اولین وکیل ایران که بود و چه کرد؟

۱۶ اسفند ۱۳۹۲ | ۱۱:۴۵
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه

به مناسبت روز وکیل

این یادداشت قرار بود روز وکیل، یعنی هفتم اسفند منتشر شود. اما انتشارش تا امروز عقب افتاد به دلایل فنی.  با شبگار همراه شوید.

اولین دادگاه قانونی در ایران، در سال  1286  تشکیل شد؛ برای رسیدگی به پرونده‌ای که به نام «پرونده‌‌ی دختران قوچان» مشهور است. در مورد ماجرای دختران قوچان، فروش‌شان، پیگیری‌های مجلس، و دادگاهی که تشکیل شد افسانه نجم‌آبادی در کتاب «حکایت دختران قوچان» به تفصیل بحث کرده است. اما موضوع این یادداشت کل این ماجرا نیست.

از این‌جا شروع کنیم که پیشینه‌ی دادگاه (به شکل قانون‌مند و به قول معروف مدرن) در ایران 106 سال است و در این 106 سال، قانون و دادگاه راه بسیار درازی را پیموده تا به این‌جایی رسیده که الان هست. اگرچه جایگاه فعلی چندان خوشایند نباشد، ایده‌آل نباشد؛ برای رسیدن به همین نقطه هم راهی سخت و طولانی طی شده است. در اولین دادگاه قانونی ایران، اولین دادگاهی که پس از مشروطه تشکیل شد، اولین وکیل ایران هم پا به عرصه‌ی دادگاه گذاشت و از حق و قانون دفاع کرد. این وکیل میرزا احمدخان حیدری بود، اما قبل از این‌که به این وکیل بپردازیم، کمی شرح پرونده لازم است.

در پرونده‌ی دختران قوچان، آصف الدوله حاکم خراسان متهم است که به خاطر فشار آوردن بیش از حد به رعایا برای گرفتن مالیات، آن‌ها مجبور به فروش دختران خود به ترکمن‌ها شد‌ه­‌اند و سالار مفخم حاکم بجنورد متهم است که به ترکمانان اجازه داده در حدود قوچان بدون هیچ مانعی دست به غارت بزنند و آن‌ها چندین و چند اسیر گرفته‌اند که بیشتر زن بوده‌اند.

این اتفاق پیش از اعلام فرمان مشروطه افتاد و در جریان مشروطه این پرونده هر لحظه ابعاد بزرگتری پیدا کرد، در منابر و روزنامه‌ها از آن صحبت شد و با کمی مبالغه می‌توان گفت سالار مفخم و آصف‌الدوله تبدیل به نماد ظلم پیش از مشروطه شدند. مجلس اول قضیه را پیگیری کرد و این پیگیری‌ها نهایتا منجر به تشکیل دادگاهی شد که مجد‌الاسلام از آن به عنوان اولین دادگاه قانونی ایران یاد می‌کند. حالا خودتان کمی هم حال و هوای مشروطه را تصور کنید و ببینید در فضای پس از انقلاب، دو نفر متهمِ این پرونده نزد افکار عمومی آن زمان تا چه حد منفور بوده‌اند. در این فضاست که اولین وکیل ایران معرفی می‌شود، مردی که اتفاقا یک مشروطه‌خواه شناخته شده هم بوده است.  میرزا احمد خان حیدری در اولین حرکت لایحه­‌ی دفاعی‌ه­اش را برای آزادی دو متهم تنظیم و از دادگاه تقاضای لغو بازداشت غیرقانونی را می‌کند. شرح کامل این دادگاه و درخشش اولین وکیل ایران را در مقاله‌ای خواندم به قلم محمد تقی دامغانی با عنوان «چهره‌ی درخشان اولین وکیل دادگستری در اولین محاکمه پس از مشروطیت.» که به درستی این عنوان را برای مقاله‌­اش انتخاب کرده است. میرزا احمد خان حیدری مدافع قانون است، و تمام تلاشش را می‌کند که مطابق قانون هیچ حقی از کسی ضایع نشود، حتی اگر این حق عدم بازداشت باشد. در لایحه دفاعیه‌­اش در شرایطی که قوانین هنوز مشخص نبوده‌اند از دو متهم پرونده و حقوقشان دفاع می‌کند، و ثابت می‌کند یک وکیل است.

حالا خودتان را جای میرزا بگذارید. شما یک مشروطه‌خواه شناخته شده هستید. آیا حاضرید به خاطر قانون، به حمایت از استبداد متهم شوید؟ آیا حاضرید در دادگاه از اجرای قانون در حق کسانی دفاع کنید که خودتان هم می‌دانید اگر نه به این جرم، قطعا به جرائم دیگری باید محکوم شوند؟ شاید از یک دید عملگرای انقلابی چنین کاری اشتباه باشد. شاید بهتر باشد دفاعی صورت نگیرد تا حق این مستبدین کف دستشان گذاشته شود، ولی وکیل با آدم­‌های معمولی این تفاوت را دارد: قرار است برایش قانون و اجرایش و حفاظت از حقوق موکلین بنا بر قانون در اولویت باشد نه اعتقاداتش.

شاید تلاش‌های وکلا به دلیل پیچیدگی زبان‌شان به چشم نیاید، اما واقعیت این است که در جامعه‌ی قانون‌مدار، وکلا صف اول حفظ قانون و صیانت از حق هستند. داستان حماسه یک وکیل مقاوم بارها و بارها در ادبیات آمریکا نوشته و در سینمای آمریکا تبدیل به فیلم شده است. در سایت شبگار، در مورد فیلم کشتن مرغ مقلد مطلبی منتشر شده است که دقیقا به همین نکته اشاره می­‌کند. شاید نبود این ژانر ادبی و سینمایی نتیجه‌ی بی‌اعتقادی مردم به قانون است. به هرحال هنوز هم وقتی ماشین نباشد، بسیاری ایستادن پشت چراغ قرمز را لازم نمی‌­دانند. وکلا راه درازی را آمده‌اند اما راه درازی را هم در پیش دارند و داستان حضور پررنگ حقوق‌­دانان در ایران پس از مشروطه هنوز تمام نشده است.

 

کارشناس فیلمنامه نویسی و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر و دانشجوی دکترای پژوهش هنر در دانشگاه تربیت مدرس. فیلمنامه نویس، و نویسنده رمان های سیاسیا در شهرمارمولک ها، ماجرای خونزاد و ماجرای کفترکش و منتقد و نویسنده در مجله شبگار
امین حسینیون
0 0 رای‌ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
5 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback)‌های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه‌ها
tahmineh
10 سال قبل

اين داستان احمد خان حيدري مرا بياد جان آدامز ازاولين روساي جمهور آمريكا انداخت كه وكيل معروفي بود .ممنون اولين وكيل ايران را نمي شناختم.

حمید
4 سال قبل

تشکر عالی بود

3 سال قبل

Howdy! I understand this is kind of off-topic however I had to ask.
Does running a well-established blog such as yours require a massive amount work?

I am brand new to blogging however I do write in my diary daily.
I’d like to start a blog so I will be able to share my
experience and views online. Please let me know if you have any kind of ideas or tips
for brand new aspiring blog owners. Thankyou!

ابراهیم مهدی زاده
3 سال قبل

خیلی عالی . واقعا در راستای دفاع از ادعا و یا حقوق متصوره خویش الزاما نیاز به حضور وکیل در شروع تا اختتام پرونده خویش کاملا احساس میشود. با تشکر