پرونده پزشکی و روند درمانی عباس کیارستمی موضوع داغ این روزهاست. با شبگار همراه باشید
« این جامعهی پزشکی است که در شبانهروز در اقصی نقاط این مرز و بوم به خدمترسانی مشغول است و از کوچکترین خدمتی مضایقه نکرده و هیچگاه خدمات پزشکی حتی در دوران سخت جنگ تحمیلی نیز تعطیل نشده است.» این فرازی است از بیانیه سازمان نظام پزشکی (کاملش را اینجا بخوانید)
برداشت شما از این جمله منتگذاری به سبک ضیافتهای فامیلی نیست؟ مگر بقیهی ملت زمان جنگ لب پنجرهها نشسته بودند و به باغ نگاه میکردند؟ نه اخوی. ملت ایران درگیر جنگ بود.
این جامعهی پزشکی است که خدمت میکند؟ بقیه صنوف خدمت نمیکنند؟ فقط شمایید؟
تصور کنید خانهتان آتش گرفته. فرزندتان میان شعلههای آتش است. شما نه تجهیزات کافی دارید، نه آموزش دیدهاید، نه تخصص نجات دادنش را دارید. ماشین آتشنشانی برسد. خدایا شکرت! مامور آتشنشانی یک دستگاه پُز بیسیم به شما بدهد و بگوید:«هزینه این عملیات 20 میلیون تومن میشه، اگر نمیتونید پرداخت کنید برید یه ایستگاه دیگه، اگه میخواید کارت بکشید ما بچهتونو نجات بدیم.» شما اعتراض میکنید که این چه وضعی است. آتشنشان بگوید:«ببخشید، ما زمان جنگ هم آتیش خاموش میکردیم.»
تا به حال شنیدهاید که جراح قلب باز، حین عمل جراحی بمیرد؟ همین هفتهی پیش یک آتشنشان جانش را فدا کرد. قبلش علی خورشیدفر، قبلش امید سهرابی و دیگر شهدای آتشنشانی. به فهرست مشاغلی که برای حفاظت از جان ایرانیان میکوشند و از جان خودشان میگذرند اضافه کنید: محیطبانان، جنگلبانان، نیروهای پلیسی که مرتبا در درگیری با قاچاقچیان شهید میشوند.
تصور کنید هواپیمایی دچار نقص فنی شده است. همه در حال فاتحه خواندن برای خودشان هستند که خلبان از بلندگو بگوید:«مسافرین محترم موتورِ سمت راست دچار مشکل شده، جهت فرود اضطراری من هزینهی اضافی میگیرم. الان خانم مهماندار با دستگاه پز مزاحم میشن، اگر دویست میلیون کارت بکشید من فرود میآیم در غیر این صورت با چتر میپرم پایین. ممنون.» همه اعتراض کنند و خلبان بگوید:«ببخشید من زمان جنگ هم پرواز میکردم!»
قائم مقام وزیر بهداشت گفته است:«این پزشکان افرادی هستند که 1.7 برابر ساعت کاری تمام وقت(44 ساعت در هفته) یعنی به طور میانگین 75 ساعت در هفته کار میکنند و در واقع به جای دو یا سه پزشک متخصص خدمت ارائه میکنند و از نظر وزارت بهداشت اگر هم بالای 100 میلیون تومان کارانه بگیرند، کاملا قانونی و از شیر مادر حلالتر است.» (کاملش را اینجا بخوانید.»
جناب حضرت قائم مقام، به هرکسی 100 میلیون حقوق بدهید هفتهای 75 ساعت کار میکند. به خیلیها در همین کشور ماهی 1 میلیون میدهند، ولی هفتهای 80 ساعت کار میکنند. اگر بنا به سختی کار و ساعت کار است که کارگران معدن زغالسنگ اول صف حقوقهای صد میلیونی ایستادهاند.
آقای قائم مقام ادامه دادهاند:«فرد دیگری هم که پرینت پرداختی او به مبلغ 700 میلیون تومان گرفته شده است، نیز مشابه همین مورد و مربوط به 6 ماه است وی در این مدت یک هزار و 47 عمل جراحی کلیه انجام داده است در حالیکه در رسانهها به دروغ وانمود کردند که این پرداختی مربوط به یک ماه است.»
برادرِ من، یک طوری ماهی 100 میلیون در ذهنت جا افتاده که به نظرت باید از 100 میلیون دفاع کنی! آقا با چه عقل و منطقی به پزشک جراح باید حدودا 50-60 برابر آتشنشان حقوق بدهید؟ 50 برابر واقعا؟ چرا جراح درآمدش 50 برابر معلم باشد؟ به ازای آن هزار عمل جراحی، معلم هم هزار شاگرد تربیت کرده. توجه دارید که درآمد شش ماههی حضرت جراح، با درآمد کل عمر یک معلم برابر است؟ سی سال کار کند، سالی 25 میلیون بگیرد، میشود 750 میلیون. واقعا جناب آقای قائم مقام وزیر، به نظر شما معلمین در جامعهی ما بیاهمیتتر از جراحان هستند؟
اصلا ما بد، شما خوب، حق هم با شما. منت گذاشتنتان چیست؟ در تئوری هم نمیشود بیش از این به شما پول داد! اصلا بیشتر از این پولی نیست که به شما بدهیم جامعهی عزیز پزشکی! حالا فریاد بلند میشود که همهی پزشکان بد نیستند. آقا همهی هیچ صنفی بد نیست، حتی همهی دزدها هم بد نیستند. ما هم با خوبها کاری نداریم، دَمشان گرم. خوب بودن یک پزشک لطفش به ما نیست، همهی آدمها وظیفه دارند اخلاق را رعایت کنند. همانطور که توقع داریم اگر باغبان پارک یک میلیارد پول پیدا کرد پس بدهد، توقع داریم آقای جراح متخصص هم از تخصصاش برای مردم هزینه کند. مگر ما به نیروهای پلیس به خاطر دزد نبودن جایزه میدهیم؟
تمام این بحث با قربانی شدن عباس کیارستمی پیش کشیده شده است. خانوادهی کیارستمی از حق طبیعی پیگیریشان استفاده میکنند و امیدواریم ـ همگی ـ به آنچه حق است برسند. اما چرا تمام مسئله ناگهان محدود شد به فرآیند درمانی عباس کیارستمی؟
اگر به اینجای یادداشت رسیدید از خودتان بپرسید اگر جای کیارستمی من و شما بودیم چه میشد؟
از زبان معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی بخوانیم:«نیمه شب دوازدهم فروردین، دکتر جنتی وزیر ارشاد وضعیت وخیم عباس کیارستمی را به اطلاع دکتر هاشمی میرساند و متعاقب آن ما با دستور وزیر بهداشت بر بالین آقای کیارستمی حاضر شدیم. اقداماتی برای وی تا قبل از حضور بنده انجام شده بود اما با توجه به حساسیت موضوع، بازبینی روند درمان انجام و گزارشهای لازم به دکتر هاشمی ارائه شد و بر اساس آن با ماموریتی که آقای وزیر به من دادند طراحی ادامه روند درمان از همان شب آغاز شد. البته صبح روز 13 فروردین خود دکتر هاشمی نیز به اتفاق ریاست دانشگاه علوم پزشکی ایران به عیادت آقای کیارستمی آمدند و از نزدیک در جریان روند درمان وی قرار گرفتند. دکتر هاشمی بعد از اطلاع از وضعیت آقای کیارستمی روند درمان وی را به دقت تحت نظر داشت و در طول این مدت شش بار نیز به عیادت وی رفت.» (کاملش را اینجا بخوانید.)
برداشت من از این حرفها این است: اگر منِ نوعی بودم، همان نیمه شب دوازدهم فروردین مرده بودم. چون نه وزیری به وزیری تلفن میزد، نه طراحی روند درمانی آغاز میشد. من مرده بودم و شما این نوشته را نمیخواندید. اگر شما برداشت دیگری از کلام معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی دارید حتما بگویید.
حالا دعوا تبدیل شده به لشکرکشی صنفی، طرفین تهدید میکنند و اصل موضوع به فراموشی سپرده میشود. اصل موضوع مرگ کیارستمی نبود، همان بخیهای بود که از صورت کودک کشیدند. بیماری بود که کنار اتوبان رها شد. اصل موضوع این است که ما آدمهای عادی وزیر را نمیشناسیم. اصل موضوع این است که این بحران یک عباس نیست، بحران تمام عباسهاست.
عالي بود . مرسي اين يادداشت بايد بطور وسيعي پخش شود.
معلومه که پزشک از معلم مهمتره!آخه آدم عاقل،وقتی تو در حال دردکشیدن باشی یا اصلا مرده باشی،اون وقت معلم چی رو می خواد بهت یاد بده؟!اول باید زنده باشی،بعد نقش بقیه میاد وسط!مثل این که بگیم نویسنده هم به اندازه ی پزشک مهمه چون روح رو پرورش می ده و از این دست مزخرفات.خب اول باید زنده باشی که روحت پرورش داده بشه یا این که بعد از شادروان شدن هم باز تحت آموزشی؟
احماقانه ترین حرفی بود که می تونستی بزنی.
بگو ببینم چه کسی دکتر رو تربیت می کنه؟ خودش مثل قارچ از زیر زمین در میاد؟ نه دوست عزیز. درسته دکتر جسم انسان رو از انواع درد و بیماری ها نجات میده اما این معلم هستش که تمدن رو به جامعه هدیه می کنه. بدون معلم دکتری وجود نخواهد داشت.
توجیهاتی یکی از یکی چرندتر!
این را هم اضافه کنید به دلیلتراشیهای این جماعت: میگویند دانشجوی پزشکی ده سال جان میکَنَد تا به جایی برسد… بعد هم حق دارد که چنین پولهایی بگیرد… انگار بقیه مشاغل و حِرَف در طول تحصیلشان مشغول هواخوری بودهاند!
خدارو شکر همه از پزشکان متنفرند… آقا حالتان بد میشود لطفا و خواهشا به دکتر مراجعه نکنید که بشینید مدام حقوق و درآمد و رفتار و زندگیش رو تحلیل کنید. لطفا در هنکام بیماری دکتر نروید! …
تمام این صحبت ها از روی حسادت و السلام. تمام اولیا ارزو دارن بچشون پزشک بشه ، وقتی یه خواستگار پزشک میاد اب از لب و لوچه همه اویزون میشه و ….. شما هم عرصه داری برو پزشک بشو بعد ماهی ۵۰۰ میلیون در بیار. همونطور هم که دوستمون گفتن ، مریص هم شدید پیش پزشک نرید
دردناک است که جامعه به اینجا رسیده. دردناک و گریه آور است. نظراتی مثل نظر آقای رضا واقعا تن آدم را می لرزاند که آدمی به چه نقطه ای از زوال رسیده و به کجا خواهد رفت؟!!!!
مثل اینست که نماینده مردم در مجلس باشی و درد مردم را دوا نکنی و بعد در برابر اعتراضها بگویی شما به من حسودی می کنید!!! اگر عرضه دارید بیایید نماینده شوید.
هر کس وظیفه ای دارد و در مقابل آن مسوول است.
واقعا متاسفم واسه خودمون امثال اينهارو(نويسنده متن)درمان يا كمكي ميكنيم.بايد كاري براشون نكرد تا دربستر بيماري بمونند و…قياس پزشكان و سختي و حساسيت كارشون با اتش نشان و معلم و…..واقعا تاسف اوره(ظاهرا معلمهاي كارامدي تربيتشون كردن😂😂)