براین فرزندمغول مابایدتلاش کنیم که برای بشریت کارهای بزرگی کرده وتفاوت بین ملتهاراازبین ببریم همانطورکه استیوجابزعرب توانست دنیاراتغییردهدوخدمات اودرحدانیشتاین وادیسون است.پسرم تومیتوانی چونکه مردمان سرزمین توصدهاسال پیش باقانون زیبای یاسا دنیارامدیریت کردونظم وقانون رادردنیاحاکم کردهرچندکه بدخواهان ونژادپرستان شب پرست باپول های بادآورده وبادوختن دهن مردم برعلیه شماهاواجدادشماتبلیغات سوء میکنند.توهم میتوانی دنیارامتحیرکنی .