کدام ترجمه را بخوانیم؟
کتابخانه نیمه شب آخرین اثر مت هیگ نویسندهی پرفروش و همهخوان است. در سال 2020 رمان برگزیدهی خوانندگان سایت گودریدز هم شد. چند ماهی هست در جدول پرفروشهای کتاب جهان جایگاه بالایی را به خودش اختصاص داده. اگر به طور جدی پیگیر فضای چاپ و نشر کتاب باشید احتمالا اسم کتابخانه نیمه شب و نویسندهاش مت هیگ به گوشتان خورده است. مثل اکثر کتابهای مشهور جهان، چند ترجمهی مختلف از کتابخانه نیمه شب همین حالا در بازار کتاب موجود است و احتمالا باز هم منتشر خواهد شد. مثل مردی به نام اوه، وقتی نیچه گریست و بسیاری از کتابهای دیگر. سوال کتابخوانان این است: کدام ترجمه را بخریم؟
سریعترین ترجمهی کتابخانه نیمه شب اثر مت هیگ که به چاپ دوم رسیده است، نسخهی انتشارات ثالث با ترجمهی امین حسینیون است. امین حسینیون که قبل از این رمانهایی مثل نفس عمیق اثر آن تایلر را هم ترجمه کرده بوده، در بین مترجمان کتابخانه نیمه شب شناختهشدهتر است. از آنجا که خودش داستاننویس هم هست و تا کنون چند رمان نوجوان و بزرگسال از او منتشر شده، ترجمهی روانتری دارد. برای آشنایی بیشتر با این مترجم شعر کلمات از نزار قبانی را با ترجمه امین حسینیون در شبگار بخوانید.
نشر پارسه و نشر کولهپشتی از جمله نشرهای دیگری هستند که کتابخانه نیمه شب را منتشر کردهاند. اما در هنگام خرید کتاب، مثل هر خرید دیگری، یک نکتهی مهم و اساسی وجود دارد: قیمت. در بین نسخههای موجود در بازار گرانقیمتترین را نشر ثالث به بازار عرضه کرده، احتمالا چون صفحات نسخهی ثالث بیشتر از بقیهی چاپهاست. اما این موضوع هم نگرانکننده نیست، چون با توجه به تخفیف همیشگی نشر ثالث در سایت خودِ نشر، در نهایت قیمتها با نسخههای دیگر برابر میشود. اما چرا کتابخانه نیمهشب را بخوانید؟
معرفی کتابخانه نیمه شب
امین حسینیون اینطور کتاب را معرفی میکند:
کتابخانه نیمه شب به قلم مت هیگ، برگزیدهی خوانندگان سایت گودریدز در سال گذشته بوده. و یکی از پرفروشترینهای آمازون و نیویورکتایمز در سال گذشته و امسال است. رمانی جذاب و خواندنی که نمیشود زمین گذاشت.
تصور کنید فرصت دارید هر زندگیای که دوست دارید را تجربه کنید. تصور کنید حق انتخاب دارید. میتوانید فضانورد باشید. ثروتمند باشید. گرگ وال استریت باشید، یا هر چیز دیگری که خودتان حسرتش را میخورید! کدام را انتخاب میکردید؟ حاضر بودید پیامدهایش را تحمل کنید؟ شاید اگر ستارهی سینما میشدید خانوادهتان به هم میریخت! شاید اگر پولدار میشدید اعضای خانواده با شما بد میشدند. هزار و یک اتفاق ممکن است در هر زندگی بیفتد.
چنین فرصتی به نورا سید، قهرمان کتابخانه نیمه شب داده میشود. نورا میتواند حسرتهایش را زندگی کند. میتوان خوانندهی راک شود. قهرمان المپیک شود و هزار و یک چیز دیگر. اما آیا هیچکدام از این زندگیها درمان افسردگی است؟
کتابخانه نیمه شب جایی است میان مرگ و زندگی.
به قول خودِ کتاب:
«بین مرگ و زندگی یه کتابخانه هست، و توی اون کتابخانه قفسهها و کتابها بینهایتن. هر کتاب فرصت تجربهی یک زندگی تازهاس، زندگیای که تو میتونستی داشته باشی. با خوندن هر کتاب میتونی ببینی اگر انتخابهای متفاوتی میکردی اوضاعت چطور پیش میرفت… اگر فرصت تجربهی دوباره داشتی، حسرتهات رو چطور جبران میکردی؟»
برای این سفرِ هیجانانگیز حاضرید؟
کتابخانهی نیمهشب داستان نبرد با افسردگی و حسرت است. قهرمان کتاب، دختر جوانی است به نام نورا که تصمیم گرفته خودش را بکشد. اما اگر شما هم مثل من با افسردگی دست و پنجه نرم کرده باشید میدانید که حتی خودکشی هم چندان ساده نیست، کلی حاشیه و نکته و مسئله دارد. تازه ما که نمیدانید بعد از مرگ چه میشود.
مت هیگ نویسندهی کتابخانهی نیمهشب تخصصش نوشتن رمانهای روانشناختی است. در بین آثارش، این آخرین رمانش، کتابخانهی نیمهشب به موفقیتهای زیادی دست پیدا کرده است. کتاب برگزیدهی خوانندگان در سایت گودریدز شده است و همین الان در بسیاری از کشورها در صدر کتابهای پرفروش است.
کتابخانه نیمهشب رمان جذاب و خوشخوانی است. از لحظهای که شروعش کنید بعید است میل پیدا کنید که آن را زمین بگذارید. اما به طور خاص اگر رمانهای روانشناختی برایتان جذابند و اگر در زندگیتان حسرت زیاد میخورید از خواندن کتابخانهی نیمهشب حتما و حتما لذت خواهید برد.
فرازی هم از متن کتاب بخوانید تا با حال و هوایش بیشتر آشنا شوید. این فراز را نویسنده برای آغاز رمانش انتخاب کرده:
زن گفت:«میان مرگ و زندگی کتابخانهای هست که در آن قفسههای کتاب پایان ندارند. هر کتاب فرصتی است برای آزمودن زندگیای تازه که تو میتوانستی زندگی کنی. در این کتابخانه خواهی دید اگر انتخابهای دیگری میکردی زندگیات چطور پیش میرفت… خواهی دید که اگر کاری را طور دیگری انجام میدادی، اگر فرصت داشتی که دوباره به حسرتهایت بپردازی چطور زندگی میکردی؟»