هر شخصی صبح که از خواب بیدار میشود تا آخر شب که به خواب میرود، کارهای متفاوتی انجام میدهد که هر کدام از فرهنگ متفاوتی وارد زندگی او شدهاند. ممکن است لباسهایی بپوشیم که از فرهنگ اروپایی آمده و غذایی بخوریم که از فرهنگ ترکی آمده، با اعضای خانوادهمان روابطی بر اساس فرهنگ ایرانی و با دوستانمان روابطی بر اساس فرهنگ امریکایی داشته باشیم. به طور کلی اگر کمی به زندگی خود و دوستانمان چه در ایران و چه خارج از ایران دقت کنیم متوجه خواهیم شد که فرهنگهای متفاوت بر جنبههای گوناگون زندگی ما تاثیر گذاشتهاند. با ظهور تکنولوژیهای ارتباطی پیشرفته در عصر جدید کمتر فرهنگی را میتوان یافت که همچنان دستخوش تغییر نشده باشد.
از آنجا که آهنگسازان هم در میان ما و در همین جوامع تاثیر پذیرفته از هم زندگی میکنند، کمتر موسیقی را میتوان یافت که متعلق به تنها یک تفکر و فرهنگ واحد باشد.
بررسی دقیق سبکهای موسیقی، به خصوص سبکهای به وجود آمده طی چند دههی اخیر کاری بسیار دشوار است. گاه با دقت در مبحث ژانر در موسیقی به واژههایی عجیب بر میخوریم: مثلا، راک پاپ اپرایی!
این نامگذاری برای سبک یا ژانر یک قطعهی موسیقی، از همان تلفیق فرهنگها و همچنین تاثیر گذاری سبکهای متفاوت موسیقی بر هم ایجاد شده است. اما نباید همواره به این نام گذاریها اعتماد کرد.
نخست آنکه باید متوجه این نکته بود که ژانر واقعی یک قطعهی موسیقی با ژانر تجاری آن متفاوت است. مشابه چنین تفاوتی را در سایر هنرها نیز میتوان مشاهده نمود. برای مثال در ادبیات ممکن است به دنبال رمانی با ژانر عاشقانه بگردید. این ژانر ادبی در فضای تجاری وجود دارد، ولی در فضای واقعی ادبیات چنین ژانری را نمیتوان یافت. این موضوع در موسیقی نیز مصداق دارد. در حقیقت بسیاری از سبکهایی که با آنها آشنایی داریم در جرگهی سبکهای اصیل موسیقایی نمیگنجند و نامگذاری آنها تنها با اهداف تجاری صورت میگیرد. هدف این نوشتار بررسی سبکهایی در موسیقی است، که نامگذاری آنها تابع شاخصهایی برخاسته از دل همان سبک است.
در مبحث موسیقی کلاسیک متوجه شدیم که موسیقی کلاسیک، موسیقی است دقیق، و واژهی کلاسیک به دو دسته از انواع موسیقی تعلق دارد. یکی آن دسته از موسیقیها که دقیق هستند و دیگری به موسیقیهای دورهای از تاریخ که پس از باروک و قبل از رمانتیک وجود داشته. در مورد موسیقی پاپ هم با همان مشکلی مواجهیم که در موسیقی کلاسیک. واژهی پاپ به دو دسته از انواع موسیقی تعلق میگیرد. یکی به سبکی از موسیقی که همه با آن تا حدودی آشناییم برای مثال آثار مایکل جکسون. و دیگری انواع موسیقی مردمی یا مردم پسند از جز گرفته تا متال.
پس میتوان انواع موسیقی را در یک دستهبندی اساسی به دو گروه تقسیم کنیم، یکی کلاسیک و دیگری پاپ. این دستهبندی را برای انواع موسیقی میتوان به کار برد، برای مثال، در ایران موسیقی محلی یا فولکلور نواحی خراسان که توسط کشاورزان و مردم محلی آن منطقه به دلایل گوناگون از جشن گرفته تا مراسم مذهبی اجرا میشود را میتوان موسیقی پاپ و موسیقی اساتیدی همچون محمدرضا شجریان را موسیقی کلاسیک به حساب آورد.
بیشک تا به حال متوجه این نکته شدهاید که برخی افراد گروهی چون بیتلها را یک گروه پاپ و برخی دیگر آنها را گروهی در سبک راک میدانند، که البته هر دو دسته درست قضاوت میکنند. بیتلها به طور کلی گروهی است مردم پسند و غیر کلاسیک، پس در دستهی گروههای پاپ قرار دارد و از طرفی موسیقی این گروه در سبک راک است.
آغاز شکلگیری موسیقی پاپ به هزاران و شاید میلیونها سال پیش باز میگردد، در حقیقت هیچ کسی نمیداند که موسیقی پاپ از چه زمانی پا به عرصهی وجود نهاده است. یعنی معلوم نیست که انسانهای اولیه در ابتدا از موسیقی برای تفریح و پرکردن اوقات فراغت خود استفاده میکردهاند (پاپ) یا اینکه ابتدا موسیقی توسط جادوگران یا بزرگان قبیله در مراسمهای خاص در شرایط خاص اجرا میشده (کلاسیک). اما مسلم، حضور همزمان این دو گونه موسیقی از ابتدا تا به امروز است.
قدیمیترین متن مکتوب و نتنگاری شده، به دست آمده از یک موسیقی پاپ مربوط به حدود سال ۱۳۰۰ میلادی است، یعنی چیزی حدود ۱۵۰ سال پس از قدیمیترین آثار به دست آمدهی کلاسیک. البته نتنگاری به شیوهی امروزی از حدود سالهای ۱۶۰۰ به بعد رواج یافت و منظور من از متن نتنگاری شده همان نشانههایی است که در آن زمان صرفا برای نشان دادن کمی بمتر یا زیرتر شدن صدا به کار میرفته.
اما سبک موسیقی پاپ که در ابتدا از آن صحبت شد تنها کمی قبل از راک به وجود آمد، یعنی حدود دههی ۴۰ـ۵۰ میلادی. در این سبک که ممکن بود تنها با ساز اجرا شود یا همراهی ساز و خواننده را در خود داشته باشد تا حدود زیادی از عناصر موسیقی کلاسیک استفاده میشد. سازبندیها تا حدودی شبیه ارکسترهای کوچک و خانگی کلاسیک بود، به جز اینکه از درامز که در موسیقی جز استفادهی فراوان داشت بهجای پرکاشنهای موسیقی کلاسیک استفاده شد. بداههنوازی هم مانند سایر موسیقیهای مردمی (پاپ) جزئی جدا نشدنی از این موسیقی بود. به مرور زمان با پیشرفت تکنولوژی و ابداع سنتی سایزرها، موسیقی الکترونیک بیش از پیش وارد این سبک از موسیقی شد تا جایی که امروزه کمتر موسیقی پاپی را میتوان یافت که تماما از سازهای ارکستری استفاده کرده باشد. در طی زمان و با پیشرفت این موسیقی سبکهایی همچون ترنس و دیسکو نیز در زیر مجموعهی همین سبک به وجود آمدند که از خصوصیات ترنس و دیسکو میتوان به درامز و باس با صدای بسیار بلند و کر کننده اشاره کرد.
بر خلاف تصور همگان موسیقی پاپ هیچگاه محبوبترین موسیقی میان مردم ـ یا به تعبیری پاپترین سبک از موسیقیهای پاپ ـ نبوده. از اواخر قرن نوزدهم تا حدود دههی ۵۰ میلادی سبک جز از پرطرفدارترین سبکهای موسیقی بوده و پس از آن تا اواسط دههی نود سبک راک و از آن زمان تا به امروز موسیقی متال و رپ پرطرفدارترین سبکهای موسیقی بودهاند.
قصد دارم تا در این جا به همان نکتهای بپردازم که در ابتدای بحث به آن اشاره شد. درست است که میتوان تقسیمبندیهای متفاوتی برای موسیقی قائل شد، اما این تقسیمبندیها همواره در مورد همهی قطعات موسیقی صدق نمیکنند. مخصوصا اینکه به سختی میتوان آثار یک آهنگساز یا خواننده را در یک سبک موسیقی گنجاند. برای مثال، گروه متالیکا، که از نامش نیز پیداست باید در سبک موسیقی متال بررسی شود. اما سبک تمامی موسیقیهای این گروه متال نیست. بسیاری از آهنگهای آنها در سبک راک و حتی برخی در سبک پاپ جای میگیرند. همینطور برای خوانندهای چون مایکل جکسون، معروف به سلطان پاپ، که برخی آثار او در سبک راک جای دارند.
سبک موسیقی پاپ
هم نسبت به قدیم نیست که همه ی سیر مشخصیو جلو برن چندین مدل به سبک پاپ اضافه شده ک بعضی از خواننده ها بدون داشتن اطلاع وارد میشن بهشوو تصوراتتو از اهنگ بهم میریزن .این همه اهنگ پوچ و بیمعنی میاد بیرون بجاش اهنگهای خوبو باس زیر زمینی پخش کنن.چرا اخه