داستانهای عصیانگرانه از نویسندهای با نام مستعار “بندی Bandi” ، که هنوز در کشور کره شمالی زندگی میکند، از نادرترین نمونههای ادبی و داستانی است که از آن دیکتاتوری مرموز بیرون میآید.
این یادداشت 12 فوریه 2016 یعنی 11 روز پیش در گاردین منتشر شده است
یک مجموعه داستان کوتاه که تحت نامی مستعار نوشته شده و به شکل قاچاقی از کره شمالی بیرون آمده، مسیرش را به سمت تبدیل شدن به یک شور ادبی بینالمللی طی میکند، با پیشنهادات فراوان از جانب ناشران در سراسر دنیا برای نویسندهای که لقب سولژنیتسین کره شمالی را گرفته است.
بابارا زیتور، جوینده ناشر برای مجموعه داستان “اتهام” نوشته نویسنده کرهای با نام مستعار “بندی Bandi” ، میگوید از وقتی پیشنهادات فوری برای چاپ کتاب از جانب کشورهای آمریکا و انگلیس را پذیرفته، میز کارش را ترک نکرده است. او تمایل و علاقه بینالمللی برای این اثر را “شدید و بیصبرانه” توصیف میکند. زیتور میگوید “طی چند روز پیشنهاداتی را پذیرفتهام و قبل از نمایشگاه کتاب لندن، منتظر عقد قرارداد در آلمان، اسرائیل، سوئد، ایتالیا و دیگر کشورها هستم.
داستانهای بندی در دهه 90 در کره شمالی میگذرد و شامل داستانهایی میشود درباره زنی که میکوشد در دوره قحطی صبحانه درست کند و رئیس کارخانهای که سعی میکند جلوی رسوا شدن دوستی را بگیرد. این مجموعه به کمک سازمانی به نام Happy Reunification Road Organisation قاچاقی بیرون آمد. سازمانی که برای کمک به مردم کره شمالی و پیوند دوباره کشور کار میکند. این مجموعه داستان در سال 2014 توسط Chogabje در کره جنوبی چاپ شد.
زیتور که با نویسندگان کرهای بسیاری کار کرده، در عناوینی شامل “لطفا دنبال مادر بگرد” نوشته کیونگ-سوک شین و “گیاهخوار” نوشته هان کانگ، میگوید “تا به حال شنیده نشده بود” که کار ادبی و داستانی از کره شمالی داشته باشیم. “من برای بیش از 10 سال با ادبیات کرهای کار کردهام و هرگز به موردی مثل بندی برنخورده بودم. و بخصوص آنچه باورکردنی نیست این است که نویسنده در کره شمالی زندگی میکند و آنجا را ترک نکرده.”
زیتور میگوید “داستانها زندگی هرروزه شخصیتهای مختلفی را ترسیم میکند که در کره شمالی زندگی میکنند – داستانهای شخصی هستند که چتر وحشتی را که مردم کره شمالی تمام مدت زیر آن زندگی میکنند را نمایان میکند. این داستانها صدای مادران و فرزندان است، صدای پدران و برادران و خواهران.”
او میگوید یکی از داستانها درباره مادری است که طفلش از پوستر بزرگ “کارل مارکس” که از پنجره خانه میبیند، میترسد. بنابراین مادر کرکرهها را میبندد. کمی بعد مامور دولتی میآید که ببیند چرا کرکرههای آنها آن روز در مقابل چنان شمایل بزرگی بسته است. مادر هم توضیح میدهد که بچه از تصویر ترسیده است.
“طی چند ساعت بعد شوهر به خانه برمیگردد درحالیکه به خاطر صداقتی که همسرش داشته در حد مرگ ترسیده است و بعد مامورها به خانه میریزند که مادر، پدر و کودک را ببرند و آنها را سوار قطاری میکنند که به جایی میرود که در تصور ما هم نمیگنجد.” زیتور میگوید “همانطور که داستان را میخواندم، عشق لطیف مادر را به فرزندش حس میکردم – و اینکه این داستان یک مادر و بچهاش است، اما آنچه در ذره ذره وجودت نفوذ میکند رعب و وحشت رژیم کره شمالی است.”
“من فکر کردم بچه آنجا کشته میشود. داستان، وحشتناکترین بود چون زندگی که در آن ترسیم شده ، یک روز معمولی یک خانواده در کره شمالی است. بدترین کابوسهای ما زندگی هرروزه آنهاست. حتا وحشتهای غیرقابل تصور، اتفاقات روزانه است.”
هانا وستلند، ناشری که کتاب را برای چاپ بریتانیا گرفته، میگوید “اتهام فقط یک کتاب با ماجرایی خوب پشت آن نیست. بلکه مجموعهای از رمانهای کوچک ماهرانهای است – مثل کارهای الکساندر سولژنیتسین (از جماهیر شوروی قدیم) – که با قدرت و صراحت از حقیقت حرف میزنند.
او میگوید ساختار کلاسیک داستانها برمیگردد به کارهای گوگول و چخوف، درحالیکه “تمایل پوچگرایانه بندی به ساتیر” یادآور کرگدن یونسکو است و “لحن گزنده آن” شما را یاد آن عصیانگر روسی بزرگ، میخائیل بولگاکف، میاندازد.
وستلند که مجموعه را در بهار 2017 چاپ میکند، میگوید “این واقعیت که بندی تقریبا هرگز هیچگونه دسترسی به کارهای این دو نویسنده اخیر نداشته، کیفیت کارش را برجستهتر میکند.”
حق چاپ اتهام در آمریکای شمالی در انحصار Grove Press است، با ترجمه فرانسوی در ماه مارس از انتشارات Philippe Picquie ، و حق چاپ همچنین در ژاپن و تایوان هم فروخت. حق چاپ Global Spanish توسط لیبروس دل آستروید گرفته شد. در آلمان حق چاپ در انحصار آمبو آنتوس است و همچنین زیتور میگوید مزایدهای در آلمان قرار است برگزار شود که پیشنهاداتی از دیگر کشورها را هم به همراه میآورد.
هی-یون دو، رئیس سازمان Happy Reunification Road میگوید اگر نویسنده این خبر را بشنود که کتابش در سراسر دنیا چاپ خواهد شد، “نمیتواند جلوی اشکهایش را بگیرد. و مشتاقانه امیدوار میشود که همه جهان بفهمند که مردم کره شمالی چه تیرهروزانه و تحت چه شرایط بیرحمانهای، مثل بردهها زندگی میکنند.”
زیتور میگوید که انتشار “اتهام” در غرب، “پذیرش روح تسخیرناپذیر آزادی تفکر و خیال است.”
او میگوید “رهبر خشن کره شمالی هرچه بیشتر و سختتر میکوشد که ملتش را ماشینوار و بیروح کند، نمیتواند. افکار آزاد، ایدههای آزاد، تلاشهای هنرمندانه و بیشتر از همه حس قدرتمند تخیل آزادانه نمیتواند نابود یا حذف شود.