
استقلال برد تا پرسپولیس شاید صدرنشین شود
جمعه 3 آبان 1392 _ ساعت 17:45 , (ورزشگاه آزادی تهران)
استقلال تهران 2 – 0 فولاد خوزستان
زنندگان گل : جواد نکونام (18) – آندرانیک تیموریان (2+45)
حاشیه های قبل از بازی :
– قبل از این بازی استقلال تهران با سه بازی کمتر و 16 امتیاز در رده نهم و فولاد خوزستان با 26 امتیاز در رده اول جدول لیگ برتر قرار داشتند .
– تیم استقلال ، در این بازی نمی تواند از خسرو حیدری و محمد قاضی، به دلیل مصدومیت استفاده کند . از بازیکنان فولاد خوزستان پیریرا بازیکن برزیلی و آقای گل فعلی لیگ برتر نیز در حرکتی عجیب به دلیل شادی بعد از گل در بازی با تراکتورسازی توسط کمیته انضباطی از یک بازی محروم شده است و همچنین مهدی جماعتی هم به دلیل مصدومیت این بازی را از دست داده است.
– براساس گزارش سایت ترانسفرمارکت، ارزشمندترین بازیکن استقلال آندرانیک تیموریان با ارزش 1.5 میلیون یورو و فولاد خوزستان، بختیار رحمانی با یک میلیون و 100 هزار یورو هستند.
بازی :
استقلال به عنوان یک مدعی قهرمانی خوب بازی نکرد، اما نشان داد که از روزهای بد خود فاصله گرفته و در حال پیشرفت است. همگان از استقلال با داشتن 6 بازیکن ملیپوش در ترکیب خود توقع بازیهای بهتری دارند. آبیپوشان بازی را خوب شروع کردند و خیلی زود در دقیقه 18 بازی از روی نقطه پنالتی توسط جواد نکونام به گل رسیدند، اما پس از آن توپ و زمین را به بازیکنان فولاد واگذار کردند هرچند که فولاد هم نتوانست از برتری خود استفاده کند. در دقایق پایانی نیمه اول بر روی یک ضربه ایستگاهی آندارنیک تیموریان با یک شوت مهارنشدنی برای بار دوم دروازهی فولاد را باز کرد تا بازی با نتیجه 2 بر صفر به سود استقلال در نیمه اول به پایان برسد.
در نیمه دوم استقلال توانست توسط هافبکهای خود، جواد نکونام، آندو تیموریان و جی لوید ساموئل، بازی را کنترل کند و در حالیکه هیچ میلی به حمله از خود نشان نمیدادند، اجازه بازیسازی را به بازیکنان سرخپوش فولاد ندادند.
تیم فولاد خوزستان با اینکه با پاسهای متعدد در میانه زمین، بازی را در اختیار گرفته بود، اما نتوانست خودش را از دام هافبکهای قدرتمند استقلال رها کند. با اینکه فولادیها از روی شوت از راه دور سه بار توپ را به دیرک دروازهی استقلال کوبیدند، اما به دلیل عدم حضور یک مهاجم تمامکننده نتوانستند به گل برسند. هرچند که اسماعیل شریفات بارها در جناح راست پژمان نوری مدافع ملیپوش استقلال را جا گذاشت، اما به دلیل کم تعدادی فولادیها در محوطه جریمه کار خاصی از پیش نبرد. با توجه به این نکته که بختیار رحمانی کاپیتان و بازیکن محوری خط هافبک فولاد روز خوبی را سپری نکرد. در مجموع فولاد فرکی خوب بازی کرد، فقط به گل نرسید.
چند خط آخر را به تعریف دوباره از بهترین بازیکن این روزهای فوتبال ایران اختصاص میدهیم، بازیکنی که وجودش هم برای استقلال و هم برای تیم ملی نعمتی محسوب میشود، آندرانیک تیموریان و امیدواریم که تا زمان بازیهای جام جهانی دچار افت و یا مصدومیت نشود که او به تنهایی میتواند تیمی را نجات دهد.
حاشیه های بعد از بازی :
– امروز هاشم بیکزاده در جناح راست دفاعی استقلال بازی میکرد و الحق که بازی خوبی را از خودش به نمایش گذاشت. با این نوع بازی بیکزاده قصد دارد پاسخ اعتماد کیروش مربی تیمملی را بدهد و خود را مسافر برزیل کند. یکی از دوستان، شوخی ظریفی در این مورد میکرد و میگفت اگر تیمملی پرتغال نتواند بازی پلیآف با سوئد را برنده شود و به جام جهانی نرسد، رونالدو پرتغالی باید از تلویزیون بازی هاشم بیکزاده را در جامجهانی تماشا کند. باید بگوییم که او اگر با این سرعت پیشرفت کند، قطعا لیاقت حضور در جامجهانی را خواهد داشت.
– در اقدامی جالب بعد از یک دوره رخوت (و جنجال بر سر ارائه آمار اشتباه) دوباره مسئولین برنامه فوتبال برتر کانال 3 آمار عجیبی را برای این بازی ارائه دادند. در حالیکه تیم فولاد خوزستان (به اعتراف سرمربی استقلال تهران در مصاحبه مطبوعاتی) به طور کاملا محسوسی توپ را در جریان بازی در اختیار داشت، آمار مالکیت توپ را 52 به 48 به نفع استقلال اعلام کردند.
– استقلال تهران با این برد با 19 امتیاز و سه بازی کمتر به رده ششم جدول صعود کرد، فولاد خوزستان هم علیرغم این باخت همچنان با 26 امتیاز در رده اول جدول قرار دارد، اما استقلال با این نتیجه به پرسپولیس رقیب دیرینهی خود اجازه داد که با برد در روز یکشنبه به صدر جدول صعود کند.
از اولین نفراتی بود که در خرداد سال 1359 در تبریز به دنیا اومد. سه چهار روز بعد کلا با خانواده به تهران نقل مکان کردن، برای همینه که وقتی ازش می پرسن کجایی هستی به استناد شناسنامه خودش و باباش می گه تهرانی. هفت سال بعد به تبریز برگشت و سه سالی رو اونجا بود و دوباره برگشت به شهر آرزوها، تهران. از یازده سالگی تو شرق تهران ساکن شد و همیشه خودش رو یه شرقی اصیل می دونه. وقتی که برادر و خواهرش به مدرسه تیزهوشان رفتن، برای اینکه تنوعی در خونه ایجاد کنه به دبیرستان نمونه مردمی دانشمند نارمک رفت و درس نخوند و چقدر بهش خوش گذشت.
تو کنکور سال 77 افتاد وسط دعوای نظام جدید و قدیم و فن آخر استاد رو اجرا کرد و اصلا برای کنکور درس نخوند و رفت دانشگاه آزاد تهران جنوب که مهندسی صنایع- برنامهریزی و تحلیل سیستمها بخونه. رشتهای که یه کامیون باید اسمشو بکشه و بین بچههای فنی معروفه به “ادبیات فنی” یا “اقیانوسی به عمق یه انگشت”. سال 82 که فارغالتحصیل شد، بعد از تسویه حساب با دانشگاه یه ضرب رفت تو پستخونه و برای سربازی مدارکش رو پست کرد که به سرعت خودشو برای خدمت زیر پرچم معرفی کنه. خوبی پدر نظامی داشتن اینه که در زمان تقسیم دیگه نگران رفتن به شهر دور نیستی، چون تو تقسیم ازت میپرسن “شرق تهران یا غرب؟”
شاید همین که از خونه تا محل خدمتش یه ربع راه بود و بیکاری تو محل خدمتش، باعث شد بزنه به سرش و بخواد سینما بخونه. آخرای خدمت شروع کرد درس خوندن برای کنکور و وقتی از زیر پرچم بیرون اومد، کنکور قبول شد و وارد دانشکده سینماتئاتر دانشگاه هنر شد، اونم رشته سینما (آخه آدم عاقل سینما میخونه!!؟) اون موقع فکر میکرد برای وارد شدن به سینما 4 راه وجود داره: پول، پارتی، آویزون شدن و تحصیلات. بعد از فارغالتحصیلی فهمید 3 راه بیشتر وجود نداره. گفت من میخوام کارگردان بشم و با دستیاری شروع کرد، اما نفهمید چجوری سر از مدیرتولیدی دراورد. حالا چجوری این مدیرتولید بعضی وقتها دست به کیبورد می شه خدا می دونه