
هفته 22 لیگ برتر: قلیون، 160میلیارد و چند ماجرای دیگر
از امروز میخواهیم روال مطالب ورزشی را عوض کنیم، به جای گزارش بازیهای پرسپولیس و استقلال با نگاهی متفاوت تمام اتفاقات فوتبال ایران را در هفتهای که گذشت زیر ذرهبین قرارمیدهیم (حتی اگر شد همهی ورزش). امیدواریم این شیوهی جدید نظر شما راجلب کند.
– جمعه هفتهی آینده بازی بزرگ فصل یعنی دربی پایتخت، میان تیمهای استقلال و پرسپولیس برگزار خواهد شد. همهی رسانههای ورزشی کشور تحت تاثیر این بازی قرار دارند، اما ما عین خیالمون هم نیست و ادای آدمای بیطرف رو درمیاریم. (حداقل تو این مطلب)
– محمدرضا ساکت، مشاور عالی امور اقتصادی سازمان لیگ، اعلام کرد که برای حق پخش تلویزیونی بازیهای لیگ برتر و لیگ دسته یک و فوتسال، صدا و سیما باید مبلغ 160 میلیارد تومان در فصل آینده به فدراسیون فوتبال بپردازد. (شما اگه تونستی 160 میلیون بگیری کلاهت رو بنداز هوا، 160 میلیارد پیشکش. مگه از یار دوازدهم به همین راحتیا میشه پول گرفت!!؟)
– گسترش فولاد تبریز که به تازگی سرمربی جوانش رسول خطیبی را با سرمربی جوان دیگری به نام مهدی تارتار عوض کرده توانست در بازی این هفته راهآهن سورینت را با 5 گل در تبریز شکست دهد. (براساس اخبار تائید نشده بعد از زدن گل چهارم مشاور مدیرعامل این باشگاه به مدیرعامل گفت: دیدی گفتم این مربی رو عوض کن، یادت نیست تو جامجهانی موقعیت صددرصد گل رو خراب کرد، بعد خندید.)
– راهآهن سورینت (باشگاه متعلق به بابک زنجانی، میلیاردر زندانی) با شکست 5 بر صفر مقابل گسترش فولاد به حرکت خود به سمت انتهای جدول با قدرت ادامه میدهد. منصور ابراهیمزاده سرمربی که روزگاری کاندید سرمربیگری تیم ملی بود، با قدرت این تیم را در رده چهاردهم لیگ برتر حفظ کرده است. (باید ببینیم پیغام تعویض سرمربی تیم، از زندان اوین، کی به دفتر باشگاه میرسه)
– تراکتورسازی در کرج با سایپا به لطف گل دقیقه 92 انصاریفرد به تساوی 3 بر 3 رسید. که با توجه به وضعیت هفتهی گذشته این باشگاه خیلی هم خوب بود. هفتهی پیش مجید جلالی از سمت سرمربیگری خود در این تیم استعفا داد. زینیزاده مدیرعامل باشگاه اعلام کرد که با تونی الیویرا مربی سابق تیم برای برگشت به نیمکت به توافق رسیده است. ناگهان در جلسه جلالی با هیات مدیره همه چیز عوض شد، جلالی برگشت و در مصاحبهای اعلام کرد که به خاطر اصرار (بخوانید التماس) زینیزاده برگشته است. زینیزاده که از بازگشت جلالی ناراحت بود، حرفهای جلالی را تکذیب کرد و استعفا داد (میخواست ناز کنه)، اما هیئت مدیره در حرکتی جالب به سرعت استعفای او را قبول و جمشید نظمی را به عنوان جانشین او معرفی کردند. (نازشو نخریدن دیگه)
– سایپای کرج تیم بیحاشیه و جوانی که با مربیگری انجین فیرات ترکتبار بسیار خوب نتیجه میگیرد و به خوبی خودش را در نیمه بالای جدول حفظ کرده است. باید از مدیران این شرکت معظم بخواهیم که در ساخت اتومبیل هم از الگوی باشگاهداری پیروی کنند. (به قول دوستان مرگ دست خداست، پراید وسیله است.)
– پرسپولیس در اهواز 2 بر یک بازی را به فولاد اهواز واگذار کرد. گل دوم بازی که توسط آرش افشین در موقعیتی مشکوک به خطای هند به ثمر رسید (قضاوت با کارشناسان داوری). در نتیجه تمامی اعضای باشگاه پرسپولیس از کادرفنی و سرمربی تا تدارکات و ماساژور به نحوهی داوری اعتراض کردند.(حالا ما از اینکه دقیقا 60 دقیقه تیم اهوازی پرسپولیس رو کرده بود تو قوطی حرف نمیزنیم.)
– یکی از حاشیه های مهم هفته قلیان کشیدن بازیکنان تیم ملی زیر22 سال ایران در جزیره کیش بود که عدهای میگویند متهمان اصلیش محسن مسلمان و پیام صادقیان، بازیکنان پرسپولیس بودند. پیام صادقیان در مصاحبه بعد از بازی گفت به خاطر شعار تماشاچیان 90 دقیقه به فکر قلیان بودم. (توصیه ما به مسئول تدارکات تیم پرسپولیس اینه که یه قلیون برای پیام جون چاق میکرد کنار زمین که دو تا پک بزنه از فکرش بیاد بیرون، مثل اینکه هوای اهواز شبیه کیشه.)
– ملوان انزلی در انزلی 2 بر یک مس کرمان را شکست داد. خبرنگاران به دلیل حاضر نشدن مظلومی سرمربی مس در مصاحبه قبل از بازی مصاحبه بعد از بازی او را تحریم کردند (چیزی که عوض داره گله نداره) مس برای رسیدن به ته جدول با فجرسپاسی رقابت تنگاتنگی دارد.
– سپاهان با دو گل توانست داماش گیلان را شکست دهد. کرانچار با پیدا کردن مهدی شریفی، گلزنی که از تیم امیدها آمده است، توانست بحران را پشت سر بگذارد و به سرعت به طرف صدر جدول حمله کرده است.
– داماش گیلان در بحران است. داماش متعلق به شرکت هولدینگ آریا (یک میلیاردر زندانی دیگر، مهآفرید امیرخسروی) است که به دلایل کاملا واضح دیگر پولی در بساط ندارد. (حالا تو این وضعیت بلبشو مدیرعامل باشگاه، امیر عابدینی، هم ویر افشاگریش گرفته، دستت درد نکنه، اما می ذاشتی برای یه موقعیت بهتر)
– فجرسپاسی با شکست خانگی 2 بر 1 مقابل صبای قم با داشتن محمود یاوری، باتجربهترین و مسنترین سرمربی لیگ برتر، با قدرت انتهای جدول را حفظ کرده است. (یه ضربالمثل جدید هست که میگه ازین تیم به اون تیم فرجه)
– استقلال هم توانست با یک گل استقلال خوزستان را شکست دهد و قبل از بازی دربی، در صدر جدول بایستد.
– در هفته گذشته جواد نکونام کاپیتان تیمملی اعلام کرد که ممکن است، از استقلال برود (ناز کرده بود که شاید طلبش رو بگیره)، این ماجرا باعث شد همراه با امیر قلعهنویی در مطبوعات علیه هم مصاحبه کنند و باعث قهر نکونام و نیامدن او به اردوی بازی با استقلال خوزستان شد. با این اوضاع پیش آمده احتمال جدایی نکونام از استقلال زیاد است. استقلال به دلیل کمبود نقدینگی و سوءمدیریت در حال از دست دادن مهرههای ارزشمند خود است، جباری، مجیدی، منتظری و حالا نکونام. (کی نوبت به آندو و خسرو برسه، خدا میدونه.)
از اولین نفراتی بود که در خرداد سال 1359 در تبریز به دنیا اومد. سه چهار روز بعد کلا با خانواده به تهران نقل مکان کردن، برای همینه که وقتی ازش می پرسن کجایی هستی به استناد شناسنامه خودش و باباش می گه تهرانی. هفت سال بعد به تبریز برگشت و سه سالی رو اونجا بود و دوباره برگشت به شهر آرزوها، تهران. از یازده سالگی تو شرق تهران ساکن شد و همیشه خودش رو یه شرقی اصیل می دونه. وقتی که برادر و خواهرش به مدرسه تیزهوشان رفتن، برای اینکه تنوعی در خونه ایجاد کنه به دبیرستان نمونه مردمی دانشمند نارمک رفت و درس نخوند و چقدر بهش خوش گذشت.
تو کنکور سال 77 افتاد وسط دعوای نظام جدید و قدیم و فن آخر استاد رو اجرا کرد و اصلا برای کنکور درس نخوند و رفت دانشگاه آزاد تهران جنوب که مهندسی صنایع- برنامهریزی و تحلیل سیستمها بخونه. رشتهای که یه کامیون باید اسمشو بکشه و بین بچههای فنی معروفه به “ادبیات فنی” یا “اقیانوسی به عمق یه انگشت”. سال 82 که فارغالتحصیل شد، بعد از تسویه حساب با دانشگاه یه ضرب رفت تو پستخونه و برای سربازی مدارکش رو پست کرد که به سرعت خودشو برای خدمت زیر پرچم معرفی کنه. خوبی پدر نظامی داشتن اینه که در زمان تقسیم دیگه نگران رفتن به شهر دور نیستی، چون تو تقسیم ازت میپرسن “شرق تهران یا غرب؟”
شاید همین که از خونه تا محل خدمتش یه ربع راه بود و بیکاری تو محل خدمتش، باعث شد بزنه به سرش و بخواد سینما بخونه. آخرای خدمت شروع کرد درس خوندن برای کنکور و وقتی از زیر پرچم بیرون اومد، کنکور قبول شد و وارد دانشکده سینماتئاتر دانشگاه هنر شد، اونم رشته سینما (آخه آدم عاقل سینما میخونه!!؟) اون موقع فکر میکرد برای وارد شدن به سینما 4 راه وجود داره: پول، پارتی، آویزون شدن و تحصیلات. بعد از فارغالتحصیلی فهمید 3 راه بیشتر وجود نداره. گفت من میخوام کارگردان بشم و با دستیاری شروع کرد، اما نفهمید چجوری سر از مدیرتولیدی دراورد. حالا چجوری این مدیرتولید بعضی وقتها دست به کیبورد می شه خدا می دونه
مطلب قشنگ و جامع نوشته شده
نویسنده علاوه بر نویسندگی تبحر و صاحب نظر در خصوص ورزش فوتبال میباشد
با اینکه اخراج بازیکن و عدم استفاده از بازیکن در هر مسابقه ای حق سرمربی تیم هست و با اینکه عوض کردن مربی حق مدیر عامل هست و با علم بر اینکه عوض کردن مدیر عامل حق هیات مدیره میباشد وبا اینکه عوض کردن کل هیات مدیره بر عهده مجمع می باشد ….ولی هیچ کجای دنیا به اندازه ایران این همه تغییرات رخ نمیدهد ….
حتما مثل فرش و پسته وخاویار وگاز و نفت و…..میخواهیم در دنیا در این زمینه هم اول بشیم
🙂
با تشکر فراوان و تائید حرف بهزاد عزیز
دوستان باید توجه داشته باشن که من خودم برای مطلب خودم نظر ندادم و فقط با بهزاد جان تشابه اسمی داریم
بهزاد جون این ابتکارت توی بخش پاسخ ها خیلی خیلی مبتکرانه بود:)))))))))))))) دمت گرم:))))))))