نیلوفر شاندیز در شبگار، «استالین خوب» را معرفی میکند. رمان استالین خوب ترجمه روسی به فارسی زینب یونسی در شمارگان 2 هزار و 200 نسخه با قیمت 8500 تومان در 408 صفحه از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شد .
« این جشنها و هدیهها مرهم کودکی مرگاندود من بودند. زندگی تشکیل میشود از جشنها و هدیهها؛ بقیه هر چه هست سوتفاهم است. زندگی تشکیل میشود از سرگرمیهایی که با آن مرگ را فراموش کنم. من با فقر، بندگی و ترس بیگانه بودم. هیچگاه حقارت زندگی در آپارتمانهای کمون (اشتراکی) را حس نکردم. اصل اخلاقی خودسرانهی من از اطمینان بی مرز به جهان، همراه با صداقت و گشادگی کامل در برخورد با آن تشکیل میشد. من جان شفافی بودم که به دنیا آمده بود تا به خدای رقص مبدل شود.» ص 38
عنوان کتاب به خودی خود، برای هر کسی میتواند جذاب باشد. استالین و خوب بودن ؟!
ویکتور ارافیف نویسنده معاصر روس است. او در رمان استالین خوب، به شرح زندگی پدرش که دیپلماتی روس بوده و در واقع مترجم نزدیک استالین بوده میپردازد و در پشت این زندگینامه، شرحی از تاریخ کشورش را بازگو میکند.
ارافیف که در رونمایی از چاپ کتابش در تهران حضور داشته، گفته است:«در رمانم نشان دادهام انسان ذاتا میل به خشونت، تجاوز، حسادت و… دارد و باید شرایطی را برای خودش فراهم کند که این احساسات بد فرصت ظهور پیدا نکنند.»
یکی از ویژگیهای این رمان طنز آن است. نویسنده دربارهی آن گفته است «طنز سلاح خوبی است در مقابل دیکتاتوریای که همیشه این ترس از آن هست که به افراطیگری کشیده شود.»
کتاب استالین خوب، بر پایه سبک ادبی است که در غرب، بیشتر به آن «رپرتاژ» میگویند تا یک نثر ادبی؛ هر چند خود نویسنده، سبکش را «رمان اتوبیوگرافی» یا شرح حال خود معرفی میکند.
ارافیف درمقدمه این کتاب، به خواننده از قبل آگاهی میدهد که تمام شخصیتهای کتاب او، از جمله مردم واقعی، شخصیتهای خیالی هستند. جالب اینجاست که در میان این شخصیتها، که به گفته ارافیف، خیالی هستند، از سیاستمداران، هنرمندان و نویسندگان بزرگ و مشهوری که کاملا واقعی هستند نام میبرد. این عبارت ارافیف، بیشتر یک شوخی با خواننده است، نوعی از شوخی که به شکلهای مختلف در قسمتهای زیادی از کتاب ارافیف به چشم میخورد.
«اگر مرگ را بالاترین معیار اعتبار بگیریم ما به هیچوجه در شرایط برابری نیستیم. مرگ فرزند، والدین را از پا در میآورد، این فروریختن ادامهی هستیشان است. مرگ والدین، فقط تکهای تراژیک در زندگی انسان است. پدر و مادر حتی بر ادبیات سایه میاندازند. نویسنده به محض اینکه شروع میکند به توصیف آنها لحن او ارتعاش و نوسان مییابد. در پارک مطمئن بودم اگر موقعیتی پیش بیاید که بین خود و پسرم یکی را انتخاب کنم من خودم را قربانی میکردم. غریزهای وحشی که حتی حس فداکاری هم بهجا نمیگذارد.»( ص 88)
نثر این کتاب منحصر به خود ارافیف است. سرشار است از کنایه و طنز، شوخی با خود و دیگران، و خیالپردازی وابسته به واقعیت، که همهی اینها نثر او را به سبک پست مدرن نزدیک میکند. به نظر میرسد سبک او بیش از هر چیز در این کتاب، یک شوخی جسورانه با خودش است.
تنها تکیهگاه راوی کتاب، ادبیات و مخالفت با حکومت شوروی است. دشمنی پدر و پسر در کتاب، نه مثل پدرکشی در کتابهای داستایوفسکی، بلکه پدرکشی به شیوهی امروزی است. پسر به حیات سیاسی پدر خاتمه میدهد، با سرکش شدنش، با محکوم کردن حکومتی که پدرش به آن خدمت میکرده است. توضیح میدهد که چگونه از روی جسد سیاسی پدرش که خدمتگذار حکومت شوم استالین بود رد میشود تا آزادی قلم را به دست بیآورد.
میشود گفت پدر نماد و معیاری برای تاریخ رسمی و پسر نماد تاریخ غیر رسمی و نانوشته است. ویکتور ارافیف در مقدمه این کتاب خطاب به خوانندگان ایرانی گفته است: «به نظر میرسد خواننده ایرانی با تعمق در کتاب من به زودی در مییابد که موضوع آن در ظاهر به کشور روسیه مربوط میشود اما در باطن به تمام بشر تعلق دارد.»
«من بلد نیستم به تنهایی زندگی کنم. من به بازتابهایی که از من، به شکل شیفتگیام به جنس زن نمود مییابند، نیازمندم. زنها را مثل لامپ روشن میکردم و بعد تلاش میکردم روشنایی کسلکنندهشان را تغییر دهم. اسمهایشان چه بود؟ نیمی را به یاد نمیآورم؛ نهایت شانسی که در زندگی میتوان تجربه کرد. هر کدام از آنها حسادت، خشم و تکبر را مثل برگهای کلم از من جدا کردند. با نرمی و بدون آلایش، به مغر کلم تبدیل میشوم و در ریگزار ستارهها فرو میروم و ستاره میشوم .» ص 259
رمان استالین خوب ترجمه روسی به فارسی زینب یونسی در شمارگان 2 هزار و 200 نسخه با قیمت 8500 تومان در 408 صفحه از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شد .
ویکتور ارافیف در سال 1992 جایزه ادبی ناباکوف و در سال 2006 نشان ملی ادب و هنر فرانسه را دریافت کرد. آثار او مثل «زندگی با ابله» مورد استقبال هنرمندان موسیقی و سینما واقع شده است .